مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
این غزله امسال تو کتاب عربیمونه 😍
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی ...
-سعدی
باید با ه میدادم یا ت 🤔🤔
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

دوتاش اوکیه فکر کنم چون چند جا دیدم علامه هم مینویسن
 
احساس کردم چون مصرع اولش نامه هست ه باید منطقی تر باشه :D
ای که از کلک هنر نقش دل انگیز خدایی !
گفته بودم جگرم خون نکنی باز کجایی ؟
-شهریار
 
احساس کردم چون مصرع اولش نامه هست ه باید منطقی تر باشه :D
صحیح
ای که از کلک هنر نقش دل انگیز خدایی !
گفته بودم جگرم خون نکنی باز کجایی ؟
-شهریار
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
 
نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد
چه بسا حرفه که مستوجب آتش باشد
 
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
 
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاق‌ترم یا تو به من..
ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم هم
چو بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
 
ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم هم
چو بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
مرا ز یادتو برد و تو را ز خاطر من
ستم زمانه از این بیشتر چه خواهد کرد
 
Back
بالا