مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تو مپندار که من دلبر دیگر گیرم
بی وفایی کنم و غیر تو دلبر گیرم

بعد صد سال اگر سر قبرم گذری
من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم
مکن دلخوشی به وعده‌های بی‌وفا،
من به یاد توام، در دل غم‌ها،
هر کجا که بروم، نامت در دل است،
زندگی بی تو، برایم بی‌معناست.
 
ترسم این قوم که بر دُردکشان میخندد
در سر کار خرابات کنند ایمان را
از واقعه‌ای تو را خبر خواهم کرد
و آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد

با عشق تو در خاک نهان خواهم شد
با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد
 
از واقعه‌ای تو را خبر خواهم کرد
و آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد

با عشق تو در خاک نهان خواهم شد
با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد
دیگر گذشته از سر و سامان من مپرس
من بی‌تو دست از این سر و سامان کشیده‌ام
 
در بساط نکته دانان خود‌فروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل یا خموش
شرم از ان چشم سیه بادش و مژگان بلند
هر که دل بردن او دید و در انکار منست
 
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم

روزی سراغ وقت من آیی که نیستم
ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم

خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم
 
Back
بالا