مشاعره

[صآبا]

منم آن بنده مخلص که از آن روز که زادَم
دل و جان را ز تو دیدم ، دل و جان را به تو دادم

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

 

[کوچولو.]

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

تو نشسته در مقابل ، من و صد خیال باطل / که به عالم تخیل به که اتصال داری

 

[صآبا]

تو نشسته در مقابل ، من و صد خیال باطل / که به عالم تخیل به که اتصال داری

یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی‌وضو در کوچه لیلا نشست

 

[طوطو]

یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی‌وضو در کوچه لیلا نشست

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

 

[صآبا]

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

یا رب، چه‌ها به سینه این خاکدان در است
کس نیست واقف این همه راز نهفته را

 

[ArmKarimi]

یا رب، چه‌ها به سینه این خاکدان در است
کس نیست واقف این همه راز نهفته را

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

(یکی از معدود ابیاتی که حفظمش و دوستش دارم)

 

[صآبا]

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا

ای مرا بر سر هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یک‌بار جدا

 

[خرامان]

دردم از حد رفت درمانی فرست
ای دوای درد بی درمان من

نباشد به ایران تن من مباد
چنین دارم از موبد پاک یاد

 

[خرامان]

نباشد به ایران تن من مباد
چنین دارم از موبد پاک یاد

دریغا ویس من بانوی ایران
دریغا ویس من خاتون توران

 

[خرامان]

دریغا ویس من بانوی ایران
دریغا ویس من خاتون توران

نادان بود آنکس که تورا دید و ازان پس
از مهر دگر خوبان دل‌پاک نباشد

 

[خرامان]

نادان بود آنکس که تورا دید و ازان پس
از مهر دگر خوبان دل‌پاک نباشد

در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست
در دیده‌ی افلاک نشانی ز حیا نیست

 

[riri]

در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست
در دیده‌ی افلاک نشانی ز حیا نیست

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم آمد غمی از نو به مبارک بادم :)
-حافظ

 

[خرامان]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم آمد غمی از نو به مبارک بادم :)
-حافظ

منم کز رنج بیداری به روز آرم شب تاری
بدین خواری بدین زاری دلت بر من نمی‌سوزد

 

[خرامان]

در دیده به جای خواب آب است مرا
زیرا که به دیدنت شتاب است مرا
گویند بخواب تا که به خوابش بینی
ای بی خبران چه جای خواب است مرا

ای گشته خجل زان رخ گلگون گل و شمع
وز رشک تو در سرشک و در خون گل و شمع
من در هوس آن رخ همچون گل و شمع
گردیده چو سرد و گرم همچون گل و شمع

 

[خرامان]

ای گشته خجل زان رخ گلگون گل و شمع
وز رشک تو در سرشک و در خون گل و شمع
من در هوس آن رخ همچون گل و شمع
گردیده چو سرد و گرم همچون گل و شمع

عنان تگاور بدو داد و گفت
که با تو همیشه خرد باد جفت

 

[Neuro_Yasna]

عنان تگاور بدو داد و گفت
که با تو همیشه خرد باد جفت

تو هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم در تو، از آنم همه تو

 

[bluemoon]

تو هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم در تو، از آنم همه تو

وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم،
بند را برگسلیم، از همه بیگانه شویم

 

[Neuro_Yasna]

وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم،
بند را برگسلیم، از همه بیگانه شویم

میرم و همچنان رود نام تو بر زبان من
ریزم و همچنان بود مهر تو در مفاصلم

 

[خرامان]

میرم و همچنان رود نام تو بر زبان من
ریزم و همچنان بود مهر تو در مفاصلم

من از زلفش سخن راندن نیارم
تو بر زلفش زدن چون یاری ای باد

 

[mani..]

من از زلفش سخن راندن نیارم
تو بر زلفش زدن چون یاری ای باد

دستی که در فراق تو می‌کوفتم به سر
باور نداشتم که به گردن درآرمت