مشاعره

[OMO]

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

انا المسموم ما عندی بتریاق ولاراقی
ادرکاسنا ونا ولها الا یا ایها الساقی

 

[majn0_0n]

رفیقانم سفر کردند هر یاری یه اقصایی
خلاف من که برگرفته ست دامن در مغیلانم

میکشیم از قدح لاله شرابی موهوم
چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم

 

[majn0_0n]

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن برود عاقبت کار که کشت

تو مگر بر لب ابی به هوس بنشینی
ورنه هر فتنه که بینی همه از خود بینی

 

[majn0_0n]

یا رب این شمع دل‌افروز ز کاشانهٔ کیست؟
جانِ ما سوخت، بپرسید که جانانهٔ کیست؟

تا اسمان ز حلقه بگوشان ما شود
کو عشوه ای ز ابروی چون هلال تو

 

[majn0_0n]

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی..

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد

 

[majn0_0n]

دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت
نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت

توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود :)

 

[f.hn]

توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود :)

دانی که چیست حاصل انجام عاشقی؟
جانانه را ببینی و جان را فدا کنی...

 

[majn0_0n]

دانی که چیست حاصل انجام عاشقی؟
جانانه را ببینی و جان را فدا کنی...

یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی
در میان من و لعل تو حکایت‌ها بود

 

[Mojo]

یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی
در میان من و لعل تو حکایت‌ها بود

در دل من یاد تو همیشه زنده است
درد فراق تو، جانم را آزرده است

 

[majn0_0n]

در دل من یاد تو همیشه زنده است
درد فراق تو، جانم را آزرده است

تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست

 

[Mojo]

تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست

تجلی عشق در دل‌های شیدا است
توسن خیال در دشت محبت می‌تازد.
تسکین دل‌ها در یاد توست، جانا!

 

[majn0_0n]

تجلی عشق در دل‌های شیدا است
توسن خیال در دشت محبت می‌تازد.
تسکین دل‌ها در یاد توست، جانا!

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زنخدان شما

 

[Mojo]

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زنخدان شما

آبروی خوبی، در چاه عشق توست
هر که در عشق تو غرق شود، خوشبختی می‌بیند
فقط یه سوال مشاعره ام خوبه؟؟ یا بد؟

 

[majn0_0n]

آبروی خوبی، در چاه عشق توست
هر که در عشق تو غرق شود، خوشبختی می‌بیند
فقط یه سوال مشاعره ام خوبه؟؟ یا بد؟

دوست دارم که خودم را ز خودم دور کنم
خود من با خود من در خود من میجنگد

آره چرا بد باشه؟!

 

[majn0_0n]

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی..

یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور

 

[Mojo]

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی..

یاران در دیاری که در او نیست کسی،
یاد تو همیشه در دل من است، ای کسی.

 

[Mojo]

یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور

رنج‌ها به پایان می‌رسند، روزی خوشی آید،
رود زندگی به سوی گلستان، غم مخور.

 

[majn0_0n]

رنج‌ها به پایان می‌رسند، روزی خوشی آید،
رود زندگی به سوی گلستان، غم مخور.

روزگاریست که سودای بتان دین منست
غم این کار نشاط دل غمگین منست

 

[Mojo]

روزگاریست که سودای بتان دین منست
غم این کار نشاط دل غمگین منست

به یاد آن روزهای خوب و شیرین
که دل شاد بود و غم‌ها کمین

 

[Mojo]

نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم
زبان در دهان باز بسته‌است..

تنگی زبان در دهان باز بسته‌است
تردید در دل، رازها را پنهان کرده‌است