Naysi
نیشو؟🐣
- ارسالها
- 33
- امتیاز
- 577
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان یاس
- شهر
- LA
- سال فارغ التحصیلی
- 1406
از کنار خویش یابم هر دمی من بوی یارای نقطه سیاهی بالای خط سبزش
خوش دانه ای ولیکن بس بر کنار دامی!
چون نگیرم خویش را من هر شبی اندر کنار
از کنار خویش یابم هر دمی من بوی یارای نقطه سیاهی بالای خط سبزش
خوش دانه ای ولیکن بس بر کنار دامی!
ای که از یار نشان می طلبی، یار کجاستاز کنار خویش یابم هر دمی من بوی یار
چون نگیرم خویش را من هر شبی اندر کنار
گر برود جان ما در طلب وصل دوستای که از یار نشان می طلبی، یار کجاست
همه یارند، ولی یارِ وفادار کجاست
به همان قدر که چشم تو پر از زیباییستگر برود جان ما در طلب وصل دوست
حیف نباشد که دوست، دوستتر از جان ماست
شاهنشین چشم من تکیهگه خیال توستبه همان قدر که چشم تو پر از زیباییست
بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهاییست

شاهنشین چشم من تکیهگه خیال توست
جای دعاست شاه من، بی تو مباد جای تو
)ز یاران کینه هرگز در دل یاران نمی ماندخیالحوصله ی دهر می پزد هیهات
چه هاست در سر این قطره محال اندیش
(اعتراف: هیچوقت معنی مصرع اولی رو درنیافتم)

باران باران دوباره باران باران !ز یاران کینه هرگز در دل یاران نمی ماند
به روی آب جای قطره ی باران نمی ماند
رفته است و مهرش از دلم نمیرودباران باران دوباره باران باران !
باران باران، ستاره باران، باران !
ای کاش تمام حرف ها حرف تو بود
باران باران، بهار، باران باران :)
آن چُنان مِهر توام در دل و جان جای گرفترفته است و مهرش از دلم نمیرود
ای ستاره ها، چه شد که او مرا نخواست؟
دست از طلب ندارم تا کام من برآیدآن چُنان مِهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود، از دل و از جان نرود