• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کتاب دهم: در رویای بابل

وضعیت
موضوع بسته شده است.
  • شروع کننده موضوع
  • #1

Mozartine

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
388
امتیاز
1,737
سلام :D

خب همتون امتحاناتون تموم شده و خسته و این داستان ها, با یه مدت زیاد تاخیر دور بعدی رو شروع میکنیم.

1317139063

کتاب این سری یه کتاب پسامدرنه شاده که قطعا موقع خوندنش میخندید, ولی خب طنز تلخه همیشه. کتاب در رویای بابل اثر نویسنده آمریکایی ریچارد براتیگان هست, شاید بعضی ها رمان هایی از براتیگان مثل "صید قزل آلا در آمریکا" و "در قند هندوانه" رو خونده باشن, خطاب به اونا میگم که این یکی خیلی فرق داره و مفهومه ولی در عین حال عمیق.

موضوع کتاب مردیه که نیمی از زندگیش رو در رویای بابل سپری میکنه, اما زندگیش هم به همون اندازه ی رویاش مهیج و شاید ملال آور باشه, یک کاراگاه خصوصی ورشکستست با حس طنز قابل توجه و زرنگی ها و موفقیت هایی که توی زندگی های ما مسخرست.

واسه اونایی که دوست دارند بیشتر بدونند متن پشت کتاب -چاپ نشر چشمه- رو میزارم:

"به گمانم من
از جمله به این دلیل
هرگز کاراگاه خصوصی قابلی نشدم
که بیش از حد
در رویای بابل بودم."
در رویای بابل از موفق ترین و ماندگار ترین آثار ریچارد براتیگان, نویسنده نوآور آمریکایی است. رمانی در نهایت جذابیت[nb]اینو واقعا راست میگه جدن نمیشه گذاشت زمین[/nb], که حاصل تجربیات اعجاب انگیز نویسنده در عرصه خلاقیت ادبی است. این اثری همتا و حتی فراتر از صید قزل آلا در آمریکا است که سنت شکنی ادبی را در آمیزه ای از ژانر های سنتی به نمایش میگذارد: براتیگان در بهترین براتیگان بازی اش.

کتاب رو میتونین از آدینه بوک و بداهتا شهر کتاب نزدیک خونتون بخرین[nb]اینم لینک کتاب صوتیشه هرچند به نظرم صدای یارو افتضاحه[/nb], و اینکه زیاد لازم نیست در باره ی نشر چشمه بودن یا انتشارات نیلوفر بودنش وسواس به خرج بدین چون جفتون ترجمه یه نفره.

برای کسانی که باز دلشون میخواد بدونن یک سری پیج معرفی میکنم:

یه معرفی کتاب ایرانی
یکی دیگه
معرفی خود نویسنده
وبسایت خود نویسنده


x با عرض پوزش از خوش/بد قولی به دلیل کمبود امکانات شبکه ی سراسری و عدم دسترسی بنده به شبکه مذکور تاپیک رو یک رو زود تر باز میکنم, حالا مختارین امروز شرکت کنین یا فردا, ولی به هر حال بکنین شرکتو :د
 

ArtmisSoR

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
292
امتیاز
3,446
نام مرکز سمپاد
فرزانگان‎امین
شهر
Isf
دانشگاه
پلی‌پیکنیک
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

اِ میگن امروز دهمه انگار... :D
با عرض سلام و با اجازه ی دوستان، من نظرمو میگم:
اوّلین انتقاد و شاید تنها انتقادم از این کتاب، اشاره ی مکرّر و بسی حوصله سر برِ نویسنده به ورزشکاران، هنرپیشگان، فیلم ها و... آمریکایی بود.
از این لحاظ، آقای براتیگان کتابشو به زمان و محدوده ی جغرافیایی خودش محدود کرده یه جورایی...ینی اگه من یه پیرمرد 70ساله ی آمریکایی بودم الآن، شاید این انتقاد رو از کتابش نمیکردم و حتّی جذابیت داستان واسم خیلی بیشتر میشد.
خلّاقیت در انتخاب سوژه(غفلت در پسِ رویای بابل) رو تحسین میکنم. /m\
خیـــلیـــ زیاد می تونستم اتّفاقات داستان رو پیش بینی کنم، اولین کتابی بود که به این راحتی پیش بینی میکردم و دقیقن درست از آب در میومد.! (:|
بهرحال کتاب رو در عرض یک شبانه روز مطالعه کردم... . :-??
نتیجه ی اخلاقی آخر داستان هم این بود که "دسـ ت بـ ـالـ ـای دسـ ت بـ ـسـ ـیآر اسـ ت. :> "

