مشاعره

[DeadEnd]

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
حافظ

دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

 

[negaar_mgd]

نه ای بر آسمان ای ماه لیکن
شود هر جا که تابی آسمانی

مولانا

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

 

[Mhr-Sana]

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

آمدی جانم ب قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا ک افتاده ام از پا چرا؟

 

[Mehrka]

از دوست به يادگار دردی دارم
كان درد به هزار درمان ندهم

مولانا

 

[DeadEnd]

اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد

ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد

( حافظ

 

[Mhr-Sana]

از دوست به يادگار دردی دارم
كان درد به هزار درمان ندهم

مولانا

من را ب غیر عشق به نامی صدا نکن
غم را دوباره وارد این ماجرا نکن

 

[DeadEnd]

نه تو آنی که همانی
نه من آنم که تو دانی

 

[Mhr-Sana]

نه تو آنی که همانی
نه من آنم که تو دانی

یا رب نگاه کس ب کسی آشنا مکن
گر میکنی کرم کن و از هم جدا نکن

 

[Mehrka]

نانم مده آبم مده آسایش و خوابم مده
ای تشنگی عشق تو صد همچو ما را خونبها

مولانا

 

[sadlove]

اری اغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من ب پایان دگر نیندیشم
ک همین دوست داشتن زیباست

فروغ فرخزاد

 

[Mehrka]

ترک ما کردی برو هم صحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هرکه خواهی یار باش

وحشی بافقی

 

[negaar_mgd]

ترک ما کردی برو هم صحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هرکه خواهی یار باش

وحشی بافقی

شب است و باغ گلستان خزان رویاخیز
بیا که طعنه به شیراز می زند تبریز

شهریار

 

[Mhr-Sana]

شب است و باغ گلستان خزان رویاخیز
بیا که طعنه به شیراز می زند تبریز

شهریار

زنهار مزن دست ب دامان گروهی
کز حق ببریدند و ب ظاهر گرویدند

 

[Mhr-Sana]

دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد

دانی ک چرا دار مکافات شدیم
ناکرده گنه چنین مجازات شدیم؟

 

[Mehrka]

ما چو ناییم و نوا در ما ز توست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست

مولانا

 

[sadlove]

می سوزم از این دو رویی و نیرنگ
یکرنگی کودکانه می خواهم
ای مرگ از ان لبان خاموشت
یک بوسه جاودانه میخواهم
..

 

[Mehrka]

ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم

مولانا

 

[negaar_mgd]

من ایران نخواهم نه خاور نه چین
نه شاهی نه گسترده روی زمین
فردوسی

 

[Mhr-Sana]

من ایران نخواهم نه خاور نه چین
نه شاهی نه گسترده روی زمین
فردوسی

نیست دلداری ک دلداری کند
نیست غمخواری ک غمخواری کند

 

[زمستون]

ذیروز میگشتم در باغ زیبایی
آنجا پر از گل بود به به چه گل هایی

یا مکن با فیل بانان دوستی
یا بنا کن خانه ای در خور فیل