مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دل به تغییر به تحقیر به زندان دادم
وسط تلوزیون باختم و جان دادم
دکتر موسوی
ما را سرِ قمار به دین و وطن مباد
ما را سرِ معامله با اهرمن مباد
میلادِ عرفان پور
 
من مرغ لاهوتی بدم دیدی که ناسوتی شدم؟
دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم...
منم آن نخل خزان دیده کز اسباب جهان
هیچ در بار به جز برگ سفر نیست مرا
 
یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر امد دوستداران را چه شد؟!
دانی از بهر چه شب تا به سحر بیدارم
چشم عاشق همه شب باید بیدار بود
 
د

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
حافظ
در هر که تورا دیده، به حسرت نگرانم
عمری است که من زنده به جان دگرانم
 
Back
بالا