• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

بانگ‌ها آخرین فعالیت ارسال‌ها اطلاعات شخصی

  • به شین پیام دادم که : اجازه میدی در کنارت باشم؟!
    هیچ توقعی ازت ندارم.
    هیچی.
    فقط اجازه بده در کنارت باشم اگه ممکنه:)

    (فکر کنم شماره م بلاکه مگر نه چطور دلش میاد جواب پیامک رو نده!؟)
    آرش :)
    Bk_201
    Bk_201
    هرچند ممکنه منو یادت نیاد
    من با یه اک دیگه سه یا چهار سال قبل که اومدم سایت تو اولین نفری بودی که باهاش بحث کردم
    آرش.
    :)
    بیا واگویه بگوی که دلمان خون است و خون تر شود 🥲
    🙃
    • دابل‌لایک
    امتیازات: آرش.
    آرش.
    درود بانو :)
    حقیقتا واگویه هام سم مطلق بود برای دل زارم:)
    ولی دیگه سد زدم جلوی مغز و دلم از عید به این طرف و فقط برای زندگیم تایم میذارم و نه چیزای دل آزار!
    توی پیام پایینی توضیح دادم خدمت دوست خوبمون.
    کجاستی شما؟
    • خنده
    • دابل‌لایک
    امتیازات: آرش. و نسیـم
    آرش.
    درود.
    مشغول به مکررات زندگی ام.
    از عید به این طرف ذهنم آرامش گرفته.
    توی مجازی به جز تلگرام جایی نمیرم که کمک کرده باشم به خودم.الان هم یکی از عزیزان گفت بیا داخل سایت اومدیم ببینیم چه خبره مگر نه رفتنی هستیم.
    گاهی البته سر میزنم به دوستای خوبم اینجا٬ ولی خب تمایلی به فعالیت ندارم
    و اینکه:
    سپاسگزارم از شما که حالمو خیلی دوستانه پرسیدی.
    شما مراقبت کن از خودت عزیزجان.
    بدرود:)
    #واگویه های راوی:
    "شین" عزیز!
    با اینکه الان اینجا نیستی اما اگه بر حسب اتفاق روزی اومدی اینجارو خوندی بدون ما رفتیم از اینجا:)
    درست میشه همه چی!
    شاد باش!(باشم) :)
    قربانت، آرش.
    #واگویه های راوی:
    شین عزیز!
    تمام تلاشم این بود که تورو از رودخونه سالم رد کنم ...
    رودخونه ای که جفتمون پریدیم توش به قصد ساختن یه خونه اون ور رودخونه!...
    اینکه تو رد شدی و حالت بی من خوشه، خوشحالم میکنه:)

    منم پایین مایینای رودخونه آب میبرتم یه جاییش اون آخرا یه جایی پیدا میکنم یه زندگی قشنگ میسازم برای خودم:)

    نگران من نباش عزیز:)
    همیشه توی اون کلبه و زندگی قشنگم به یادتم:)
    #واگویه های راوی:
    شین عزیز ! چندروز پیش دم غروب کوچه پس کوچه های خیابون ولیعصرو گز کردم و آخرش رفتم پارک ساعی وقتی رسیدم شب شده بود، کنار حوض قوها نشستم و این شعرو توی دلم برات زمزمه کردم، تا صبح خوابم نبرد، کنار حوض از سرما میلرزیدم و این شعرو بارها میخوندم:) ( دیوانگی هم عالمی داره!)
    • دیسلایک
    • لایک
    امتیازات: MarMari و شیخ المثال
    آرش.
    با تو گفتنم :
    حذر از عشق ؟
    ندانم!
    سفر از پیش تو ؟
    هرگز نتوانم!
    روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
    چون کبوتر لب بام تو نشستم!
    تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم!
    باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم!
    تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم!
    حذر از عشق ندانم!
    سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !
    آرش.
    اشکی از شاخه فرو ریخت
    مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت !
    اشک در چشم تو لرزید!
    ماه بر عشق تو خندید!


    یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم!
    پای در دامن اندوه کشیدم!
    نگسستم ، نرمیدم!


    رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم!
    نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم!
    نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
    بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!
    آرش.
    Saei-Park2.jpg

    5ed5dac0-1ce3-4d5c-bd59-a8cbb044e6f5.jpg
    حالا من موندم و یک کنج خلوت
    که از سقفش غریبی چکه کرده
    تلاطمهای امواج جدایی
    زده کاشونمو صد تکه کرده

    دلم میخواست پس از اون خواب شیرین
    دیگه چشمم به دنیا وا نمیشد
    میون قلب متروکم ؛ نشونی
    دیگه از خاطره پیدا نمیشه
    آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
    در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

    #واگویه های راوی:
    (آرش یادته اون بچه چیو نفرین کرد!؟ الان دارم میبینم چی شد!)
    دم صبحی دارم هایده گوش میدم :)
    هایده میگه:
    وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم!
    گلهای خواب آلوده رو واسه کی بیدار بکنم!
    • لایک
    امتیازات: galeger، MarMari و Becoming
    آرش.
    بله ...و حتی اینجاش که میگه:

    عزيز ترين سوغاتيه غبار پيراهن تو ( حتی غبار پیراهنش!!!...حتی!!)
    عمر دوباره ی منه ديدن و بويدن تو ( چقدر سوز داره دلی که در پی کسیه که قرار نیست بهش برسه...این دل لامصب هم نمیفهمه.نفهمه!)
    MarMari
    MarMari
    بله قربان
    گویا تبحر دل از ابتدای خلقت بر پایه‌ی "نفهم بودن" استوار بوده.
    • لایک
    امتیازات: آرش.
    آرش.
    بله عزیز.
    ولی مشکل اعظمش اینه که نافهمیش بیشتر از مغزه!
    هر چقدر ما مغزو در درجاتی نافهم حساب کنیم، دل از اونم نافهم تر و نفهم تره!
    و توازن قدرت این دوتاست که برای بعضیا مثل من مشکل ایجاد میکنن!
    • لایک
    امتیازات: MarMari
    مرا دل بسوزاندی و لب بدوختی!
    به حج "شین" نبرده، مرا بفروختی!

    به قول آن جمع به حج نرفته، الله ی!
    ولیکن سوز دل ز ازل نیاموختی!

    "کفر گویی به سبک خودم"
    در حسرت یکبار دیگه صداتو شنیدن و دیدنت نمیدونی که چه روزهایی رو دارم سپری میکنم...اما مزاحمت نمیشم عزیزم:)
    اومدم اینجا و دارم واسه دلم مینویسم:)
    هر جا هستی دلت خوش:)
    دلا مرا بر به آن سوی که نبینم ز او روی
    روی اوی غم و دست نارسیده به موی
    "آرش شایان"
    عزیزدل من تو هر فیلمیو ببینی کلش تو 3 خط خلاصه میشه

    فیلم های تاریخی کلا همین شکلین
    و خب چرنوبیل هم یک سریال تاریخیه

    اگه با این ژانر مشکل داری کلا نبین
    چرا داستان کل فیلمو اسپویل میکنی؟
    آرش.
    جان دل!
    خوبه گفته شده بود "کل داستان اینه: "!!!
    این جمله،یعنی داره کل فیلم اسپویل میشه!
    پس این به خواننده برمیگرده که بخونه یا نخونه!
    شما حق انتخاب داشتی که بخونی یا نه
    ولی شما ترجیح دادی که بخونی و بعدش بیای اینجا غرغر نمایی:))
    من توصیه ای دارم برادر جان :
    شما چیزی که بعدا باعث رنجشت میشه رو ،باید سعی کنی نخونی در ابتدا.
    #واگویه های راوی:
    (کاش میتونستم که تمام این حرفارو مستقیم برات پیام میکردم مثل سابق ، نه اینجا بگم!!:)

    میدونم احتمالا این روزا حسابی سرت شلوغه ولی خب :
    انتظار داشتم توی این مدتی که ازت بی خبرم و میدونی غمگین و دلتنگتم حداقل یه زنگ بهم بزنی به عنوان رفیق شفیق:) ( یه توقع کودکانه و کمی معصومانه!:)
    امروز مثل مجنونا تمام روز یه چشمم به کارایی که میکردم بود و یه چشمم به گوشیم :)
    ولی
    ورقه ها بالا :)
    کیسه ی" دلتنگی کردن" ،" غصه خوردن" و هزار کار دیگه رو که به واسطه ی نبود تو این مدت با خودم این ور و اون ور میبردم رو میذارم پایین جاده یه رهگذر بیاد ببره :)
    الی یه چیزو !
    اونم جعبه ی دلمه،که توش دوست داشتنتو گذاشتم و تا لحظه ای که نفس میکشم قراره این جعبه مهرو موم بمونه! : )
    خودت میدونی چقدر برام عزیز بودی ، پس عزیز میمونی و چیزی کم نمیشه حتی اگه امروز و فرداها دلت با کس دیگه ای باشه.
    حتی اگه مثل الان ازت دور باشم و حال دلتو ندونم.
    نمیدونم الان حال دلت چطوره ولی کاش خوشحال باشی چون آرش هم لبخند میزنه به زندگی :)
    از همون لبخند معروفا
    اینطوری : :)
    بخند عزیز !
    بخند!
    :)
    امروز ، یکم مارس.
    میام توی لاک اکانتم ( بانگ هام) !!
    اما
    هَـــــــــراس بــــــی تــــو ماندنم ادامه دارد...

    "شین" چه کردی!؟
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا