
دقیقا با همین عنوان
خودت توضیح بده یعنی چی
راجع به تند خوانیتم توضیح بده لطفا . مثلا یه سری فکر میکنن 100 بار نخونن یا زیاد وقت نذارن نمیشه 

خب هر آزمونی تا حدودی اینطوریه! آدم خراب کنه یا طبیعتا دپرس میشه یا اینکه انگیزه پیدا میکنه تا بیشتر درس بخونه. این آزمونا نه کاملا شبیه کنکوره و نه حتی درصد و تراز توش کاملا نشان دهنده میزان یادگیریشه. اینا همه میخوان کمکت کنن تا برای کنکور اماده بشی نه مایه عذابت بشه.به نقل از dr.gh :من یه مشکلی که دارم اینه که از قلمچی متنفر شدم..چون اگه قلم چی خوب بدمتا دو هفته خوبم..اگه خراب کنم
تا دو هفته حس حقارت میکنم!!!وقتی فک میکنم که قلم چی شده تعیین کننده حالت روحی من ازش بدم میاد :-\
طوری که سر جلسه دوس دارم دفترچه رو پاره کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خب اولا که گفتم همه رو کامل نخوندم. دوما بازم گفتم که یادگیریم با تست بود در نتیجه مقدارش بالا بود. سوما هر کس یه روش خوندی داره و تست زیاد الزاما نتیجه ی بهتر نمیده. چهارما من شدیدا ادمیم که از تکرار بدم میاد پس مجبور بودم هر بار یه کتاب جدید کار کنم تا حوصله م سر نره.به نقل از ghazal! :چطوری میرسیدی ایییییین همه کتاب تستو بخونی؟!!
خب فک کنم تعریفش این بشه که با پیش فرض سراغ یه درس نمیرفتم. مثلا "وای فلان مبحث خیلی سخته خیلی وقت میبره عمرا یاد بگیرم اینا" یا حتی موقعی که عقب بودم با خودم میگفتم خب وقت هست. در اصل نمی اومدم با فکرای اضطراب آور وقت خودمو تلف کنم. به جای اینکه فک کنم وای فلان مبحثو نخوندم و 1 ساعت به بدبختیام فک کنم سعی میکردم سریع تر شروع ش کنم. حتی اگه نتیجه خوبیم نمیگرفتم تعمیم میدادم به همه. :اعتماد به نفسبه نقل از نـــگـ◕‿◕ـن :من یه مورد رو بگم (ببخشید البته )
فک کنم جزو بزرگترین ویژگی هایی که نیلوفر داشت این بود که عزای درس رو نمیگرفتدقیقا با همین عنوان
خودت توضیح بده یعنی چی
راجع به تند خوانیتم توضیح بده لطفا . مثلا یه سری فکر میکنن 100 بار نخونن یا زیاد وقت نذارن نمیشه
![]()
مثلا میگفتم خب همه بلد نیستن یا واسه همه سخته. درست توضیح دادم نگین جان؟ 

معدول دومم زیاد جالب نشد. بین 19.30 تا 19.40 بود فک کنم.به نقل از مبینا :معذل دومتون؟

معدل کتبی نهاییتو بگو : )به نقل از Niloof@r :معدول دومم زیاد جالب نشد. بین 19.30 تا 19.40 بود فک کنم.


خب معدل دوم خواستن گفتم دیگه...معدل دومم به خاطر هندسه که هنوز که هنوزه نمیدونم چرا اون نمره رو گرفتم پایین شد. وگرنه بقیه نمره هام خوب بود تقریبا.به نقل از نـــگـ◕‿◕ـن :معدل کتبی نهاییتو بگو : )
خوب ایشون دوم ریاضی و تو باغ المپیاد کامپیوتر بود البته![]()
از جوابگویی قبلی هم راضی ام![]()
دستت ندرد تایید میکنی
تایید تو نبود من چه میکردم!

یعنی الان همه کلاسا در دانشکده پورسیناست؟ از ساختمان همت استفاده نمیشه؟به نقل از Niloof@r :خب سوال خیلی خوبیه...چون دقیقا خود من واسم یه مسئله بزرگ شده بود این تقسیم.
امسال دانشگاه تهران همه ی 380 نفر رو با هم گرفت بدون وجود هیچ جور ترم بهمنی و این 380تا رو به 4 گروه بر حسب حروف الفبا تقسیم کرد و تمام امکانات و محل کلاسا هم برای این 4 گروه یه مدل بود. البته استادای هر گروه متفاوت بود (چون برنامه های درسی تداخل داشت) اما این تفاوت به دلیل تفاوت تو سطح درسی و رتبه نبود. خلاصه اینکه دیگه پردیس جدایی وجود نداره و از نفر اول تا 380 یه مدل اموزش و امکانات رو دریافت میکنن.


خب نه دقیقا بر عکس. یک روز در هفته کلاسای عملی داریم که توی پورسینا بر گذار میشه(هر گروه یه روز مثلا گروه ما یعنی b ترم پیش 3 شنبه ها بود) و بقیه کلاسا توی همت برگزار میشه. میگن قراره تا چندسال دیگه کلا عمومی بیاد همت و ساختمون پورسینا فقط برای تخصص باشه. اما خب استادا از هر دو دانشگاه هستن.به نقل از یـلـدا :یعنی الان همه کلاسا در دانشکده پورسیناست؟ از ساختمان همت استفاده نمیشه؟
یه سوال دیگه هم برام پیش اومده میدونید حداکثر رتبه منطقه 2 که تهران قبولیده چنده؟
سایت کانون رتبه هایی گذاشته که از حد تصورم بالاتر بود.
مثلا چندین دختر با رتبه 400 منطقه 2 و کشوری 800
اینا واقعیه یا پارتی و سهمیه هیئت علمی داشتن؟
آخه با 380 تا ظرفیت تهران و حتی اگر فرض کنیم 150 نفر از رتبه های برترم دندان و دارو رو ترجیح بدن و یک عده هم دوست داشته باشن دانشگاه شهر خودشون باشن. بازم جور درنمیاد؟
یه سوال متفاوت
تست قرمز که کار کردید همینه؟ زیست جامع نویسنده اشکان هاشمی
چون ظاهرا قرمز کتابایی به تفکیک سال نوشته عمارلو هم داره
![]()

به نقل از مبینا :خدایا شکرت امیدوار شدم منم المپیادیم معدلمم شده 19.40 دوم تجربی هستم گفتم شاید دیگه واقعا بدبخت شدم بنظرتون چجوری شروع کنم از الان واس کنکور
به نقل از مبینا :راستی شیوه برنامه ریزیتون هم برنامه کوتاه مدت هم بلند مدت چجوری بود؟

خب کلاس رفتن دلیل شروع کنکوری خوندن نیست. من خودم کلاس میرفتم. اما بهتر بود نمیرفتمبه نقل از مبینا :خب اخ دوستام از همین حالا سروع کردن کلاس کنکور و ... منم همش استرس گرفتم نکنه عقب بمونم راستی بنظرتونالمپیادو ادامه بدم یا نه
چون نه باکلاس پیش میرفتم نه تمرینی حل میکردم نه چیزی...فقط فایده ش این بود که یه بار دیگه مطلب به گوشم میخورد. واسه همین استرس کلاس رفتن یا نرفتن رو نگیر. بعضیا (از جمله خودم شاید) سیستمشون اینه که کلاس برن. حالا این کلاس که میرن الزاما نتیجه بخش نیست یا به منزله شروع کنکوری خوندن هم نیست.
الان حرفام اینو نشون میداد که فقط درس میخوندمو درس؟؟؟ نه اصلا...به نقل از (: TABASOM :) :یه سوال داشتم از خدمتتون(چه با ادب!!)
می خواستم بدونم شما فقط درس می خوندین و درس ؟
یعنی کل زندگیتون خلاصه میشد تو مطالعه و درس خوندن ؟
یا مثلا نمیدونم تو مسابقات و اینا هم شرکت می کردین ؟
البته بگم که سال دومیم
بعد یه سوال دیگه : شما واسه خودتون درس می خوندین یا برا نمره و مدرسه؟
(این تیکه شو کنکوریا نخونن
)
میشه گت که مدرسه و نمره یه جور عامل محرکه...اگه اینا نبود خب با این نظم و برنامه نمیشد درس خوند. اما خب هیچ وقت درس خوندم زوری هم نبود...(استثنا هم داره ها مثلا سالای پایه هیچ وقت با عشق و علاقه واسه خودم نرفتم عربی یاد بگیرم
) به نظرم وقتی ادم یه درسو بی علاقه و فقط واسه کم نشدن نمره میخونه که درست یادش نگرفته... همین عربیو یکم که کار کردم و راه افتادم هم سرعتم بالاتر رفت و یکم با علاقه تر رفتم سرش هم نمره هام بهتر شد.

خب ممکنه مشکل از چند جا باشه:به نقل از .:amir.mr:. :خب به سلام خانوم دكتر:دي
ي سوال:دي
نميدونم قبلن پرسيدن يا نه،اگه نپرسيدن كه هيچي،اگه هم پرسيدن،بازم هيچي:دي در هردوصورت ممنون ميشم جواب بدي:دي
اوضاعم توي بقيه ي درسا خيلي عاليه،اما نميدونم چرا زيستو اينقد كم ميزنم!:دي
مثلن اين هفته ديگه تركونده بودم كتابو،ديگه خيلي خوب زدم زيستو،شد ٧٣ :دي
اصن چطور باس خوند كه فراموش نكرد؟
زياد تست زدن كمكه بيشتري ميكنه يا زياد خوندن؟
تو چه فاصله هاي زمانيي زيست رو مرور كنم؟
موقع ازمون دادن ب عنوان اولين درس جوابش بدم يا ب ترتيب دفترچه پيش برم؟:دي
خلاصه اگه ميشه يه راهنمايي بابت زيست بكني خيلي ممنونو اينا ميشم ديگه:دي
) رنگین کمون نبود! هرجا واقعا مهم بود و نکته داشت و از یاد میرفت رو خط کشیده بودم) + نکاتی رو که وارد کتاب کرده بودم میخوندم.
فقط یه سری اسم بلد بودم. اما بعد که شروع کردم به تست زدن تقسیم بندیا دستم اومد. تو این جور فصلا تستِ زیاد به نظرم خیلیم کارآمد نیست. باید با تقسیم بندیو شکل و چرخه و این جور چیزا تو ذهنت گیرش بندازی. مثلا یادم نیست کپک مخاطی سلولی بود یا پلاسمودیومی...اگه متن کتابو میخوندی خب طبیعتا چرخه زندگیش یادت میرفت...اما سبز یه شکل شماتیک از چرخه زندگیشون کشیده بود که اگه اونو میدیدی بهتر تو ذهنت میموند.
جاشو عوض کن منم عوض کردم بی دقتیم خیلی کمتر شد.
اره دیگه...اون امتحان که بلد نبودم هفته هفته اخر فروردین بود فک کنم. بعدشم که همون ازمونا کانون بود.به نقل از سامیه :شما کی این فصل قارچا و اینا رو آزمون دادی؟ منظورم کدوم ماه سال بود؟ بعد عید؟