مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
مرا از چشم ها انداخت خوبی‌های بی حدم
که دل را می‌زند چیزی که بی اندازه شیرین است
تا توانی رفع غم از خاطر غمناک کن
در جهان گریاندن اسان است اشکی پاک کن
 
سوزد ز بس که تاب جمالش نقاب را
دانم که در میان نپسندد حجاب را
شعر غیر فارسی نمیتونم بخونم؟
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
این یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که از این دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر به سریم
 
شعر غیر فارسی نمیتونم بخونم؟
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
این یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که از این دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر به سریم
فکر نکنم غیر فارسی بشه ولی بازم نمی‌دونم
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
 
فکر نکنم غیر فارسی بشه ولی بازم نمی‌دونم
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
تو در کشتی فکن خود را، مپای از بهر تسبیحی
که خود روح القدس گوید که بسم الله مجریها
 
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبک باران ساحل ها ؟
-حافظ
اگر که دجله پر از قایق نجات شود
پس از خرابی بغداد می‌رسد ما را
 
نمی دانم عیار لطف و قهرش را، همین دانم
که چون تیر قضا در دل نشیند هر ادای او
صائب
و من مسافرم ای بادهای همواره !
مرا به وسعت تشکیل برگ ها ببرید
-سهراب
 
درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر
حامد عسکری
 
Back
بالا