مشاعره

[Hecate]

تا بدین جا بهر دینارآمدم
چون رسیدم مست دیدار آمدم

ما خسته ایم و تشنه ولی دست و پا زدن
راه نجات یافتن از باتلاق نیست....

 

[N.S.D]

ما خسته ایم و تشنه ولی دست و پا زدن
راه نجات یافتن از باتلاق نیست....

تویی که بر سر خوبان کشوری،چون تاج
سزد اگر همه ی دلبران دهندت باج

 

[Hecate]

تویی که بر سر خوبان کشوری،چون تاج
سزد اگر همه ی دلبران دهندت باج

جهان را نیست کاری جز دو رنگی
گهی رو می نماید گاه زنگی

 

[N.S.D]

جهان را نیست کاری جز دو رنگی
گهی رو می نماید گاه زنگی

یا رب چه چشمه ای‌است محبت،که من از آن
یک قطره آب خوردم و یک دریا گریستم...=)

 

[Niliam]

یا رب چه چشمه ای‌است محبت،که من از آن
یک قطره آب خوردم و یک دریا گریستم...=)

ما ز بالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم ...

 

[Kiamehr]

ما ز بالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم ...

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگران

 

[Lushato]

نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
لاجرم هرکس که بالا تر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست

 

[N.S.D]

نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
لاجرم هرکس که بالا تر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست

تا درخت دوستی کی بر دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

 

[Lushato]

تا درخت دوستی کی بر دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

مرا میگفت دوش آن یار عیار
سگ عاشق به از شیران هشیار

 

[Niliam]

مرا میگفت دوش آن یار عیار
سگ عاشق به از شیران هشیار

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم ...

 

[Lushato]

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم ...

مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

 

[Niliam]

مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو ...

 

[Lushato]

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو ...

وه چه بی رنگ و بی نشان که منم
کی ببینم مرا چنان که منم

 

[N.S.D]

وه چه بی رنگ و بی نشان که منم
کی ببینم مرا چنان که منم

من اگر با من نباشم میشوم تنها ترین
کیست با من گر شود من باشد از من ما ترین

 

[Lushato]

من اگر با من نباشم میشوم تنها ترین
کیست با من گر شود من باشد از من ما ترین

نیست در عالم ز هجران تلخ تر
هرچه خواهی کن و لیک آن نکن

 

[GHAZALIIH]

نیست در عالم ز هجران تلخ تر
هرچه خواهی کن و لیک آن نکن

نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

 

[N.S.D]

نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ

 

[GHAZALIIH]

دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ..

چو خواهی که نامت بود جاودان
مکن نام نیک بزرگان نهان...

 

[Hecate]

چو خواهی که نامت بود جاودان
مکن نام نیک بزرگان نهان...

نیست در عالم ز هجران تلخ تر
هر چی میخواهی کن ولیکن ان نکن

پ.ن:شاید بیت دومشو اشتباه نوشتم وسطشو اگه اشتباهه که به بزرگی خودتون ببخشید...

 

[N.S.D]

نیست در عالم ز هجران تلخ تر
هر چی میخواهی کن ولیکن ان نکن

پ.ن:شاید بیت دومشو اشتباه نوشتم وسطشو اگه اشتباهه که به بزرگی خودتون ببخشید...

نباید بستن اندر چیز و کس دل
که دل برداشتن کاریست مشکل