• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

hosam.r

کاربر حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
360
امتیاز
10,533
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
فرهنگیان مشهد
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
توی صف نونوایی بودم الان یاد این حماسه‌ی بشری افتادم :)):
حدود نه سالم بود. اون زمان نوبت نونوایی‌های اینجوری بود که یه مرد نون می‌دادن یه زن. یعنی مثلا اگه ده تا مرد تو صف بودن و یه دونه زن هم تازه میومد، بعد از اینکه به یه مرد نون دادن به زنه نون می‌دادن و برعکسش. بعد یادمه یه روز دختر عموم خونه‌مون بود. اومدیم زرنگ‌بازی دربیاریم دو نفری بریم نونوایی که هم یه مرد باشه هم یه زن و خلاصه زودتر بتونیم نون بگیریم. 8 تا نون می‌خواستیم. رفتیم تو صف وایسادیم. اون روز زنا بیشتر بودن. زودتر نوبت اینجانب شد و طی یه محاسبه‌ی ریاضی 8 رو تقسیم بر 2 کردم و 4 تا نون گرفتم! اونجا منتظر موندم که نوبت اون بشه 4 تا نونم اون گرفت. خوشحال و خندان و کیفور از این زرنگیمون اومدیم خونه و تازه فهمیدیم چه گندی زدیم :)):))
 

saman7

کاربر فعال
ارسال‌ها
31
امتیاز
109
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی برق
با یکی از دوستان چت میکردمو و گلایه از استاد،پیامم رو خواستم برای یه دوست دیگه فروارد کنم که اشتباهی به خود استاد فروارد کردم و از شانس گندمون آنلاین بود و سین زد:/
 

Ghazal84

کاربر فعال
ارسال‌ها
21
امتیاز
109
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گچساران
سال فارغ التحصیلی
1402
پیرارسال قبل از عید کلاس عربی دوربین اورده بودن میخواستن عکس یادگاری بگیرن معلم نمیذاشت میگفت بزارید بعد از عید.

بعد یکیمون از دهنش پرید گفت که استاد شاید بعد از عید دیگه بین ما نباشین:))
 
ارسال‌ها
544
امتیاز
13,241
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
پاییز امسال بود که کلاس ریاضی داشتیم(آنلاین) و معلممون میخواست که تصویری درس بده شاد هم طبق معمول کار نمیکرد؛
منم اسم معلممونو سیو نکرده بودم..همینجوری داشتم تو گوشی میچرخیدم که دیدم بچه ها تو واتساپ گروهی ویدیو کال گرفتن
منم با موهای شلخته سر صبی با لباس خواب عروسکی جواب دادم-ـ-
گفتم بَه سلااام..جمعتون جمعههه
چقدم خلم دیدما کسی صورتشو نشون نمیده ولی نفهمیدم
یکی داد زد لعیااا خانوم فلانی هم هستش:/
ای زهرمارو خانوم فلانی هست خو آدم هماهنگ میکنه دیگه قبلش-ـ-
نفهمیدم چطور قطع کنم-ـ- فقط انگشتمو گذاشتم رو دوربین و نتو خاموش کردم(جوگیر):| :))
کاش هیچ وقت تو کلاس های حضوری تعریف نکنه این اتفاق کذایی رو-ـ-
 

Sety

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
627
امتیاز
15,272
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
یه بار تو کلاس زبان تیچر بعد از درس پرسید :دو یو هو کواِسشن؟
بعد من فکر کردم میگه دو یو هو پلی استیشن=\
هیچی دیگه گفتم: یس آی هو پلی استیشن 4 :)
بعد نگاه ها به سمت من برگشت و تیچر پرسید وات؟
و من به سوتیم پی بردم :-s
خیلی تباه بود:-"
 
ارسال‌ها
544
امتیاز
13,241
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
ماه پیش عروسی دوستم بود منم قرار بود یا بلوز دختر خاله ام رو بپوشم یا بلوز خودم رو..اون یکی دوستم زنگ زد که ببینه من چی میپوشم و اینا
بعد نشونش دادم لباسارو گفت چه خوشگله خریدیشون یا دادی خیاط دوخته؟( منظورش لباس دختر خاله ام بود) من گفتم نه دادم خیاط دوخته
گفت لعیاااا مارکش روشه :-":| گفتم عه اره:| نمیدونم حتما خریدمش :)) :|
آخه از دور شبیه این بود که دوخته شده..-ـ- :))
 
ارسال‌ها
854
امتیاز
7,877
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
یکبار داشتم کنفرانس میدادم؛به جای مراقبه گفتم مقاربه:/
-در مدیتیشن یا همون مقاربه...
 

