واقعا با عقل جور در نمیاد یک نفر تا ۵۰ سالگی فقط یه همسر داشته باشه و بعدش شهوتران بشه
و بعدبرای شهوت با زن هایی ازدواج کنه که اکثرا دو سه تا شوهر قبلا داشتن و همشون هم از قبیله های متفاوت بودن
گرچه این پیام رو جواب بدم دیگه وقت نمیزارم روی پیام دیگه ای ، اما دیدم شما نقل قول کردی گفتم بی ادبیه که جواب نقل قول رو ندم.
آقا امیر مشکل از عقل هیچ کس نیست ، من و شمایی که تا اینجای کار تونستیم بخونیم و بنویسیم یعنی عقل یک انسان معمولی رو داریم !. ..پس مشکلی برای فهم وجود نداره ...مشکل از اونجایی شروع میشه که به خوندن کتاب های دینی و تاریخی دبیرستان اکتفا میکنیم و توی فهم ساختار قومی و قبیله ای و تعداد این قبیله ها و محل قرار گیری هر کدوم از قبیله ها و زمان وقوع وقایع تاریخ اعراب صحرا نشین بدوی دچار مشکل میشیم!!.....حالا به شما میگم چرا ( البته کوتاه و مختصر سعی میکنم بشه چون نه حوصله ی شما میکشه نه من!...دیگه گذشت ازمون دنبال این چیزا باشیم، الان اولویت هام عوض شده و باید به فکر شغل و در آمد و ازدواج و این صحبتا باشم اما مختصری توضیح میدم که سرنخی باشه برای دوستان نوجوونمون که توی سایت هستن و اوایل تحقیق و تفحصشون درمورد دین و مذهب و کلا جهانه!)
اول اینکه اعراب اون زمان رو اونقدر نباید بزرگ تصور کرد!...یه چیز توی مایه های کوچ نشین های خودمون بودن که توی کپر زندگی میکردن و همچین قبیله هایی که میفرمایی شاخه های خیلی گسترده ای نداشته و کلا جمعیت چند هزار نفری، توی سرتاسر مناطق اسلامی بوده که همشون کنار هم زندگی میکردن! و تمام این هارو الان ما بر اساس خانوادهاشون دسته بندی کردیم و اصلا اون ساختار قبیله ای به اون شکلی که شاید شما تصور بفرمایی وجود نداشته تا کسی بخواد از طریق ازدواج این ساختار هارو به هم نزدیک کنه!.چون عربستان اون زمان و این زمان یه صحرای لم یزرعه که فقط تووش خرما عمل میاد و مارمولک(چلپاسه) و مار و عقرب...... و فقط شتر میتونه دووم بیاره و خر و استر و اعراب عربستان!.........اما ........اصلا به فرض محال این ساختار ها هم بوده و درست بگی ، اونوقت کی گفته همه ی زن ها از طایقه های متفاوت بودن!؟ (من نیستم که میگم از طایفه های یکسانی بودن اکثرن، تاریخ میگه)......بعدم اونوقت دختر 6 ساله رو با چه منطق قبیله ای میتونه به ایشون داده باشن؟!!( اینم اطلاع دارم که تا نه سالگی به ایشان دست نزده ، خب ده سالگی چی!؟ به ایشان بازم دست نزده!؟)..و اینکه اگه میگن برای دستگیری از بیوه ها بوده پس چرا قبل از فوت خودش آیه نازل شده یا کرده! که کسی حق نداره باهاشون ازدواج کنه؟! مگه بد میشد یکی بیاد دستگیری کنه از بیوه ای که دوباره بیوه شده!؟.....(این سوالا برای جواب دادن نیست که شما جواب بدی !....برای فکر کردن بدون تعصبه!....)
دوم اینکه شمای نوعی اگه پول نداشته باشی حتی اگه بزارنت وسط تایلند چه کاری از دستت بر میاد به جز نگاه کردن؟!؟......برای اینکه متوجه عرض من بشی یه نگاه به تاریخ زندگی پیامبر اسلام بکن!....و همچنین زمان رخ داد هایی مثل زمان تولد این بزرگوار! ، زمان ازدواج با خدیجه و اوضاع مالی ایشون و مقایسه با اوضاع مالی همسرش که به امراه القریش ( شاهزاده قریش) معروف بوده که 80 هزار شتر داشته ! و کسب و کار پیامبر(گوسفند داری مثل پدر بزرگای خیلی از ماها!) قبل و بعد ازدواج و قبل و بعد فرار به مدینه و میزان دارایی پیامبر قبل و بعد هجرت(ازدواج های بعدی 95 درصدش بعد از هجرت بوده!) و زمان مرگ همسر اول یعنی خدیجه و مقدار دارایی پیامبر بعد از مرگ خدیجه و همچنین تعداد یاران پیامبر در مکه که فقط خودش بوده و اهل بیتش! ! و تعداد یارانش بعد از فرار به مدینه و زمان ازدواج با سوده همسر دومش و بعد عایشه و زمان بستن پیمان عقبه با بزرگان یهود تازه مسلمان شده ( 75 تن!) و بعدش زمان هجرت(همان فرار به مدینه!) و بعدم ببین راهزنی نخله (که چهار ماه رو اعراب برای خودشون حرام (یعنی محترم!) اعلام کرده بودن که دزدی و خونریزی نکنن) چه زمانی به دستور پیامبر اتفاق افتاده و بعد زمان جنگ های اولیه ی بعد از هجرت و مقدار غنایمی که از این جنگ ها به دستور پیامبر به دست میاوردن !(و نحوه تقسیمش!)...و بعد زمان جنگ سریه که چه تعداد زمین زراعی و دارایی مالی و چهار پا و زن کنیز و فرزندانی که تحت عنوان غلام میاوردن، به دست آورده و کلا تعداد جنگ هایی که پیامبر ازشون عنیمت جنگی کسب میکنه و نحوه ی تقسیم مال رهزنی شده ( خمس از اینجا میاد : یک پنجم برای تهیه ابزار جنگی ، یک پنجم برای زن و فرزندان ، یک پنجم برای سربازان ، یک پنجم سهم الله!( که به جیب کی میرفته؟!) و یک پنجم سهم پیامبر!( خب این به جیب کی میرفته!؟ ) و در آخر زمان فتح مکه و زمان ازدواج با ماریه قبطی کنیزی که بهش هدیه میدن( صد در صد این باعث نزدیکی اقوام دیگه نمیشه و هدیه رو هم که متعاقبا نمیشه پس داد!:) و زمان مرگ این بزرگوار!.....
