مشاعره واژه‌نما

[zeynulek]

در بيابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

با بدان کم نشین که صحبت بد
گرچه پاکی تو را پلید کند

 

[زهرای خوشحال (:]

با بدان کم نشین که صحبت بد
گرچه پاکی تو را پلید کند

کم گوی و گزیده گوی چون در
تا ز اندکت جهان شود پر
("اندک تو " دیدم ولی اینجوری قافیش قشنگ تره )

 

[zeynulek]

کم گوی و گزیده گوی چون در
تا ز اندکت جهان شود پر
("اندک تو " دیدم ولی اینجوری قافیش قشنگ تره )

تومرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

 

[زهرای خوشحال (:]

تومرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

 

[طوطو]

نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

مرا عهدیست با شادی، که شادی آنِ من باشد
مرا قولیست با جانان، که جانان جانِ من باشد

 

[زهرای خوشحال (:]

مرا عهدیست با شادی، که شادی آنِ من باشد
مرا قولیست با جانان، که جانان جانِ من باشد

از خاک مذلتم چو برداشته ای
یکباره نگه دار مینداز مرا

 

[riri]

از خاک مذلتم چو برداشته ای
یکباره نگه دار مینداز مرا

یاد باد آنکه سر کوی تو ام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

 

[زهرای خوشحال (:]

یاد باد آنکه سر کوی تو ام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد

 

[طوطو]

روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد

نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست
گوش کن نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست

 

[صآبا]

نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست
گوش کن نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست

باز نشان حرارتم ز آب دو دیده و ببین
نبض مرا که می‌دهد هیچ ز زندگی نشان

 

[زهرای خوشحال (:]

باز نشان حرارتم ز آب دو دیده و ببین
نبض مرا که می‌دهد هیچ ز زندگی نشان

در زندگی مطالعه دل غنیمت است
خواهی بخوان خواه نخوان ما نوشته‌ایم

 

[zeynulek]

در زندگی مطالعه دل غنیمت است
خواهی بخوان خواه نخوان ما نوشته‌ایم

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را

 

[زهرای خوشحال (:]

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را

 لبخند تو خلاصه خوبی هاست
لَختی بخند ، خنده گل زیباست

 

[صآبا]

 لبخند تو خلاصه خوبی هاست
لَختی بخند ، خنده گل زیباست

گل بی رخ یار خوش نباشد
بی لاله عذار خوش نباشد

 

[زهرای خوشحال (:]

گل بی رخ یار خوش نباشد
بی لاله عذار خوش نباشد

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

 

[صآبا]

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

 

[زهرای خوشحال (:]

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

خوشتر از  دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست

 

[bluemoon]

خوشتر از  دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست

مرا تا جان بود جانان تو باشی
ز جان خوشتر چه باشد؟ آن تو باشی

 

[riri]

مرا تا جان بود جانان تو باشی
ز جان خوشتر چه باشد؟ آن تو باشی

از جان طمع بریدن اسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

 

[زهرای خوشحال (:]

از جان طمع بریدن اسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

الا یا ایها الساقي أدر كأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها