مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • لایک
امتیازات: riri
  • لایک
امتیازات: riri
نمی دانم عیار لطف و قهرش را، همین دانم
که چون تیر قضا در دل نشیند هر ادای او
صائب
و من مسافرم ای بادهای همواره !
مرا به وسعت تشکیل برگ ها ببرید
-سهراب
 
درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر
حامد عسکری
 
درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر
حامد عسکری
رفتی و همچنان به خیال من اندری
گویی که در برابر چشمم مصوری
فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد
کز هر چه در خیال من آمد نکوتری
 
رفتی و همچنان به خیال من اندری
گویی که در برابر چشمم مصوری
فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد
کز هر چه در خیال من آمد نکوتری
یا رب مباد آنکه گدا معتبر شود
گر معتبر شود ز خدا بی‌خبر شود
 
Back
بالا