مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن بِه که ببندی و نپایی
یک روز ز بند عالم ازاد نیم
یک دم زدن از وجود خود شاد نیم
شاگردی روزگار کردم بسیار
در کار جهان هنوز استاد نیم
 
یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند
این بار می برند که زندانی ات کنند
دل به هرکس می سپارم با دلم بد می کند
در جواب خوبی ام او ظلم بی حد می کند
 
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند

ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند
وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم
اکنون همان پنداشتم دریای بی‌پایاب را

امروز حالا غرقه‌ام تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را
 
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند

ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند
در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست
گر نداری باور از آیینه‌ی جانم بپرس
 
مرا رضای تو باید نه زندگانی خویش
اگر مُراد تو قتل است، وارَهان ای دوست

سعدی
 
تو عشق آموختی در شهر ما را
بیا تا شرح آن هم بر تو خوانم
سخن‌ها دارم از دست تو در دل
ولیکن در حضورت بی زبانم
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
 
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
ای دل غم این جهان فرسوده مخور
بیهوده نه‌ای غمان بیهوده مخور
 
در این درگَه که گَه گَه کَه کُه و کُه کَه نشود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نهی آگه
همچون انار، خون دل از خویش میخوریم
غم پروریم؛ حوصله شرح قصه نیست
 
اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم
قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم
چنان دوست می دارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم
ما را دل از كشاكش دنيا شكسته است
اين كشتی از تلاطم دريا شكسته است

تنها ننالم از غم ايام و جور يار...
باشد مرا دلی كه ز صد جا شكسته است
 
ما را دل از كشاكش دنيا شكسته است
اين كشتی از تلاطم دريا شكسته است

تنها ننالم از غم ايام و جور يار...
باشد مرا دلی كه ز صد جا شكسته است
تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را
فرومگذار در مجلس چنین اشگرف جامی را
 
Back
بالا