- ارسالها
- 27
- امتیاز
- 133
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- مشهد
- سال فارغ التحصیلی
- 1396
هر که در این بزم مقرب تر استدارم دلکی به تیغ هجران خسته
از یار جدا و با غمش پیوسته
جام بلا بیشترش میدهند
هر که در این بزم مقرب تر استدارم دلکی به تیغ هجران خسته
از یار جدا و با غمش پیوسته
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش میدهند
دوستان در پرده میگویم سخندوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود
حافظ بزرگ
دوستان در پرده میگویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
حافظ
دیگر دلم هوای سرودن نمیکندمی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
حافظ
تا بداند غم ما به چه سان میگذرددیگر دلم هوای سرودن نمیکند
تنها بهانه ما در گلو شکست
قیصر امین پور
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستیتا بداند غم ما به چه سان میگذرد
غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده
وصل تو کجا و من محجور کجاای زندگی تن و توانم همه تو
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحلمن اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نه از این نه از آنم من از آن شهر کلانم
خاموش
من و هم صحبتی اهل ریا دورم بادتا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیدهام
من و هم صحبتی اهل ریا دورم باد
از گرانان جهان رطل گران ما را بس
حافظ
نردبان این جهان ما و منیستدوستان! جان داده ام بهر دهانش بنگرید
کو به چیزی مختصر چون باز می ماند ز من
تو از کی عاشقی این پرسش آیینه بود از مننردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
لاجرم هرکس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
مونسم جز آه و یا رب نیست شب ها تا به صبحتو را بانوی شهر ایران کنم
به زور و به دل جنگ شیران کنم