مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دارم صنمي چهره برافروخته اي
وز خرمن دهر ديده بر دوخته اي
او عاشق ديگري و من عاشق او
پروانه صفت سوخته اي سوخته اي
ابوسعید ابوالخیر
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
 
دارم صنمي چهره برافروخته اي
وز خرمن دهر ديده بر دوخته اي
او عاشق ديگري و من عاشق او
پروانه صفت سوخته اي سوخته اي
ابوسعید ابوالخیر
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم، رهایم کرد و رفت
 
من از بی قربی خار لب دیوار دانستم
که ناکس، کس نمیگردد، از این بالا نشینی ها
 
دوستان وقتی میبینین کسی قبل شما شعری فرستاده لطفا پست خودتونو پاک کنین
 
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

ناودانها ناله ها سر داده در ظلمت
در خروش از ضربه های دلکش باران
می خزد بر سنگفرش کوچه های دور
نور محوی از پی فانوس شبگردان

فروغ فرخزاد
 
من خسته چون ندارم نفسی قرار بی تو
ب کدام دل صبوری کنم ای نگار بی تو

سعدی
 
یوسف گم گشته بازآید ب کنعان غم مخور
کلبه‌ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

حافظ
 
روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبی ها تهیست
صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهیست
صحبت از موسی و عیسی و محمد نا بجاست
( فریدون مشیری)
 
Back
بالا