با سپاس از همراهی شما.
 

SHINE

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
313
امتیاز
878
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
تهران
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

خب کتاب قشنگي بود
آره جالب بود زمين نميذاشتيش

هامون راست ميگه زياد به شخصيت هاي معروف و سريال ها و فيلم ها اشاره کرده بو که باعث ميشد افراد خاص اون دهه ها بيشتر اين کتابو بخونن

ته کتابم که تموم ميشد من باورم نميشد کلش فقط اتفاقات يه روز بود يه جورايي خستگي مي آورد اين که همش توي يه روز باشه
من ميخوندم همش ميگفتم بسه ديگه نميخواد ساعتي که مشتريشو ببينه برسه!!

و درنهايت انسان ها نبايد زياد خيال بافي کنند
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

ق.ن : مهمّش نمي‌كني؟ :D

به نظرم چيزي كه كتابُ خوندني مي‌كرد و باعث مي‌شد نتوني زمين بذاري، همون نثر براتيگان بود. يعني به شخصه، برام پيرنگ داستان اون قدرا جذّاب نبود كه دنبال خودش بكشونه منُ، بلكه فقط به خاطر يه چيزي كه توي لحن براتيگان هست تند تند خوندمش. :D

به نظرم روياي بابل براي كارآگاه، صرفاً يه خيالي بود براي كمبود جبراناش. كاري كه خيلي از ما، حالا نه به اين شدّت، مي‌كنيم. يعني اين كه وقتي مي‌ديد كه توي كارش قوي نيست، توي خيالش كارآگاهيُ توي بابل مي‌ديد كه خيلي موفّقه. يا اين كه تو دنياي واقعي دوست دختري نداشت، و تو روياهاش نعنا-ديرت كه از همه جهت كامل بودُ مي‌ديد.
بعد خب واضح بود كه هرچي بيشتر تو اين رويا فرو مي‌رفت، بيشترم از واقعيت خارج مي‌شد و بيشتر شكست مي‌خورد تو دنياي واقعي!

آقا آقا... حالا چرا بابل؟! نه جدي :D
 

anahita96

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
547
امتیاز
4,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
مدال المپیاد
نقره ى شيمى
دانشگاه
علوم پزشكى تهران
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

منم با هامون موافقم که به شخصیتای آمریکایی بیش از حد اشاره کرده بود

ضمنا داستان طوری بود که میشد ادامه شو حدس زد

برا من آموزنده بود. کاراگاه مدام آرزوهاشُ تو رویاش میدید و وقتی دست به هرکاری میزد و موفق نمیشد میگفت من فلان کارُ خیلی خوب میتونستم انجام بدم اگه از رویای بابل دست برمیداشتم. ینی سستی اراده شو نشون میداد. میدونست عامل شکستش چیه ولی دست برنمیداشت از اون. کاری که ما خیلی وقتا انجام میدیم. میدونیم عامل شکستمون چیه ولی شروع میکنیم به اما و اگر گفتن و افسوس خوردن و شکایت.. اما کار مفیدی برا مقابله با عامل شکستمون انجام نمیدیم و دست رو دست میذاریم و منتظریم همه چی درست شه. و بین آسون و سخت راحتُ انتخاب میکنیم و به جای تلاش برا تغییر شرایط دلخواهمونُ تو رویا میبینیم
و خب هرچی میگذره تغییر سختتر میشه و رویا پردازی راحتتر
و همه چی بدتر میشه
 

settareh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,720
امتیاز
3,907
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

