گند های دوران كودكی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع alemzadeh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

بچه بودم دبستانی .. دستشوییمون 2 تا در داره ورودی و ورودی اصلی یه بار مامانم رفت منم درروش قفل کردم .. همینطور که با داداشم درحال خندیدن بودیم دیدیم صدای جیغ میاد وو من که جرات نکردم برم باز کنم درو ..داداشمو فرستادم .. فقط اون موقع باید قیافه مامانم رو میدیدین..
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

من يه بار تو مهموني با پسر داييم قرار گذاشتيم حال دختر هاي اقوامو خفن بگيريم......قرار به قايم موشك گذاشتيم........هيچي دور ايده ال ما 4 تا دختر بودن.....بقيه يه جا گم و گور بودن!!!

جاهاشون ضايع بود: مستراح

انباري (انباريشون در اندشت بود...)

يكي هم رفت از خونه بيرون......يكي شونم زير ميز......حالا عكس العمل ما.....

اون كه تو دستشويي ببينيم چه قدر ميتونه چراغ خاموش تو دستشويي درقفل قايم شه؟و هوا هم داشته باشه؟ ;D

اوني هم كه تو انباري بود همينطور......تاريكي نسيبش شد.......تا دلش ميخواست جيغ زد...

اونيم كه از خونه رفت بيرون نميدونم چي شد ايفون كار ندا ديگه....كوچه هم تاريك=شلواري زرد داشت اين دختر اخر! ;D

اما زيرميز......بعد كلي فسفر سوزوني ديديم يه گند بالا بياريم بذاريم تقصير اين بهتره....هيچي ديگه چندتا هلو و انگور اونجا پرس كرديم....بعد اينو پيدا كرديم.....بعدم در ملا عام جار زديم اينا كجان؟(اشتباه احمقانه!)بعد گشتن و پيداشون كردن......و متقابلا پدر مارو در اوردند.....جلوي همه مسخرمون كردن.....
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

فکر کنم 3-4 ساله بودم و از اونجایی که بچه ای بسیار کنجکاو و طالب علم بودم وقتی مادر و پدرم تو حیاط بودن من رفتم رو صندلی و تلویزیونو از رو میزش انداختم بدجوری صدا کرد ولی پدر و مادرم متوجه نشدن و بعدش رفتم با یه قاشق بقیه شیشه ی تلوزیونو که سالم مونده بود شکوندم تا ادمایی که توش گیر کردنو در بیارم اما وقتی داشتم این کارو میکردم مامان و بابام اومدت تو و کلی دعوام کردن بعد که ازم پرسیدن چرا این کارو کردی منم گفتم اخه ادمای توش گناه داشتن برا همیتن میخواستم در بیارمشون!!!!!!!!!!!!! :))
نبوغمو حال میکنین ا بچگی نابغه بودم!!!!!!!! ;D ;D
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

به نقل از jernolia :
فکر کنم 3-4 ساله بودم و از اونجایی که بچه ای بسیار کنجکاو و طالب علم بودم وقتی مادر و پدرم تو حیاط بودن من رفتم رو صندلی و تلویزیونو از رو میزش انداختم بدجوری صدا کرد ولی پدر و مادرم متوجه نشدن و بعدش رفتم با یه قاشق بقیه شیشه ی تلوزیونو که سالم مونده بود شکوندم تا ادمایی که توش گیر کردنو در بیارم اما وقتی داشتم این کارو میکردم مامان و بابام اومدت تو و کلی دعوام کردن بعد که ازم پرسیدن چرا این کارو کردی منم گفتم اخه ادمای توش گناه داشتن برا همیتن میخواستم در بیارمشون!!!!!!!!!!!!! :))
نبوغمو حال میکنین ا بچگی نابغه بودم!!!!!!!! ;D ;D
اا چقدر جالب! منم دقیقا 4 سالم اینا بود فکر میکردم اینایی که تلویزیون نشون میده (مخصوصا مجریای اخبار و برنامه کودک) تو تلویزیون زندگی میکنن! ;D واسه همین همیشه دوست داشتم تلویزیون رو باز کنم البته نه واسه نجات دادن! میخواستم از نزدیک ببینمشون!
به شجاعتت آفرین میگم چون من هیچ وقت جرعت نکردم! ;D
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

یه بارم دوباره تو همین 3-4 سالگی رفته بودیم مسافرت من رو صندلی عقب نشسته بودمو و هیچ کس باهام حرف نمیزد منم حوصله ام سر رفته بود مونده بودم چی کار کنم به هر پمپ بنزین یا رستورانی که میرسیدیم من میگفتم دستشویی دارم تا از ماشین برم بیرون و هوایی بخورم خلاصه هردفعه که میرفتم مامان و بابامو سرکار میذاشتمو کاری انجام نمیدادم تا بالا خره واقعا دستشوییم گرفتو هرچی به پدر و مادرم گفتم دستشویی دارم باور نکردن منم برا خودم اروم و بی سر صدا کارمو رو صندلی انجام دادم بعد که بو ش دراومد مامانم گفت مهسا چیکار کردی منم گفتم خوب دستشویی داشتم هرچی گفتم گوش ندادیدن منم کارمو انجام دادم.
ودوباره به شدت دعوام کردن
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

یه بار بچه بودم حدودا 2سالم بوده!خواهرم با عشق وعلاقه زیادی واس مامانم کیک درست می کنه که از سر کار امد بخورتش!ولی مثل اینکه قبل از مامانم بنده تمام کیک رو هاپولی می کنم!ومی خورم ;D :(( خب چی کار کنم کیک دوست داشتم :-[
-------------------------------------------------
یه بار بچه بودم حدودا 6سالم بود یه پسر بود همسایمون اونم 7سالش بود الان پی می برم که خیلی پرو بوده ;D یه بار کلی به بابام اسرار می کنم واسم عینک افتابی بخره بابام هم بهترین وخشگلترین عینک افتابی رو می خره که تاحالا مثلشو ندیدم!( حیف که گمش کردم ;D)منم کلی ذوق می کنم می برمش تو حیاطمون پیش دوستام کمی تا اندکی پز می دم ;D بعد روز بعدش همین هم شیره بهم می گه ببین چقدر داره باد میاد همش داره می خوره تو چشم برو عینک افتابیت رو بیار ;D منم حس انسان دوستیم گل می کنه هلک وهلک 4طبقه می رم بالا هلک وهلک 4طبقه میام پاینن تا واس ایشون عینک افتابی بیارم تا مبادا باد بره تو چشمشون ;D
------------------------------------------------
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

بچه ها همگی خوشحال باشین من جو گیر شدم هرچی تاپیک مرتبط و بی ربط بود + دادم.D:
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

یه پسر خاله دارم خیلی پرروه! کوچیک تر که بودیم، من نمیتونستم بگم تپل گفتم تِپل! بعد این اسم اگه بگم از 1.5-2 سالگیم تا الان رومه(که 17 سالمه) باورتون نمیشه. بعد حرصم گرفتو وقتی هنوز من ازش از نظر هیکل بزرگتر بودم، رفت تو اتاق بلیز بپوشه، منم دسته جارو برقی رو گرفتمو کوبیدم تو کمرش! ;D ;D
کیک درست کردم هفته پیش، اولن که یه سری موادشو کم ریختم! بعد تو مکروفر گذاشتم! اولش یه تیکه بریدم خوردیم با دوستم کلی عالی بود، 1 ساعت موند، خواهرم گفت مریم بیار من افطار بخورم! نمیدونم چرا بدبخت گریش گرفت دیگه هیچی نخورد! ;D ;D
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

به نقل از jernolia :
یه بارم دوباره تو همین 3-4 سالگی رفته بودیم مسافرت من رو صندلی عقب نشسته بودمو و هیچ کس باهام حرف نمیزد منم حوصله ام سر رفته بود مونده بودم چی کار کنم به هر پمپ بنزین یا رستورانی که میرسیدیم من میگفتم دستشویی دارم تا از ماشین برم بیرون و هوایی بخورم خلاصه هردفعه که میرفتم مامان و بابامو سرکار میذاشتمو کاری انجام نمیدادم تا بالا خره واقعا دستشوییم گرفتو هرچی به پدر و مادرم گفتم دستشویی دارم باور نکردن منم برا خودم اروم و بی سر صدا کارمو رو صندلی انجام دادم بعد که بو ش دراومد مامانم گفت مهسا چیکار کردی منم گفتم خوب دستشویی داشتم هرچی گفتم گوش ندادیدن منم کارمو انجام دادم.
ودوباره به شدت دعوام کردن

