مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
آدمی هر چه توانگر باشد
چو بدین نقطه رسد مسکین است

اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
توبه کردم که تا که جانم برجاست***من چپ نروم، نگردم از سیرت راست
چندانک نظر همی کنم از چپ و راست***جمله چپ و راست و راست و چپ دلبر ماست
م*دیوانه عالِم:|
پ.ن:عالِِِِم نه عالَََََم
 
توبه کردم که تا که جانم برجاست***من چپ نروم، نگردم از سیرت راست
چندانک نظر همی کنم از چپ و راست***جمله چپ و راست و راست و چپ دلبر ماست
م*دیوانه عالِم:|
پ.ن:عالِِِِم نه عالَََََم
تیمار گر این دل، جز تیغ نبود آری
تیغی که به هر ناله، صد ناله دوا میداد
 
تیمار گر این دل، جز تیغ نبود آری
تیغی که به هر ناله، صد ناله دوا میداد
در عشق، نوا جزو زنده کند آنگه کُل***در باغ نخست غوره بود، آنگه مُل
اینست دلا، قاعده در فصل بهار***در بانگ شود گربه، و آنگه بلبل
ش
 
در عشق، نوا جزو زنده کند آنگه کُل***در باغ نخست غوره بود، آنگه مُل
اینست دلا، قاعده در فصل بهار***در بانگ شود گربه، و آنگه بلبل
ش
لیلای من که مرا وصلش آرزوست
جز او مرا نه در سر و او را صد اختر است
 
لیلای من که مرا وصلش آرزوست
جز او مرا نه در سر و او را صد اختر است
تو از خواری همی نالی، نمی بینی عنایتها***مخواه از حق عنایتها و یا کم کن شکایت ها
ش
 
دردناک است که در دام شغال افتد شیر
یا که محتاج فرومایه شود مرد کریم
ما مردانیم، شسته بر تنگ دره***ماییم که گرگ و شیر بر ما گذره
با فقر و صفا با هم در آمیخته ایم***چون در گه ارتضاع، آن میش و بره
ش*حق گو
 
ما مسلمان مانده و از قلبمان
ناله چون بانگ اذان آید همی
یا که اسلام نه معنای قدیمش دارد
یا که چشمان من امروزه دگر تار شده
ورنه آن چیز که من دور و برم می بینم
آیه هایی است که با دست شما خوار شده
 
Back
بالا