مشاعره واژه‌نما

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Hecate
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • لایک
امتیازات: riri
  • لایک
امتیازات: riri
  • لایک
امتیازات: riri
.

منم غریب دیار و تویی غریب نواز
دمی به حال غریب دیار خود پرداز

خودپرداز 🥸
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
 
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
دیر آشناتر از تو ندیدم ولی چه سود
بیگانه گشتی ای مه دیرآشنای وای
 
  • لایک
امتیازات: riri
  • لایک
امتیازات: D3la
بس آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط گفتم که هر موجش به صد گوهر نمی‌ارزد
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِر کَأسَاً و ناوِلها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
 
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِر کَأسَاً و ناوِلها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی
 
  • لایک
امتیازات: D3la
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد؟!
حسابش با کرام الکاتبین است
"پنداری" تو این شعر فعله، تو شعر قبلی "پندار" اسمه. غلط نمیشه ؟
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
 
.
"پنداری" تو این شعر فعله، تو شعر قبلی "پندار" اسمه. غلط نمیشه ؟
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم


چرا میشه ولی حواسم نبود
 
.

سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
زلف تو بر دامن شب سایه فکن، ماه تمام
عاشق چشمان توام، جان به فدای این مقام
 
Back
بالا