مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یا دل ستان ز گیتی یا دل سپار بر آن
انسان به غیر این دو راهی دگر ندارد
در انتظار تو آنقدر اشک ریختم
که هر چه رود خشکیده بود
طغیان کرد

سجاد سامانی
 
در انتظار تو آنقدر اشک ریختم
که هر چه رود خشکیده بود
طغیان کرد

سجاد سامانی
در کجا علم سخن یاد گرفته ای که هنوز
ظاهرا معنی برگشت نمیدانی چیست
 
تاس اندازم و اما نه بیاید یک شیش
گوئیا بخت به همراه ندارم کم و بیش
شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
گر راهزن تو باشی، صد کاروان توان زد
 
Back
بالا