رفتارتون با كسي كه ازش ناراحتيد

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Bahar.no
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
بی توجهی توی تمام زمینه ها!
 
اگه برام مهم نباشه که کلا اهمیتی نمیدم |: ولی اگه مهم باشه عین جغد با تعجب نگاش میکنم همش
 
باهاش حرف نمی زنم.
نگاشم نمیکنم (یعنی نمی تونم نگاش کنم).
اگه معذرت خواست هم نمی بخشمش:Dحالا مگه یه دو سه باری تکرار بشه وبه غلط کردن بیوفته.

پ.ن:این روش فقط برای افرادی که مهم نیستن استفاده میشه.
 
به نقل از پرنیان.ک :
پاسخ : رفتارتون با كسي كه ازش ناراحتيد

اگه کسی که ازش ناراحت میشم واسم مهم نباشه کلن بی اهمیت از مسئله رد میشم و ممکنه باهاش خوبم رفتار کنم.
ولی وقتی طرف واسم مهم باشه قطعن یه جوری رفتار میکنم که بفهمه ازش ناراحتم،مثن اینجوری میشم :(
[SIZE=78%]این جوری اگه منم واسه اون مهم باشم معلوم میشه دیگه[/SIZE] :-"
کلیک کنید تا باز شود...

چهار سال پیش چه حالمون خوب بوده...
الان چیکار میکنم؟
توی چند سال اخیر بی تفاوتی محض بوده (و نهایتا حذف طرف از زندگیم) جز یک مورد که به انتقام ختم شد و سپس حذف از زندگیم ((:
 
خیلی احمقانه نمیزارم بفهمه که من ازش ناراحت شدم و هی خودمو سرزنش می کنم و هی به خودم میگم با این چیزا ناراحت نمیشن که :‌) تقصیر توئه که ناراحت شدی :‌) البته الان خیلی کمتر ناراحت میشم
 
چهره م نشون میده و رفتار سردی که از خودم نشون میدم.
مثلا بی تفاوت و بدون سلام از کنارش رد میشم و نگاه نمیکنم تو چهره ش و یا کم محلی میکنم.
 
خب متاسفانع نمتونم از کسی ناراحت باشم=)
هرچقدم در لحظه ازش ناراحت شم نهایتا بتونم 24 ساعت ناراحت بمونم
بعدش دوحالت داره یا با طرف عین قبل میشم یا کلا دایورتش میکنم و بقول پانیذ نامرئیش میکنم!
فک کنم بخاطر اینع ک حافظع بشدت ضعیفی دارم:))
 
من همیشه خیلی رُک میگم که ناراحتم و دلیلش چیه. جدن کامل توضیح میدم حسم رو.
و خب تا اینجا واقعا خیلی خوب بوده. یعنی تو بیشتر مواقع مسئله حل شده واسم.
حتی اگه حل نشه هم آدم خیلی خالی میشه اینجوری. یعنی فکرِ ناراحتی رو تا حد زیادی بی اهمیت کنه.
 
من نمیتونم سرد باشم یا بی محلی کنم، کاملا ناراحتیم مشخص میشه و درمورد ناراحتیم در ۹۰ درصد موارد با طرف حرف میزنم
 
از شدت دار باشه باهاش حرف نمی زنم و کلا طوری رفتار می کنم که انگار اصلا وجود نداره
ولی اگه جزئی باشه کمتر باهاش حرف میزنم و ارتباط برقرار میکنم [-|
 
کار خاصی انجام نمی دم سکوت میکنم در اکثر اقات
 
من کلن دوست ندارم با کسی قهر کنم به خاطر همین همچین که ذره ای اختلاف می خواد به وجود بیاد سعی در رفعش می کنم.
 
اگه اون فرد برام مهم باشه سعی میکنم خودش نفهمه و کم کم ازش دوری میکنم و بعد از یه مدت دیگه کلا اون ادم برام وجود نداره ولی اگه مهم نباشه کلا اهمیت نمیدم
 
حدالامکان جوابشو یا نمیدم یا خیلی کوتاه جواب میدم تا خودش بفهمه ناراحتم
یا خیلی غیرمستقیم ی تیک از موضوعی ک بخاطرش ناراحت شدمو پیش میکشم
کلا ی کاری میکنم طرف بفهمه:D
 
بستگی داره ب طرف و میزان ناراحتی من .
تو بعضی موارد اصن سین میکنم ج نمیدم .
بعضی موارد چرت و پرت جواب میدم .
بعضی موارد هم مث همیشه جواب میدم ب روش نمیارم .
ک بیشتر مورد اخریه (:
اگه خیلی تکرار شه ک دیگه از چشمم بیفته میشه مورد اولی..
وسط این دو تا میشه مورد دومی "-:
 
هی به خودم می گم سرد برخورد کن
سرد برخورد کن
بعد بعد از دو جمله ، می شم همونی که همیشه هستم.
 
دیشب راننده اسنپ معطلم کرد و کم مونده بود از اتوبوس جا بمونم. به شدت عصبانی بودم. تو راه که یکم حرف زد و عذر خواست، دیگه برام مهم نبود اینکه جا بمونم. تنها کاری که کردم این بود که امتیاز ندادم. (امتیاز پایین نه، کلن امتیاز ندادم).
کلن عمق ناراحتیم همینه. خشمم هم همینطور. حتی اگه جای زخمی مونده باشه، حتی اگه هنوز درد داشته باشم نمیتونم تلخ و تند بمونم.
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا