مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
نمی دانم عیار لطف و قهرش را، همین دانم
که چون تیر قضا در دل نشیند هر ادای او
صائب
و من مسافرم ای بادهای همواره !
مرا به وسعت تشکیل برگ ها ببرید
-سهراب
 
درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر
حامد عسکری
 
درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر
حامد عسکری
رفتی و همچنان به خیال من اندری
گویی که در برابر چشمم مصوری
فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد
کز هر چه در خیال من آمد نکوتری
 
رفتی و همچنان به خیال من اندری
گویی که در برابر چشمم مصوری
فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد
کز هر چه در خیال من آمد نکوتری
یا رب مباد آنکه گدا معتبر شود
گر معتبر شود ز خدا بی‌خبر شود
 
این مشاعره نرماله هااا🤣
وااایییی من چرا انقدر سوتی میدم 😂😭😭

در این خلوت سرا تا کی به بوی دوست بنشینم؟
گهی انگشت بر دندان گهی سر بر سر زانو
-حافظ
 
وااایییی من چرا انقدر سوتی میدم 😂😭😭

در این خلوت سرا تا کی به بوی دوست بنشینم؟
گهی انگشت بر دندان گهی سر بر سر زانو
-حافظ
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی‌تر شد و عالم به آدم سجده کرد
 
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی‌تر شد و عالم به آدم سجده کرد
دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد
کاو را نبوده باشد در عمر خویش حالی
 
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید از آن کس که بریدیم، بریدیم
من که منفور زمانم، چه بخوانم‌
چه بگويم سخن از شهد، که زهر است به کامم
وای از مشت ستمگر که بکوبيده دهانم
نيست غمخوار مرا در همه دنيا که بنازم
چه بگريم، چه بخندم، چه بميرم، چه بمانم
 
من که منفور زمانم، چه بخوانم‌
چه بگويم سخن از شهد، که زهر است به کامم
وای از مشت ستمگر که بکوبيده دهانم
نيست غمخوار مرا در همه دنيا که بنازم
چه بگريم، چه بخندم، چه بميرم، چه بمانم
مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم
 
مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم
من به خود مي گويم : «چه كسي باور كرد
جنگل جان مرا آتش عشق تو خاكستر كرد؟»
 
من به خود مي گويم : «چه كسي باور كرد
جنگل جان مرا آتش عشق تو خاكستر كرد؟»
در این سرای بی‌کسی، کسی به در نمی‌زند
به دشت پرملال ما، پرنده پر نمی‌زند
 
Back
بالا