- ارسالها
- 51
- امتیاز
- 626
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان دوره ۲
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1405
آزمودم دل خود را به هزاران شیوهدل که رنجید از کسی، خرسند کردن مشکل است
شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
هیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکرد
آزمودم دل خود را به هزاران شیوهدل که رنجید از کسی، خرسند کردن مشکل است
شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟آزمودم دل خود را به هزاران شیوه
هیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکرد
من آن خزانزده برگم که باغبان طبیعتنسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد؟
بدو گفت مادر که ای جان ماممن آن خزانزده برگم که باغبان طبیعت
رون فکنده ز گلشن به جرم چهره زردم
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناختبدو گفت مادر که ای جان مام
چه بودت که گشتی چنین زردفام
اگر به دامن چاک آمدم در این گیتیکوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
صدهزاران گل شکفت و بانگ و مرغی برنخاستاگر به دامن چاک آمدم در این گیتی
هزار شکر که رفتم چو گل به دامن پاک
تو چه دانی که ما چه مرغانیمصدهزاران گل شکفت و بانگ و مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
آمد بر من که یار کی وقت سحرتو چه دانی که ما چه مرغانیم
هر نفس زیر لب چه میخوانیم
او خواست که دشنام دهد حالی منآمد بر من که یار کی وقت سحر
ترسنده ز که ز خصم خصمش که پدر
دادمش دو بوسه بر کجا بر لب تر
لب بد نه چه بد عقیق چون بد چو شکر
مرا در راه دی دشنام دادیاو خواست که دشنام دهد حالی من
دشنام به بوسه درشکستم به لبش