• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اعترافگاه!

fitmal

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
812
امتیاز
3,333
نام مرکز سمپاد
farzanegan 2
شهر
کرمان (1 ر) - تهران (بقیه)
مدال المپیاد
یه سری مرحله 1 :-" 1 مرحله 2 :-"
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ک سال اول دبستان ک قرار بود 3 تا روزه بگیرم مامانم واسم یه تفنگ اب پاش خفن بخره همشون بلا استثنا اب و کیک خوردم البته ب طور یواشکی اما مامانم نفهمید تازه کلی هم تشویقم کردو اون تفنگرو هم خرید حتی هنوزم نمیدونه!!
 

1tA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,592
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ک هنوز یعضی وقتا قاطی میکنم که سال ِ 91 ـیم یا 92 ! :D :-"
 

zibonesa!

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
123
امتیاز
432
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
:/
دانشگاه
شریــــف! :/
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوزم فرق ثواب و صواب و نمیدونم امروزم تو امتحان اشتباه نوشتم... ~X( :((
و اینکه این متنو هزار بار تایپ کردم انگلیسی بود متنو پاک میکردم باز یادم میرفت زبانشو تغییر نمیدادم باز دوباره انگلیسی همشو مینوشتم... =P~
 

faezeh iq

کاربر فعال
ارسال‌ها
61
امتیاز
834
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر عسل:)
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی:)
پاسخ : اعترافگاه !

:-sاعتراف میکنم موقعی که بچه بودم فک میکردم شعر علی ای همای رحمت اینطوریه:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را .........که به ما وفا نکردی(اصلش اینه:که به ما سوا فکندی)
بعد فک میکردم این شاعره داره به امام علی توهین میکنه برا همین خیلی ازش بدم میومد X_X X_X
 

mohadeseh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
573
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
هوافضا
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم امروز شیطنتم گل کرده بود صدای گوشی خالم رو عوض کردم گذاشتم صدای گورخر!!
بعد خالم تعریف داشت میکرد که رفته بیرون توی مغازه گوشیش زنگ می خوره و دیگه همه :O خالم رو نگاه میکردن!!!!
منم فقط :)) :))
 

$hah

کاربر فعال
ارسال‌ها
59
امتیاز
393
نام مرکز سمپاد
حلــــیـــــ2
شهر
تهران
مدال المپیاد
ریاضی می خوندم ول کردم
دانشگاه
خوارزمی
رشته دانشگاه
صنایع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم بچه که بودم خواهرم یه اتوی چراغ دار (اسباب بازی) خرید من به چراغش خیـــــلـــی حسودیم شد....
چراغش رو روشن کردم زیر تخت پدر مادرم قایمش کردم بعد چراغش سوخت خیلی شیک رفتم به خواهرم دادمش ( و خودمو زدم به کوچه علی چپ) گفتم: آبجی این چراغش چرا روشن نمی شه :-" :-"
 

شب بو

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
499
امتیاز
3,818
نام مرکز سمپاد
فرزانگان4|فرزانگان1تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
انسان‌شناسی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم 8-9 ساله که بودم ، واس این که مثن خیلی شاخ باشم و اینا ،کتابای قلنبه سلنبه از کتابخونه کودک میگرفتم ! (البته نه درحد جهان هولوگرافیک) :-"

مثه رمانای نوجوان و بزرگسال و اینا !

بعد میرفتم خونه اصن حوصله م نمیگرفت ورقه شون بزنم ! حوصله م سر میرفت !

بعد تازه روم هم نمیشد برم کتابو برگردونم ! 1 هفته بیکار میشستم ! =P~

بعد دیگه از همون جا یاد گرفتم سعی نکنم آدم شاخی باشم ! ;;)


این بود اعتراف من ! :-"
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که این برنامه که آقای الهی قمشه ای که حرف میزنه شبکه چهار
تمام مدت بچگیم فکر میکردم برنامه کودکه و مشتاقانه نگاه میکرد و البته چیزی نمیفهمیدم!
و تمام مدت خودم رو از برنامه هایی چون رنگین کمان و عمو پورنگ محروم کرده بودم!
 

Nafas 21

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
714
نام مرکز سمپاد
يه دبيرستاني از فرزانگان
شهر
Najaf abad
مدال المپیاد
المپياد رياضي
دانشگاه
بايد بش فكر كنم
پاسخ : اعترافگاه !

