- ارسالها
- 1,423
- امتیاز
- 25,763
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی۱
- شهر
- همدان
- سال فارغ التحصیلی
- 0000
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شددل نهادم به صبوری
که جز این چاره ندارم !
قضای آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد
( s)
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شددل نهادم به صبوری
که جز این چاره ندارم !
دست در دست هم دهیم به مهرمرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
قضای آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد
( s)
دست در دست هم دهیم به مهر
میهن خویش را کنیم آباد
این شعر هم بسی آشناس![]()
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادستدست تو و یک غروب آبان کافی ست
حالا که دلم گرفته، باران کافی ست
مثل دوقلوهای به هم چسبیده!
یک چتر، برای هر دوتامان کافی ست
مریم پیله ور
در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زندهر که منظور خود از غير خدا مي طلبد .... چو گدايي است که حاجت ز گدا مي طلبد
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدمدر اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند
نمي توان به تو شرح بلاي هجران کرد .... فتاده ام به بلايي که شرح نتوان کرددر خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
*مولوی
مرهم نمی نهی به جراحت، نمک مپاش..... نوشم نمی دهی به دلم نیشتر مزندزد آنچه برده باز نیاورده هیچگاه
هرگز به اهرمن مده ایمان خویش وام
پروین اعتصامی
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منممرهم نمی نهی به جراحت، نمک مپاش..... نوشم نمی دهی به دلم نیشتر مزن
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دمنگفتمت مرو آنجا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمهی حیات منم
آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیممرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محمل ها
حافظ
محرم راز خدایی، دل دیوانه ی ماستآن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم
دل خون تر از شقایق دشت بلا شدیم
تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدتمحرم راز خدایی، دل دیوانه ی ماست
مخزن گنج نهان، سینه ویرانه ی ماست
وحدت کرمانشاهی
نبیند گه سختی و تنگدستیتسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت
همت در این عمل طلب از می فروش کن
حافظ
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم؟؟!!نبیند گه سختی و تنگدستی
ز یاران یکدل، جز دوروئی
پروین اعتصامی
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کندیار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم؟؟!!
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس