مشاعره واژه‌نما

[صآبا]

مطمئن باش که مهرت نرود از دل من،
مگر آن روز که در خاک شود منزل من

از دیده مرا آب روان است ز مهرت
هم در سر مهر تو کنم روح و روان را

 

[کوچولو.]

از دیده مرا آب روان است ز مهرت
هم در سر مهر تو کنم روح و روان را

قد تو تا بشد از جویبار دیده ی من/ به جای سرو جز آب روان نمی بینم

 

[bluemoon]

قد تو تا بشد از جویبار دیده ی من/ به جای سرو جز آب روان نمی بینم

گرچه گاهی تندبادی شاخه‌ای را هم شکست
سرو می‌ماند ولی توفان به پایان می‌رسد

 

[زهرای خوشحال (:]

گرچه گاهی تندبادی شاخه‌ای را هم شکست
سرو می‌ماند ولی توفان به پایان می‌رسد

بریز بار تعلق که  شاخه های درخت
نمی شوند سبکبار تا ثمر ندهند

 

[صآبا]

بریز بار تعلق که  شاخه های درخت
نمی شوند سبکبار تا ثمر ندهند

تهران بی‌صبا ثمرش چیست شهریار
نیما نرفته گر سفر یوش می‌کنی

 

[D3la]

تهران بی‌صبا ثمرش چیست شهریار
نیما نرفته گر سفر یوش می‌کنی

دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس

 

[صآبا]

دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس

شهری به تو یار است و غریب این همه محروم
ای شاه بنازم در درویش‌نوازت

 

[D3la]

.

شهری به تو یار است و غریب این همه محروم
ای شاه بنازم در درویش‌نوازت

منم غریب دیار و تویی غریب نواز
دمی به حال غریب دیار خود پرداز

خودپرداز 🥸

 

[riri]

.

منم غریب دیار و تویی غریب نواز
دمی به حال غریب دیار خود پرداز

خودپرداز 🥸

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

 

[صآبا]

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

دیر آشناتر از تو ندیدم ولی چه سود
بیگانه گشتی ای مه دیرآشنای وای

 

[riri]

دیر آشناتر از تو ندیدم ولی چه سود
بیگانه گشتی ای مه دیرآشنای وای

تو مرا گنج روانی
چه کنم سود و زیان را؟

 

[D3la]

تو مرا گنج روانی
چه کنم سود و زیان را؟

بس آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط گفتم که هر موجش به صد گوهر نمی‌ارزد

 

[Skyblu.e]

بس آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط گفتم که هر موجش به صد گوهر نمی‌ارزد

اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِر کَأسَاً و ناوِلها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

 

[KOURO$H]

اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِر کَأسَاً و ناوِلها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی

 

[صآبا]

ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی

ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی؟

 

[زهرای خوشحال (:]

ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی؟

دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

 

[کوچولو.]

دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند/ در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

 

[صآبا]

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند/ در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

 

[زهرای خوشحال (:]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

جوانی گه کار و شایستگی‌ست
گه خودپسندی و پندار نیست

 

[D3la]

جوانی گه کار و شایستگی‌ست
گه خودپسندی و پندار نیست

تو پنداری که بدگو رفت و جان برد؟!
حسابش با کرام الکاتبین است