اولین کتاب براتیگان بود که می‌خوندم .
من یه مشکلی با نثر کتاب‌ها دارم ، که هر نثری رو نمی‌تونم تحمل کنم ، یکی از دلایلیه که گاهی حوصله نمی‌کنم کتاب بخونم . ولی این کتاب ، واقعا نثرش خوب و روون بود ، برای همین اصلا زمین نذاشتمش یا خسته نشدم ازش . حتا این که هر فصل (!) ش یکی - دو صفحه بود زیاد اذیت کننده نبود . داستان خیلی خوب پیش رفت ، منظورم اینه که سر و ته داشت! بعضی کتابا آدم شروع که میکنه به خوندن برمیگردونه تو قفسه! ولی این خوب بود از این نظر :-? مثلا آخرش رو خیلی دوست داشتم که هرچی پول به دست اورده از دست می‌ده ، :D پایان ِ مناسبی بود چون من کلا داشتم فکر میکردم نباید تغییری تو زندگی این ایجاد شه یا پولدار شه ، بعد این که یه اتفاق هایی افتاد ولی تغییری ایجاد نشد ، خوب بود .
قسمت رویای بابل هم کاملا قابل درک بود چون خودمم چنین رویا هایی دارم :-" و کلا خیلی خوبه که آدم بیکار که می‌شه بشینه تو رویاهاش سیر کنه و با رویاهاش زندگی کنه ، یه دل‌خوشی خوبیه کلا .
در کل کتاب خوب بود و به یه بار خوندن می‌ارزه . (من معمولا هیچ کتابی رو دوبار نمی‌خونم)

( پ.ن : این هنرپیشه آمریکایی اینا چی بود؟ من نفهمیدم یا شماها خیلی ارتباط برقرار نکردین؟ :)) :-" من چرا اصلا چنین چیزی یادم نمیاد؟ :د :د )
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

کلا بیشتر حرف بیشترتون رو قبول داشتم مخصوصا هامون!
:D
امروز بعداز ظهر بیشترش رو خوندم و تمومش کردم نثر روونش باعث میشد که خیلی سرعت خوندن بره بالا.
فصلای کوتاه خیلی دوس دارم لایک ;;)
یه جاهایی کسل کننده میشد ولی زود تموم میشد واسه همین پشیمون میشدم کتاب رو بذارم کنار
مشکل خیلی بزرگش این بود که اصن موضوعش خوب نبود.
من زیاد کتاب پلیسی و حادثه ای نخوندم ولی خیلی کلیشه ای بود و به صورت خیلی وحشتناکی میشد بعدش رو حدس زد!اونجایی که جلو پزشکی قانونی اون زنه رو دید خیلی از قصه رو میشد حدس زد.
آخر کتاب هم خیلی بد بود.توقع نداشتم همه چی به خوبی و خوشی تموم شه و توقع نداشتم انقد سر کار باشم :-"
اصن نمیتونم فکر یه پایان باز رو واسه این کتاب بکنم خیلی بی معنی بود که آخرش معلوم نبود چی به چیه :-"
در کل کتاب زیاد بد نبود .نمره من14 هه به این کتاب .اونم واسه نثرش و قسمت های بابل.
آها همش این سی کارد رو یه مرد 40 خورده ای ساله تصور میکردم جوون تر نمیخورد بهش.ولی فک کنم خ جوون تر بود یه ده سالی مثلا.
قسمت سایه هاش هم خوب بود.خیال بافی جالبی بود.

