جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Samandoon :D
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یـــــــک روز...

دختـــــری خواهــــم داشـــــت

شبیــــــه خــــودم..

با چشمـــــهایی کــــه همـــــه ی دنیـــا را زیبــــا میبینــــــــد...

عاشقانــــــه زنــــدگی میکنــــد...

تنفــــر برایـــــش بی معناســـــت...

مهــــــربانی را یادشـــــــ میدهـــــم...

اعتمــــاد را هــــــم...

یادشـــــ میدهـــــم همـــــه ی دنیایـــــش را با مـــــــادرش قسمــــت کــــــند... حــــتی خطاهایـــــــش را...

آن وقـــــت هــــــیچ وقــــــت تنـــــــها نمی مانـــد...

نمی گویـــــــم دختــــــرم بتــــــرس از مردهــــا

می گویــــــم بتـــــرس از گــــــرگها

مــــــردها که گــــــرگ نیستنـــــــد...

پدرت مردیست که روزی روح تنها و لطیف مرا در دستان پر مهر خود گرفت
روزی دختری خواهـــــــــم داشــــت

شبیـــــــه خـــــودم...

اما؛


بســـــیار قـــــوی تـــر
بســـــیار بخشـــــنده تــــر...
 
آدم خسته هیچ نمیخواهد
فقط دلش می خواهد
دست خودش را بگیرد
فقط برود ...
جایی که قرار نیست
هیچ وقت ، هیچ کس ، هیچ کجا
پیدایش کند ...
 
بدون حضورش
شهر حتی ارزش دیدن هم ندارد...
 
1_b50k.jpg
 
اگر دیری درمغاکی چشم بدوزی آن مغاک نیز در تو چشم میدوزد
نیچه
[فراسوی نیک و بد]
 
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمت

ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمت

در عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت اما ندارمت

می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان
در باغ دل بکارمت اما ندارمت

می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت اما ندارمت

‫‏سعید بیابانکی
 
مَنـــ زَخمهایِــ ـبینَظیری به تَن دارَم، اَـما
تو مِهربانتَرینِشانــ بودیــ
عَمیقتَرینِشاـنـــ
عَزیزتَرینِشاـنــ
 
ملکا مها نگارا صنما بتا بهارا
متحیرم ندانم که تو خود چه نام داری
 
آدمی
وقتی دستش به جایی بند نیست
سراغ آرزو ها میرود
آرزوهایش ک محال شد
غرق میشود در خاطراتشـ.............
 
کلا ما همیشه آخرشو دوست داریم
یعنی طرف صحیح و سالم سر و مر گنده است
نه محلش میزاریم
نه صداش میکنیم
نه کاری باهاش داریم
بعد که ایشاالله بعد 120 سال تموم شد
بعد میفهمیم چه گوهر گرانبهایی رو از دست دادیم
بعد هی یاد و خاطرش رو گرامی میداریم
بعد هی خوابشو میبینیم
بعد زجه میزنیم
تا ماهم تموم شیم ایشاالله
#مهران_مدیری
 
ساعت زندگیت را ، به افق آدم های ارزان قیمت کوک نکن
یا خواب میمانی،
از از زندگی عقب...!
 
Back
بالا