دریغا ویس من امید شاهانترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
نسبت عشق به من نسبت جان است به تندریغا ویس من امید شاهان
دریغا ویس من اورنگ ماهان
نه هر تخمی درختی راست رویدنسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من..
در فکر فتح قله قافم که آنجاستنه هر تخمی درختی راست روید
نه هر رودی سرودی راست گوید
تهمتن ببردش به ایوان خویشدر فکر فتح قله قافم که آنجاست
جایی که تا امروز برآن پرچمی نیست..