مشاعره

[Neuro_Yasna]

عنان تگاور بدو داد و گفت
که با تو همیشه خرد باد جفت

تو هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم در تو، از آنم همه تو

 

[bluemoon]

تو هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم در تو، از آنم همه تو

وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم،
بند را برگسلیم، از همه بیگانه شویم

 

[Neuro_Yasna]

وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم،
بند را برگسلیم، از همه بیگانه شویم

میرم و همچنان رود نام تو بر زبان من
ریزم و همچنان بود مهر تو در مفاصلم

 

[خرامان]

میرم و همچنان رود نام تو بر زبان من
ریزم و همچنان بود مهر تو در مفاصلم

من از زلفش سخن راندن نیارم
تو بر زلفش زدن چون یاری ای باد

 

[mani..]

من از زلفش سخن راندن نیارم
تو بر زلفش زدن چون یاری ای باد

دستی که در فراق تو می‌کوفتم به سر
باور نداشتم که به گردن درآرمت

 

[خرامان]

دستی که در فراق تو می‌کوفتم به سر
باور نداشتم که به گردن درآرمت

ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسپ
خاطر آسوده ازین گردش ایام بخسپ

 

[خرامان]

ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسپ
خاطر آسوده ازین گردش ایام بخسپ

پیاده شد از اسب رستم چو باد
به جای کله خاک بر سر نهاد

 

[خرامان]

پیاده شد از اسب رستم چو باد
به جای کله خاک بر سر نهاد

دریغ آن رخ و برز و بالای تو
دریغ آن همه مردی و رای تو

 

[فائزه.]

دریغ آن رخ و برز و بالای تو
دریغ آن همه مردی و رای تو

وقتی که پرسشی کنی اصحاب درد را
چون من شکسته دل ترم اول مرا بپرس

 

[.A.]

وقتی که پرسشی کنی اصحاب درد را
چون من شکسته دل ترم اول مرا بپرس

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش

 

[صآبا]

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش

شب تاریک و سنگستان و من مست
قدح از دست من افتاد، نشکست

 

[فائزه.]

شب تاریک و سنگستان و من مست
قدح از دست من افتاد، نشکست

تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بی وفا، از بی وفا هم انتظاری هست

 

[صآبا]

تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بی وفا، از بی وفا هم انتظاری هست

تا که نامی شدم از نام نبردم سودی
گر نمردم من و این گوشه گمنامی‌ها

 

[فائزه.]

تا که نامی شدم از نام نبردم سودی
گر نمردم من و این گوشه گمنامی‌ها

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم

 

[خرامان]

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم

مبر ز من که رگ جان من بریده شود
بیا که با تو مرا صدهزار پیوند است