در انتها:

  • توقع داشتم خیلی بهتر از اینا باشه
  • همه باید بدونیم که کار بد آخر و عاقبت نداره
  • خیلی خوشحالم که خصوصی بیشتر عمرشو تو بابل بود
  • و حتما بعداز خوندن این کتاب حواسم هست موقع انجام یه کارایی زیرم یه تپانچه نباشه
:-"
 
ارسال‌ها
660
امتیاز
25,507
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی اسلامشهر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1390
دانشگاه
پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
تلگرام
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

به شخصه دوسش نداشتم!
آدم رو در گیر نمی کرد!
شاید توقعم زیادی بالا بود!
۱ کتاب ساده ای بود که خوندم و تموم شد خاطره نشد!
و البته به نظر من اون قضیه بابل و اینها خیلی سطحی و جلف بود!
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

شما ته‌ِش حسِ "تهش كه چي؟" دست نداد بهتون؟ به نظر من شخصيت پردازيش چيز خاصي نبود، درباره‌ي سير كلي داستانم با ساحره موافقم. يعني تنها چيزي كه جالبش كرده بود همون نثر براتيگان بود؛ و به نظر من پيرنگ داستان مهم‌تر از نثره.
به نقل از هـامـون :
من زیاد مدّتی نیست که اومدم توی سمپادیا،
چه محوری واسه تعیین کتاب مطالعه گروهی هست؟
شخصاً کتابای خیلی بهتر از این میشناسم...
تموم اشتیاقم واسه یه روزه خوندنش توی داغ شدن بحثش اینجا بود. ولی... :)
مدير انجمن با مشورتِ يك سري از فعّالا كتابيُ انتخاب مي‌كنن كه :
۱) ارزش ادبي داشته باشه.
۲) جاي بحث داشته باشه.
و انتقادا رو تو تاپيك خودش بگو كه اين جا نامرتب نشه! :D
 
  • لایک
امتیازات: م.ز
  • شروع کننده موضوع
  • #10

Mozartine

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
388
امتیاز
1,737
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

اول کاراکتر اصلی رو نقد میکنم بعد از نظر ادبی و نثر و اینا.

سی. کارد یه آدمیه که بیشتر زندگیش براش شوخی-غیر جدیه- منظورم اینه که تفکری داره که درش خالی بودن جیب چیز ضروری نیست که باعث نگرانیش بشه, پوچ گرا نیست که شب و روزش یکی باشند, صرفا حس میکنه به این "مشکلات" فقط میشه خندید. البته در عین حال بدش نمیاد که جدی گرفته بشه و یه زندگی مثه بقیه مردم داشته باشه همونجور که میبینیم:
به مردم که میگویی ماتحت ات تیر خورده, دیگر تو را به چشم یک قهرمان نمیبینند, جدی ات نمیگیرند, اما این دیگر اصلا مسئله ی من نبود
ولی سریع خودشو میکشه کنار و اظهار میکنه که بدش نمیومد اینجور میشد ولی حالام راضیه.
شاید بتونیم بگیم اتفاقی زندگی اونو به دید خاصی کشونده -یا خودش خیلی فکر کرده ولی به خواننده داستان نمیخواد اعتراف کنه- که این دیدش یه حالتی از "راضی به رضای خدا" یا "هرچه پیش آید خوش آید" هست, البته نه این جور که همه کاری رو خوب بدونه, اتفاقا برعکس, اینجا میبینیم که:
فروشنده سیار بود: برس میفروختو قطار به ماشین کوبید و بعدش دیگر بین فوشنده و برس هاش نمیشد فرق گذاشت. حتما توی تابوت اش چند تا برس هم مانده, چون فکر کرده اند آن ها هم جزئی از او بوده اند.
میخواد بگه یه شخص سطح خودش رو در حد کار هایی که در زندگیش میکنه بالا یا پایین میبره, پس کارد شاید تصمیم میگیره که برای یه چیزای مادی مثه اجاره خونه هرکاری رو نکنه -واسه جسد دزدی هم دلیلی داشته.
تا اینجا آدمیو دیدیم که تفکر یا تجربه به این رسوندتش که زندگی رو نباید جدی گرفت, ضروری نیست. نمیدونم چرا منو یاد "توما" ی "بار هستی" میندازه, با این تفاوت که اون توی اینکه چی ضروریه شک داشت ولی این نه.
اما باز هم براتیگان یه آدم کامل که بدونه داره چی کار میکنه و برده ی عقایدشه رو به نمایش نذاشته, اینم یه آدم معمولیه, بعضی وقتا باید چشمش رو ببنده روی چیزایی تا بتونه به "زندگی جدی نیست" ِش وفادار بمونه, نمونش:
آپارتمان ام آنقدر کثیف است که تازگی تمام لامپ های هفتاد و پنج وات را با بیست و پنج وات عوض کرده ام تا مجبور نباشم اوضاع را واضح و آشکار ببینم.

