مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یا که اسلام نه معنای قدیمش دارد
یا که چشمان من امروزه دگر تار شده
ورنه آن چیز که من دور و برم می بینم
آیه هایی است که با دست شما خوار شده
هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی‌های پنهان؛ غم مخور
 
هم رهزنی هم رهبری، هم ماهی و هم مشتری
هم این سری هم آن سری، هم گنج و استظهار من
نی آب روان ز ماهیان سیر شود
نی ماهی از آن آب روان سیر شود
نی جان جهان ز عاشقان تنگ آید
نی عاشق از آن جان جهان سیر شود
 
نی آب روان ز ماهیان سیر شود
نی ماهی از آن آب روان سیر شود
نی جان جهان ز عاشقان تنگ آید
نی عاشق از آن جان جهان سیر شود
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
 
در ره نازک تنان هیچت مبادا خوف و ترس
کان که را ترس است زان اول نباید آمدن
نیش عقرب خوشتر از زهر دوست
که دوست بر دل میزند و عقرب به پوست ...
 
ای ماه من، ای میر من
ای کعبه و ای پیر من
منظورم از مستی تویی
ای عشق عالم‌گیر من
نمی خوام زبانم را کمی تکان دهم
واژه ای اما ساده برای تو بیان کنم

خود دانی که من دیونه ایی از عشقم
نزار از عشق تو دنیا را نشان کنم
 
نمی خوام زبانم را کمی تکان دهم
واژه ای اما ساده برای تو بیان کنم

خود دانی که من دیونه ایی از عشقم
نزار از عشق تو دنیا را نشان کنم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه‌ی چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
 
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده است
غم این نابسامانی همه توش وتوانت را زتن برده است
 
تتار اگرچه جهان را خراب کرد به جنگ
خراب، گنج تو دارد چرا شود دلتنگ؟
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت
 
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد (رل بزنم اینو میکنمش بیو اینستام):))
یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
 
Back
بالا