shirin!
کاربر فوقحرفهای
  
			
			
				
				
	
		
			
		
		
	
			
		- ارسالها
 - 670
 
- امتیاز
 - 5,637
 
- نام مرکز سمپاد
 - فرزانگان کاشان
 
- مدال المپیاد
 - در ارزوی طلاونقره و برنز
 
- دانشگاه
 - کاشان
 
- رشته دانشگاه
 - مکانیک
 
پاسخ : گند های دوران كودكی
با خواهرم که میخواستیم
بازی کنیم از بازی کلا
بخش اشپزیشو خیلی دوست داشتیم :)
ماهم هرچه سیخ داشتیم
میبردیم تو حیاط با گل کباب درست میکردیم
یه حالی میداد کلا همه جا رو به گند میکشیدیم :)
				
			با خواهرم که میخواستیم
بازی کنیم از بازی کلا
بخش اشپزیشو خیلی دوست داشتیم :)
ماهم هرچه سیخ داشتیم
میبردیم تو حیاط با گل کباب درست میکردیم
یه حالی میداد کلا همه جا رو به گند میکشیدیم :)
	
    
 جاتون رنگ صورت این :-&
 (درش خراب بود) مهناز(دختر خالم)خیلی مهربون و نازه داش برام نقاشی میکشید منم که ماشاالله عاشق این نینجا ها شده بودم همین که مهناز رفت طرف در که ببینه چیشده ماهم رفتیم طرف پنجره(طبقه 2 بودیم) دیواره مونم سنگ بود جوری که میشه ازش راحت پایین رفت بلهه منم ساعت 7 شب تو تاریکی از دیوار پایین رفتم و درو باز کردم ...... بعدشم این مهناز نامرد قضیه رو لو میده وما یه دعوای حسابی میشیم اما عوضش کلی تو فامیل حرف افتاد که من 10 ساله از دیوار پایین اومدم هنوزو که هنوزه مهناز به من میگه نینجا(اکثر فامیل بهم میگن مخصوصا پسر خالم) [وقتی از دیوار پایین میرفتم یه سنگ لوزی شکل از دیوار کنده شد هیچکسم نفهمید کاره من بوده] یه بارم نزدیک بود برق منو پسر عموم رو بگیره بهش گفتم اگه سیخ و بزنی تو پریز اسپایدیدرمن میشی 
 یه بار دیگه هم نزدیک بود با ماشین برم تو مخابرات ^#^ :-s 
 O0
 کلا تو کولی بازی و جیغ و داد یلی بودم بنده 


 
 
 
 

(به به چه خوش مزه)
 ^#^ 
 


 
 
 


 #-o #-o