من سال کنکور هر جا بهم فشار میومد در اتاق و قفل میکردم که کسی نیاد غر بزنه و بیوقفه سریال میدیدم
وقتی اوکی میشد حالم پر قدرت میرفتم سراغ درس
در واقع فیلم و سریال اون نقطه عطف بود که من و تو یه سال نگه داشت
سلام و روز بخیر جناب
قبلا توی تاپیک صندلی داغ گفته بودید از اکیپ خودتون طرد شدید
می خواستم ازتون توضیحات بیش تر در مورد جمله ی " من به آدم ها نیاز ندارم ولی به غذا / هوا/آب نیاز دارم "بخوام
من سوال ۶ ای که ازتون پرسیده بودم رو قبلا از چند نفر دیگه، چه اینجا و چه بین دوستانم پرسیده بودم و همشون بلااستثنا گفته بودن مهمه و فلانه و بهمانه و تاثیر گذاره و غیره...
نه فقط سوال ۶ بلکه حتی چندتا از سوالهای دیگه رو هم که ازشما پرسیدم، از اونها هم پرسیده بودم و باید بگم از همشون جوابهای تقریباً مشابه گرفتم!
بعد خوندن پیامتون قلباً خوشحال شدم که بالاخره یه نفر گفت نه اینطور نیس! و خط فکریش با اکثریت آدمای جامعه فرق داره... حس میکنم آدم خیلی واقع گرایانه تری هستید و دربند اینکه حالا معیار درست و غلط از دید دیگران چیه نیستید
واقعاً شیوه ی برخوردتون رو با مسائل دوست دارم و خیلی ازتون ممنونم که صادقانه جواب دادید
من 3 4 تا اکانت میگردونم راستش تو همشون نصف سبدم برای یک سهم(وبملت) هست
ولی اره منم از این انتخاب شدن پزشکیان درصدی بگیم 10 درصد سود کردم :) راضیم ولی خب باید یه سازکار درست و پالس مثبت بیاد عین موج سواری شده بازار
بعد کنکور باید بشینم یاد بگیرم الان من همون ادم هیجانی بازارم گاها یعنی یبار چنان سوختم از فروش سهمم که نگم