جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Samandoon :D
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دوام هرچه به عالم نجیب خنده ی تو
دلیل کفر دمادم نجیب خنده ی تو
 
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم
 
پس از من یاد یک انسان
همیشه با تو خواهد بود
غم یک روح سرگردان
همیشه با تو خواهد بود
اتاق پاک قلبت مال من
شاید نبود اما
پس از من یاد یک مهمان
همیشه با تو خواهد بود

گل سرخ عزیز من
به هر گلخانه ای باشی
بدان رویای یک گلدان همیشه با تو خواهد بود
تو دستم را نوازش کرده بودی
بعد از این حتما
تب یک عشق بی پایان همیشه باتو خواهد بود
 
آنچه را چشم تو حاشا می کند
چشم ما دارد تماشا می کند...
 
جان می‌کَنَم چو کوهکن از تیشهٔ خیال
بدبختی از برای خود ایجاد می‌کنم
شد سرد آتشِ دل و خشکید آبِ چشم
ای آه آخر از تو ستمداد می‌کنم
 
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه ی من خوابت هست؟
عاشقی را که چنین باده ی شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست !
 
عزیزم جات خالیه. نه جات خالیه تعارفی. اینکه دور و برم رو نگاه میکنم می خوام باهات حرف بزنم ولی نیستی، جات خالیه.
 
بی‌جهت، بیهوده، بیخود، بی‌سبب، بی‌فایده
عشق وقتی نیست، معنایی ندارد زیستن..
 
«آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود
سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود

دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود»
 
مشرق و مغرب ار روم ور سوی آسمان شوم
نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو
 
Back
بالا