اعتراف میکنم تو گوشی دوست صمیمیم بیشتر از گوشی خودم ازم عکس وجود داره یه عالمه عکس از ویدیو کال و فیلترای داغون اسنپ چت و تو تئاتر و سینما ک حواسم نبوده ازم عکس گرفته و الان میتونه تو دو مین همشونو استوری کنه و ب فنام بده
اعتراف ميكنم يه بار امسال داشتم سر امتحان ادبيات ترم دو تقلب ميكردم از رو برگه يهو ديدم مراقب اومد منم ترسو
سريع برگه ارو انداختم بالا خوردمش |:
پريد تو گلوم از ترس مراقب ، جوري كه كم مونده همونجا بميرم واسه يه برگه تقلب
با دو بطري اب به زندگي برگشتم
اعتراف ميكنم ٥ سالم كه بود بابام برام يه اردك خريده بود بعد شده بود همدمم، همه جا باهام بود همه جا((:
(عكسم باهاش دارم)
بعد يه روز نميدونم چي ميشه داشتم باهاش بازي ميكردم پام ميره روش): ميميره
هنوزم كه هنوزه نتونستم فراموشش كنم ):
گناه داشت اخه
اعتراف میکنم چون غدم خوشم نمی یاد کسی ترکم کنه همین که حس میکنم قراره تنهام بزارن پیش دستی میکنم با یه نگاه سردی میگم من تنهایی راحت ترم اگه می خوای بری برو در حالی که توی دلم دارم التماس میکنم خدایا نره بمونه خدایا نزار بره خدایا خودت نگهش دار
اعتراف میکنم فیلما ، آهنگا یا داستانایی که اطرافیانم باهاشون احساساتی میشن یا حتی گریه میکنن ، روی من به معنای کلمه هیچ تاثیری نداره
اعتراف میکنم هیچوقت از گریه ی کسی گریم نگرفته
اعتراف میکنم تا حالا جز برای شکست و نرسیدن به قله گریه نکردم