مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی
تا از سر صوفی برود علت هستی
یک قطره چشیدیم ز مینای محبت
گشتیم فنا در دل دریای محبت
از خویش رهیدیم و به دلدار رسیدیم
تا گام نهادیم به صحرای محبت
 
یک قطره چشیدیم ز مینای محبت
گشتیم فنا در دل دریای محبت
از خویش رهیدیم و به دلدار رسیدیم
تا گام نهادیم به صحرای محبت
تا شدم بی‌خبر از خویش خبرها دیدم
بی‌خبر شو که خبرهاست در این بی‌خبری
 
تا شدم بی‌خبر از خویش خبرها دیدم
بی‌خبر شو که خبرهاست در این بی‌خبری
یاس می بارد و اینجا خبری نیست ز چتر
چاره ای نیست در این ورطه فقط صبر و صبر
 
روزی گرت غمی رسد تنگدل مباش
رو شکر کن مبادا که بد بدتر شود
دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
 
دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
در اين سرای بی كسی كسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
 
  • لایک
امتیازات: s@rah
  • لایک
امتیازات: s@rah
در اين دنيا كسی بی غم نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد
دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم
نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه‌ی محراب می‌زدم
 
دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم
نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه‌ی محراب می‌زدم
مردمان عاشق گفتار من ای قبله خوبان
چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم
 
  • لایک
امتیازات: s@rah
مردمان عاشق گفتار من ای قبله خوبان
چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم
من به چشم‌های بی‌قرار تو قول می‌دهم
ریشه‌های ما به آب
شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد
ما دوباره سبز می‌شویم
 
من به چشم‌های بی‌قرار تو قول می‌دهم
ریشه‌های ما به آب
شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد
ما دوباره سبز می‌شویم
مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف
سخت محتاج به گرمای پر و بال توام
زندگی زیر سر توست اگر لج نکنی
باز هم مال خودم باش خودم مال تو ام
 
مگر جانی که هر گه آمدی ناگه برون رفتی؟
مگر عمری که هر گه می روی دیگر نمی آیی؟
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا
 
شمع این مسئله را بر همه کس روشن کرد
که توان تا به سحر گریه بی شیون کرد
در طلوع روشن صبح بهار
عطر پاک جوکنارانی هنوز
کشت‌زار آرزوهای مرا
برق سوزانی و بارانی هنوز
 
Back
بالا