جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

[matin320]

بیا که ما سپر انداختیم،
اگر جنگ است



 #سعدی

 

[ido]

مرا خود با تو چیزی در میان هست،
وگرنه روی زیبا در جهان هست :')

 

[MOKA]

نگفتی ماهتاب، امشب چه زیباست...
ندیدی جانم از غم ناشکیباست...

 

[...Maryam...]

ما را ب چه تقصیر فلک در ب در انداخت؟

 

[...Maryam...]

هر شهیدین گانینا آلا اَلوان دی وطن

گونِینَن گوزیه یاشیل اورمان دی وطن

هیچ اوندما بو سوزی دولو اسلان دی وطن

هورمَه دوشمان داها دا جانا جانان دی وطن

دونیا اَلبیر اولا دا کیمسَ باتمازدی وطن

بیز واریخ سَسَله فقط بورجیمیز جان دی وطن

یورقین اولماز سَنی له دَردَ درمان دی وطن

آرخاسین بوشلاسالار آه و اَفغان دی وطن

چپ باخام توپراقیوا گانا غلتان دی وطن


ی آهنگ بود

 

[2025/8/8]

ایام را به ماهی یک شب هلال باشد
وآن ماه دلستان را هر ابرویی هلالی...

 

[2025/8/8]

ز هر اُفتادنی برخاستن هست؛ مگر از اعتبار ِ چشم و از دل.

 

[شیـوا]

حرکت بعدیت از اشتباه قبلیت مهم تره‌.

 

[Naghmeh08]

"چه بی تابانه می خواهمت، ای دوری ات آزمونِ تلخِ زنده به گوری..
چه بی تابانه تورا طلب میکنم،
بر پشت سمندی
گویی نو زین، که قرارش نیست!
و فاصله تجربه ای بیهوده است.."

 

[C.Y.R.U.S]

اگر روزی درباره من از تو پرسیدند
بی درنگ بگو:
اندکی شعر دوست داشت
و بسیار مرا ...

 

[riri]

عسی الایام ان یرجعن قوما کالذی کانوا ...

 

[وایو]

Because sometimes Louisa is a genius, but sometimes she isnʼt a genius, and the problem is that the genius and the non-genius share a brain.
MyFriends - Fredrik Backman​

 

[نون]

شکر آن را که میان من و او صلح افتاد
صوفیان رقص‌کنان ساغر شکرانه زدند

*پس از مدت‌ها

 

[zeynabgol]

.You're not gonna catch me if I fall

 

[*100RA*]

ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بی خبر از گریه مستانه ام امشب

 

[.A.]

موش رو از آن‌طرف خواندم ، شوم شد
آن‌قدر خون دل خوردم که دل مسموم شد

 

[ido]

زندگی چوبه دار وهمه آویختگان
طالب صحبت آن مهر گیاهم بیا
شمس خاموش شد از دوری ات ای دور قمر
گر چه با یاد تو در حضرت ماهیم بیا

 

[riri]

چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک ...

 

[amirTT]

اگر دلدار بی‌مهر است
من هم غیرتی دارم
گر او رفت از نظر
من نیز خواهم رفت
از یادش

 

[*100RA*]

Ağlama, bu günler gelirde geçer babam
Ağlama, bu dertler elbet biter babam
Ocaksız köylerimde, dumanlar tüter elbet
Ben yandım, sen yanma Allah aşkına
​

گریه نکن، این روزها میان و میرن، پدرم
گریه نکن، این مشکلات حتماً تموم میشه پدرم
در روستاهای من که اجاق ندارند، دود البته که بلند می‌شود
من سوختم، تو رو خدا تو نسوز

​