بابام اعتراف کرد مکه که رفته بودن با یکی از دوستاش زودتر می رفتن رستوران برا غذا و نوشابه هایی رو که گذاشته بودن سر میزا همرو تکون می دادن
بعد وقتی که مردم نوشابه هارو باز می کردن برا خوردن از بس فشار توش زیاد شده بوده که تمام نوشابه می ریخته رو لباسشون و حتی یه قطرشم نمی تونستن بخورن /m\
و همین الان بابام یه نوشابه ی یخ باز کرد و همش پاشید بیرون:))
 

Bittern

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
84
امتیاز
522
نام مرکز سمپاد
farzanegan 4D
شهر
تهــــ ران
مدال المپیاد
ریاضی کار بودیم، مدال نیاوردیم ولی حال کردیم.
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم: وقتی حدودا هفت هشت سالم بود، ذرات گرد و غبار و پرز ها رو که توی هوا معلّق می دیدم فکر میکردم اینا مولکول و اتم هستن و فقط من می تونم ببینمشون چون یه بچه ی جادویی ام و چشم هام جادوییه! :D
تا مدت ها به هیشکی هم نگفتم که ریا نشه و این قدرت جادویی مال خودم بمونه... :))
 

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,379
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
پاسخ : اعترافگاه !

خو...بنده معترفم که اون من بودم که تو چهار شنبه سوری تو چادر اون دختر خانوم هفت ترقه انداختم .
بنده خدا زهلش ترکید.
تازه چادرش هم دود شد... X_X
بعد یه بار دیگه هم موشک سوتی زدم از کنار گوش یه پیرمرد گذشت.(بد گرفته بودم دستم.) X_X
من طلب حلالیت میکنم.
 

*Reihan*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
578
امتیاز
7,414
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم منم مث خیلیا فک میکردم که سکوت علامت رضاست ینی علامت پسر عمومه.
 

Shery

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
328
امتیاز
4,748
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجـنورد
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميکنم بچه که بودم انگشتاي بابامو تو خواب لاک زده بودم :-" اونم لاک قرمز!

پدر هم بيدار شده آماده شده نميدونم چرا نفهميده :-?

حتي اون روز با تاکسي رفته و پولو داده اما بازم نفهميده :-"

تا اينکه رفته سرکار و همکاراش ترکيدن از خنده :-"

و يکي رفته استون خريده :-"

:D :D :D :)) :)) :))
 

shinymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,673
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
tbriiizzzz
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم نمیدونستم ح.ب چیه تازه فهمیدم!!!!!!!! :D
 

arezoo1995

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
134
امتیاز
942
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هر تو اتاقمم و میام سمپادیا برا اینکه مامانم نفهمه من تو نتم و بم گیر نده ک برو بخون کلا نگام به دیواره چون اگه بخواد از پله ها بیاد بالا سایش رو دیوار میفته و من میفهمم داره میاد و سریع نتو قطع میکنم (< :-"
 

...............

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
92
امتیاز
4,014
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هیچوقت,تا این حد دلم نخواسته که یه هفت تیر بگیرم دم شقیقم و شلیک کنم!!!!!!!!!!
اما حیف!!!!!!!!
جرآتشم دارم!!! ولی هفت تیر ندارم و یه چیز دیگه هم دارم!
یگانه رو!!!!!!!!!! فقط به خاطر اونه!
 

12ss

کاربر فعال
ارسال‌ها
29
امتیاز
65
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امام رضا
شهر
لاهیجان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم تنها کارتونی که دیدم تام و جری و میگ میگ بود که اونم صبا موقع رفتن به مدرسه میدیدم .... اعترافم میکنم که تا حالا عصر یخ بندان ندیدم و اصنم ازش خوشم نمیاد :)
 

bohlo0l

کاربر فعال
ارسال‌ها
24
امتیاز
146
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان مشهد
شهر
مشهد
پاسخ : اعترافگاه !

من اعتراف میکنم که تا همین چند سال پیش واقعا ابی و ستار رو از هم نمیتونستم نشخیص بدم :-"
خدایی خیلی شبیهن :D
 

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از بی هویت :
دوران کودکی فیلمای قدیمی رو می دیدم که سیاه سفید بودن
فکر میکردم قدیما دنیا سیاه و سفید بوده بعد کم کم رنگی شده..! :د
بازم خوبه ،من هنوز اعتقاد دارم يه دوره اي بين قرن 18 تا دهه هفتاد يا هشتاد قرن 20 سياه سفيده :|
واقعا خيلي برام سخته كه رنگي تصورش كنم :|
همون دهه 70 و 80 هم انگار همه چي تار و بي كيفيته..(به خاطر فيلما)
و از قبل قرن 18 و در قرن 21 دنيا كاملا رنگي و عاديه :D
 
بالا