شما کلا شاهکارات تو این سن شیرین بوده نه؟
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

به نقل از alex delpiero :
شما کلا شاهکارات تو این سن شیرین بوده نه؟
بله.تازه کارای دیگه ای هم انجام دادم در همین سن که بگم دیگه ممکنه چشمم کنین ;D
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

یه دفعه وقتی 4 سالم بود از بوفه ه خالم بالا رفتم و بوفه و خودمو و همه ی دکون دستگاه اومد پایین خودمم زخم و زیلی شدم !
یه وقتی 6 سالم بود با پسر خاله ی 4 سالم دعوام شد از بالای پله ها پرتش کردم پایین !
وقتی 3 سالم بود با سه چرخه رفته بودم تو حیاط سه چرخه سواری بعد با دیوار تصادف کردم سرم شکست و 6 تا بخیه خورد ! بعدش وقتی 5 سالم بود تو آشپزخونه داشتم می دوییدم پام لیز خورد با کله رفتم تو کم در سرم دوباره دقیقا همون جایه قبلی شکست و دوباره 6 تا بخیه شد ! الان ردش شده مثه + ! :))
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

یه روز که فرداش قرار بوده سفر بریم مشهد مامانم قبلش بهم گفته بود که یه سر میبرمت ارایشگاه که جلوی مو هاتو کوتاه کنه بعد دیگه وقت نشد مامانمم گفت ولش کن منم رفتم تو اتاقم قیچی گرفتم گند زدم تو موهام بعد دیگه مجبور شدم تل زدم تو همه عکسامم مو هام نابود بود ;D ;D :))(تقریبا 4 سالم بوده)
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

به نقل از mahta_H :
یه دفعه وقتی 4 سالم بود از بوفه ه خالم بالا رفتم و بوفه و خودمو و همه ی دکون دستگاه اومد پایین خودمم زخم و زیلی شدم !
خواهر منم این کارو کرد تازه منم زیرش خواب بودم
من اون موقع نوزاد چند ماهه بدم که دستم شکسته
---------------------
روز قبل از این که بری کلاس اول و جشن شکوفه ها
یه چیزی خریده بودیم که برچسب داشت
برچسبش هم خیلی بزرگ بود
منم چسبوندم رو پیشونیم و ابرو هام
بعد با هزار تا درد سر کندم ولی ابروهام هم از بین رفت دی:
کلاس اول بدون ابرو
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

یکم خیسش میکردی کنده میشدا!
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

نمی شه من به بچگیم فکر کنم و به دعواهای منو داداشم فکر نکنیم

یه بار بچه که بودم با داداشم دعوام شد 1.5 سال بزرگتره
داشتم می دوییدم دنبالش که فرار کرد
یه میز داشتیم یه پنجره ی خیلی بزرگ سراسری هم این ور اتاق بود
منم که از دوییدن به دنباله داداشم خسته شده بودم
جیرجه زدمو داداشمو کوبیدم به شیشه
داداشم رفت تو شیشه
خیلی خدا بود
این کارتونا هست مثلا تام می خوره به چوبه جاش تو چوبه می مونه
همین جوری شده بود
ولی خدا رحم کرد
داداشم تو شیشه مونده بود
و خدارو شکر شیشه خورد نشده بود روش
فقط وسطش سوراخ شده بود

البته چندتایی هم زخم کاملا طبیعی بود :-"
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

یه بار داشتیم با چندتا کله پوک برنامه کودک "زورو" رو می دیدم ;D وکلی هم حال می کردم! ;Dبعد برنامه گفتیم چی کار کنیم چی کار نکنیم تایخدی دور هم باشیم وبخندیم :-? مثل اینکه بنده پیشنهاد دادم زورو بازی کنیم ;D خلاصه چشمتون روز بد نبینه اینچندتا کله پوک یک سیبیل های نازنینی واسم کشیدن که خودم توش موندم ;D خلاصه بماند بازیمون که تموم شد مادر گرام مارو صدا می زنه ;D بنده هم تازه یاد شاهکار رو صورتم میفتم میرم که پاکشون کنم!حالا مگه پاک می شد(بدبختی را به چشم خود ببینید) با اسکاچ ;D سبیل های نازنین رو پاک کردم ولی بازهم خطی نازنین خودنمایی می کرد ;D ولی تمام صورتم زخمی شد ;D
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