این نوشته ها تا الان ده دقیقه از وقتم گرفت که میتونستم ده تا تست قرابت باهاش بزنم اما یه مقدار زمان میزارم و تاریخ این چیزایی که گفتم رو در میارم و مینویسم چون میدونم امروز من اینارو میگم کسی دنبالش نمیره چون همون تاریخ سال سوم دبیرستان یا دوازدهم نظام جدید رو همه با نمره ده پاس کردیم و در بهترین حالت بیست گرفتیم و کتابشم پرت کردیم یه ور!.....( سرانه مطالعه هم که عالی!..بعد ژاپن ما صد و پنجاهیم!........... و ناگفته نمونه که همچین خودمم تافته جدا بافته نمیدونم برای کسی بد جا نیفته!........اما خوندن این مطالب از نوجونی برام جالب بود و الان به برکت اینترنت و فضای مجازی کتاب های ممنوعه راحت تر به دست میاد و گاهی سرکی به یاد چهارده پونزده سالگیم به این کتاب ها میزنم و گاهی هم میام مینویسم توی نت اما حوصله و زمان میخواد که دیگه من به تهش رسیده این دوتا....این بار مینویسم میره برای چند ماه یا چند سال دیگه که اگه حوصله ای بود بازم بنویسم)
در مکه:
زمان تولد پیامبر 570 میلادی
زمان مبعث پیامبر :609 میلادی
زمان مرگ خدیجه :620 میلادی
زمان ازدواج با سوده: 621 میلادی
زمان بستن پیمان عقبه:622 میلادی ....این پیمان برای این بود که یار جمع کنه توی مدینه که بتونه بره اونجا!
در مدینه:
زمان هجرت پیامبر : 622 میلادی....همون قضیه ی خوابیدن پسر عموی پیامبر ( علی بن ابی طالب!) به جای ایشان در خوابگاه و ادامه ماجرا!
زمان رهزنی نخله : 623 میلادی.....پیامبر دستور میده به چند تا از یارانش که برن توی یکی از چهار ماه حرامی که اعراب حرام اعلامش کرده بودن از کاروانیان مکه رهزنی بکنن شبانگاه ( بی ادبی نمیکنم فقط به یاد حمله های غافل گیرانه ی جومونگ از کاروانیان قوم هان بیفتین تصویر بهتری بهتون میده .....راستی جومونگ یادتونه چطوری تونست یه ملت متحد تشکیل بده با غنایم و فرار به کوهستان؟!......من تا به حال چهار بار جومونگ رو دیدم و بسیار سخنان وزیر اعظم به دل میشینه برین حتما نگاه کنین ......:)
زمان جنگ سریه : 624 میلادی .....دو سال پس از هجرت و چهار سال پس از فوت خدیجه همسر پیامبر، پیامبر اولین عنیمت به درد بخور رو به دست میاره ( زمین زراعی و چهار پاها و زنان و فرزندان اسیر شده که بین خودشون تقسیم میکنن به سبک همون خمس!)
مجددا در مکه:
زمان فتح مکه و زمان ازدواج با ماریه : 630 میلادی!.......طی ده سال از مرگ بانو خدیجه ایشون دهمین یا شایدم نهمین همسرشونه!
زمان مرگ حضرت بزگوار اسلام!: 632 میلادی!.........به دلیل بیماری!....بیماریشون چی بوده بماند کمکی نمیکنه!....
تمام.نتیجه گیری با خودتون!
،اینم اخرین پیامم بود و بیست دقیقه از اون ده دقیقه ی اولی گذشت....از این به بعد جواب نمیدم فقط میخونم و خوشم بیاد لایک میدم و حوصله دیس دادنم ندارم :)
عذر میخوام که طولانی شد، خواستم مختصر بشه اما انگار این قضیه سر دراز داره ، این حرفا هم به هیچ جا نمیرسه ظاهرا!
موفق و موید باشید :)