مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
من با غزلی قانعم و با غزلی شاد
تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد
ویرانه نشینم من و بیت غزلم را
هرگز نفروشم به دو صد خانه آباد
دل به شادی های بی مقدار این عالم مبند
زندگی تنها فرازی در نشیبی ساخته است

فاضل نظری
 
تا رسد در تو مدد کز فیض را
در رهت واماندگی تلخ است، تلخ
خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا ؟
گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم ،غم سر نیست مرا ...
 
خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا ؟
گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم ،غم سر نیست مرا ...
ای عشق چه در شرح تو جز عشق بگوییم
در ساده ترین شکلی و "پیچیده ترینی"...
 
ای عشق چه در شرح تو جز عشق بگوییم
در ساده ترین شکلی و "پیچیده ترینی"...
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
حافظ
 
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
 
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
یه روزی یه جایی یه دل شکوندم
یکی عاشقم شد به پاش نموندم

پریشون و گریون و دل شکسته
هنوزم به هیچ کی دلی نبسته
 
یه روزی یه جایی یه دل شکوندم
یکی عاشقم شد به پاش نموندم

پریشون و گریون و دل شکسته
هنوزم به هیچ کی دلی نبسته
هر لحظه که می کوشم در کارکنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
 
Back
بالا