وقتی حدودا 3/5 بود یه همسایه داشتیم یه دختر داشتن هم سن من بود بعد ما همیشه با هم بودیم خلاصه یه روز مامانامون قرار میزارن
تابرای خرید برن فروشگاه رفاه خب ما روهم مباخودشون میبرن بعد ما رو اونجا گذاشتن تو این سبدا خلاصه خیلی حال داد
ماهم هر روز اصرار میکردیم دوباره ما رو ببرن اما ما رو نمیبردن یه روز تو کوچه داشتیم بازی میکردیم بعد گفتیم حالا که ما رو نمیبرن ما خودمون یدونه رفاه میسازیم خلاصه رفتیم دوتایی از تو پارک روبه روی خونمون خاک اوردیم تو پارکینگ (بادست) بعد دیدیم خاک ها رو هم
نمیمونن تصمیم گرفتیم گِل درست کنیم ولی آب درد دسترس نبود خلاصه ماهم خیلی راحت تصمیم گرفتیم رو خاک ها جیش کنیم واین کار روهم کردیم (البته ببخشیدا) خب بچه بودیم دیگه البته شب هر دو تامون کتکِ رو خوردیم
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

به نقل از !Baran! :
یه بار داشتیم با چندتا کله پوک برنامه کودک "زورو" رو می دیدم ;D وکلی هم حال می کردم! ;Dبعد برنامه گفتیم چی کار کنیم چی کار نکنیم تایخدی دور هم باشیم وبخندیم :-? مثل اینکه بنده پیشنهاد دادم زورو بازی کنیم ;D خلاصه چشمتون روز بد نبینه اینچندتا کله پوک یک سیبیل های نازنینی واسم کشیدن که خودم توش موندم ;D خلاصه بماند بازیمون که تموم شد مادر گرام مارو صدا می زنه ;D بنده هم تازه یاد شاهکار رو صورتم میفتم میرم که پاکشون کنم!حالا مگه پاک می شد(بدبختی را به چشم خود ببینید) با اسکاچ ;D سبیل های نازنین رو پاک کردم ولی بازهم خطی نازنین خودنمایی می کرد ;D ولی تمام صورتم زخمی شد ;D


:))
اینو خوندم یاده یه خاطره دیگه افتادم
ماشاا... اینقده زیادن که

یادمه به بار یکی از فامیلامون رژ زده بود
اومد منو بوس کرد
اونم چه بوسی
خدا نصیبتون نکنه
منم بچه بودم
شاکی شده بودم چی
رفتم حموم پاکش کردم ولی چون نمی دونستم پاک شده یا نه
اینقده سابیده بودم صورتم نابود شده بود
یادش به خیر
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

به نقل از مسـعود :
:))
اینو خوندم یاده یه خاطره دیگه افتادم
ماشاا... اینقده زیادن که

یادمه به بار یکی از فامیلامون رژ زده بود
اومد منو بوس کرد
اونم چه بوسی
خدا نصیبتون نکنه
منم بچه بودم
شاکی شده بودم چی
رفتم حموم پاکش کردم ولی چون نمی دونستم پاک شده یا نه
اینقده سابیده بودم صورتم نابود شده بود
یادش به خیر
:))
ایول به فامیلتون!
چه ادم توپی بوده...
اثار جرم پاک می کردی تو حموم!؟:))
حالا قابل بحث که چرا یه خانم شما رو بوس کرده!؟:))
موضوع مشکوک :)) :-w :)) ^-^
 
پاسخ : گند هاي دوران كودكي

به نقل از !Baran! :
:))
ایول به فامیلتون!
چه ادم توپی بوده...
اثار جرم پاک می کردی تو حموم!؟:))
حالا قابل بحث که چرا یه خانم شما رو بوس کرده!؟:))
موضوع مشکوک :)) :-w :)) ^-^
:))
:))
یه بوسی از من کرد یادگاری
اونم قرمز
وای وای وای :دی
خو عکسه بچگیمو که دیدی :دی
:-"
:))
 
Back
بالا