Hecate

گُله
کنکوری 1403
ارسال‌ها
245
امتیاز
12,405
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
.-.
سال فارغ التحصیلی
1403
استادمون توی تابستان یه آقای کم سنی هستن که همه رو با فامیلی صدامیکردن و جدیدا دارن با اسم صدا میکنن بعد از اونجایی که من خیلی حرف میزنم و فعالم صدای منو میشناختن داشتم یه سوال توضیح میدادم که پرسیدن شما کیمیایی ؟
بعد منم با جدیت گفتم نه بنده خانم (فامیلیم) هستم =))
 
ارسال‌ها
854
امتیاز
7,877
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
یکبار وقتی در فریزر رو باز کردم بستنی زعفرونی نیم لیتری رو با کره محلی اشتباه گرفتم و چند قاشق غذاخوری ریختم داخل قابلمه برنج
وقتی که برنج دم کشید خونه بوی شیرینی پزی میداد:-"
 

amir_

پوچه
کنکوری 1403
ارسال‌ها
405
امتیاز
5,985
نام مرکز سمپاد
(: 0
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1403
سوتی
فقط اون جایی که کتابای چهارشنبه رو بجای کتابای شنبه ببری مدرسه ~X(
 

hypnos

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
736
امتیاز
11,437
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
انتظار...
یکی از فاجعه ترین سوتی های من که هنوز برام میگیرن بر میگرده به دو سال پیش کلاس هفتم .دبیر ادبیات ما برای روخوانی دروس یه حالت مسابقه طوری ایجاد میکرد که هر کسی تا جایی به خوندن متن ادامه میداد که تپق بزنه . بعد میرفت نفر بعدی و به همین ترتیب . هر کس بیشترین مقدار رو بدون تپق میخوند برنده بود و دروغ نگم همیشه این عنوان دست من بود . یه روزی بچه ها داشتن پیشنهاد میدادن ، با اعتماد به نفس بلند شدم و گفتم که خانوم دیگه مسابقه ی پتق برگزار نکنیم و فلان .......از وقتی که من تپق رو گفتم پتق ، کل سه کلاس پایه منو با این اسم میشناسن .........خدا نصیب نکنه خلاصه :D
 

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,043
امتیاز
38,689
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
یه بار رفته بودم خونه دوستم و هم اتاقیش هم بود و داشتیم حرف می‌زدیم که یهو آلارم گوشی من شروع به زنگ خوردن کرد. آلارم هم Broken - LovelytheBand بود چون شروع جیغ و بلندی داشت، مطمئن بشم بیدارم می‌کنه.

آلارم: I like that you're broken, broken like me
Maybe that makes me a fool
I like that you're lonely, lonely like me
:|
[رنگ به رنگ شدن]
- I met you late night, at a party
Some trust fund baby's Brooklyn loft
By the bathroom, you said let's talk
:|
بعد حالا مگه همچین مواقع گوشی پیدا میشه.. آماده بودم که کیف رو با گوشی از پنجره پرت کنم بیرون که هم اتاقیش گفت عههه این اهنگههه...
اینجوری بودم که :Face_Without_Mouth:
آره خلاصه درس اخلاقی اینه که محض احتیاط آهنگ‌های قابل ارائه بذارید :-"
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,745
امتیاز
40,359
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
این بالایی رو خوندم یاد این افتادم:
شده سر کلاس ریاضی حضوری یهو گوشیتون با آهنگ بندری زنگ بزنه و مجبور باشین تا اخرش وانمود کنین مال شما نیست!؟
 

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,043
امتیاز
38,689
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
این بالایی رو خوندم یاد این افتادم:
شده سر کلاس ریاضی حضوری یهو گوشیتون با آهنگ بندری زنگ بزنه و مجبور باشین تا اخرش وانمود کنین مال شما نیست!؟
زمان ما فقط بچه پولدارا گوشی می‌بردن مدرسه :-"
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,745
امتیاز
40,359
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
زمان ما فقط بچه پولدارا گوشی می‌بردن مدرسه :-"
جدیدا که روز در میون میریم چون دبیر فایل هاش رو توی شاد میذاره مجبوریم ببریم مدرسه...

ولی خب گوشی من که فقط به درد زنگ زدن میخوره، اصلا به نت وصل نمیشه:)
 

asal_a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
717
امتیاز
9,641
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
0
با بچه ها کال گرفته بودیم داشتیم حرف می زدیم
میخواستم یکیو اضافه کنم اشتباهی دستم خورد رو معلم عربی :-"
 

ArTeMiS16

Artemis
ارسال‌ها
20
امتیاز
82
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تنکابن
سال فارغ التحصیلی
1404
ما واسه ی یه مسابقه رفته بودیم مدرسه ی پسرونه وقت استراحت من رفته بودم دستشویی که یهو اعلام کردن آزمون داره شروع میشه، منم استرس گرفتم و حس گوزن تیزپا بودن بهم دست داد و سریع دویدم انقد تو عالم خودم بودم یهو دیدم رفتم تو بغل یه پسره😶یهو به خودم اومدم خجالت کشیدم با سرم زدم به چونه ش بعد در رفتم🙈 ایشالا حلالم کنه فقط😂😂
 

^_^Unique

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
408
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۳
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
منی که تازه این تاپیکو دیدم😁
در این مورد من کاملا میتونم عرض اندام کنم مثلا یک قابل پخشش
آزمون شفاهی زبان داشتیم (مدرسه) و کلی سوال ازم پرسید تهش گفت یکم درباره شب یلدا توضیح بده منم خیلی جدی شروع کردم به گفتن . آقا هی گفتم و گفتم دیگه حرفام ته کشید ، ولی دبیر همچنان منتظر ادامش بود نمی‌دونم از کجا ولی اومد تو ذهنم که از روی آتش می پریم و هی درباره اش صحبت کردم اینکه عقیده داشتن باعث دوری شیاطین میشه اینا . دبیر یکم هنگ بهم نگاه کرد و وسط اون جو یهو داد زد چرا قیمه ها رو میریزی تو ماستا😂

@zeynabgol ای که بعد از حداقل ۴ ماه اینو ول نکرده
 
بالا