مقدمه چینی: بچهها جدی بهتون حق میدم به من بگید دروغگو و این حرفا. و الآن که فکر میکنم واقعاً واقعاً بیفرهنگی کردم که به عبارتی هویتمو جعل کردم، اما به خودم قول داده بودم بعد امروز، اگه دیگه عضوی از این خانواده نبودم، خودم بگم اکانتمو توقیف کنن. لطفاً لطفاً الآن نزنین تو ذوقم، مرسی. :) من سمپادی نبودم، موقعی که اینجا عضو شدم، المپیادی بودم و چون هر روز خدا فرزانگان بودم با اینجا هم آشنا شدم.انقدر فرزانگان بودم کسی باورش نمیشد دانشآموز اونجا نیستم اصلاً. ولی خب، امروز دیگه رسماً متعلق به اینجام. ظهر نتایج اومد، و نرگس ایز ریلی اِ سمپادی تودی!
باز هم بسیار بسیار معذرت میخوام که شما با من بودین ولی من بودم.
برای بار دوم تاکید میکنم نزنید تو ذوقم
اعتراف میکنم یه بار تو خوابگاه رو دوستم که مثل سگ از عنکبوت و مشتقاتش میترسه عنکبوت زنده انداختم چقد جیغ زد بنده خدا قبلا زیاد اذیتش میکردم ولی نه در این حد
الان دیگه از دو کیلومتریم رد نمیشه
یه اعتراف با چاشنی پشیمانی و عذرخواهی!؟
من به داداش کوچک تر از خودم واقعا گفتم تو رو از جوب پیدا کردیم و بچه ما نیستی! امیرعلی از همین تریبون ببخشید؛ بالاخره نمیتونم بیام رو در رو بگم ابهت خواهر بزرگتر زیر سوال میره