s@rah
:-"
- ارسالها
- 529
- امتیاز
- 12,672
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان ۴
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1405
مرو به خانهی ارباب بیمروت دهرتا خبر دارم از او بیخبر از خویشتنم
با وجودش زِ من آواز نیاید که منم
که گنج عافیتت در سرای خویشتن است
مرو به خانهی ارباب بیمروت دهرتا خبر دارم از او بیخبر از خویشتنم
با وجودش زِ من آواز نیاید که منم
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باشتیرگی بیرون نرفت از دل به علم ظاهری خانه را روشن نمیسازد چراغ پشت پا
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدندشمع این مسئله را بر همه کس روشن کرد
که توان تا به سحر گریه بی شیون کرد
دیگر این ابر بهاری جان باریدن ندارددوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند![]()
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادنددیگر این ابر بهاری جان باریدن ندارد
این گل خشکیده دیگر ارزش چیدن ندارد
آتش است این بانگ نای و نیست باددر کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکنددلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس
نسیم روضهی شیراز پیک راهت بس
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایمدر آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ماما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما!
آسمان رَشک بَرَد بهر زمینی که در اوای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
دست از طلب ندارم تا کام من برآیدآسمان رَشک بَرَد بهر زمینی که در او
دو سه یاری دو سه دم بهر خدا بنشینند
دگرم مگو که خواهم که ز درگهت برانمدست از طلب ندارم تا کام من برآید
تا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
مخسب ای یار مهمان دار امشبدگرم مگو که خواهم که ز درگهت برانم
تو بر این و من بر آنم که دل از تو برندارم
بسیار سفر باید تا پخته شود خامیمخسب ای یار مهمان دار امشب
که تو روحی و ما بیمار امشب
برون کن خواب را از چشم اسرار
که تا پیدا شود اسرار امشب
یک لحظه داغم میکشی یک دم به باغم میکشیبسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوستیک لحظه داغم میکشی یک دم به باغم میکشی
پیش چراغم میکشی تا وا شود چشمان من
یارا بهشت صحبت یاران همدمستدر خیال من نمیگنجد دلم را بشکنی
هرکسی آمد شکست اما تو هرکس نیستی