الآن سوالی که پیش میاد اینه که پس اگه اینقد مهم نبود واسش چرا رفت جسد دزدی؟یا اینقد رویاپردازی برای چی؟


به نقل از هـامـون :
اوّلین انتقاد و شاید تنها انتقادم از این کتاب، اشاره ی مکرّر و بسی حوصله سر برِ نویسنده به ورزشکاران، هنرپیشگان، فیلم ها و... آمریکایی بود.
از این لحاظ، آقای براتیگان کتابشو به زمان و محدوده ی جغرافیایی خودش محدود کرده یه جورایی...ینی اگه من یه پیرمرد 70ساله ی آمریکایی بودم الآن، شاید این انتقاد رو از کتابش
والا یه کاری هست که میکنند به عنوان فضاسازی, وقتی مد نظر براتیگان همچین آدمی بوده, باید شرایط زندگیش رو هم میاورده توی داستان, رمانی که توی آمریکا اتفاق میفته که نمیتونه دم از شجریان و فرشچیان و پرستویی بزنه که.
درسته سی. کارد چون یه فرد به اصطلاح عامیه به جای اینکه بیاد یه نقاش یا بازیگر سطح بالا با کار با ارزش رو مثال بزنه که هممون میشناسیم و در سطح جهانیه میاد عام پسند ها رو مثال میزنه, به شخصه اگه همچین کاری میکرد فک میکردم براتیگان میخواد بگه منم آدم میشناسم!
اینجا هم جواب دادم اون سوال رو در مورد نحوه و دلیل انتخاب.
به نقل از sahere :
مشکل خیلی بزرگش این بود که اصن موضوعش خوب نبود.
من زیاد کتاب پلیسی و حادثه ای نخوندم ولی خیلی کلیشه ای بود و به صورت خیلی وحشتناکی میشد بعدش رو حدس زد!اونجایی که جلو پزشکی قانونی اون زنه رو دید خیلی از قصه رو میشد حدس زد.
آخر کتاب هم خیلی بد بود.توقع نداشتم همه چی به خوبی و خوشی تموم شه و توقع نداشتم انقد سر کار باشم :-"
من بعدا نظر کاملمو در مورد موضوع ایناش میگم, فقط اینکه پلیسی و حادثه ای نیست ژانرش, کمدیِ سیاهه. منظورم اینه که شاید بیس و پایه داستان روی دزدیدن جسد از یه اداره پزشکی قانونی و شلیک گلوله و این داستانا نباشه

در کل مرسی از همه :D فقط یه کم هم به سایر جوانب هم توجه کنین :D
 

mah sa

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
452
امتیاز
1,624
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 شیراز
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

تکراری نمیگم اخرش خ خوب بود (درست سر جای اولم بودم فقط با این فرق ک دیروز جسدی در خانه نداشتم) نتیجه کلی داستان.
 

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,448
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

من از این کتاب خوشم اومد.البته نه در حد شاهکار هایی که واقعا باهاشون حال میکنم.
طنز خاصی که مربوط به براتیگان و البته از نوع آمریکایی بود رو واقعاً پسندیدم. در واقع من وقتی اسم طنز میاد معمولاً یاد کتاب های ونه گات یا براتیگان میفتم. مثلاً از براتیگان طنز این کتاب و از ونه گات طنز و تخیل گهواره ی گربه واقعا به دلم نشست.
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

خب من درکل خیلی خوشم اومد! :D
خب نثر براتیگان بود که مثل همیشه عالی بود و من کلی حال کردم!
ولی خب درسته که این سبک داستان لازم نیست مثل داستان های سنتی چهارچوب دقیق داشته باشه ؛
اما به نظرم براتیگان روند داشتان رو خیلی خوب جلو برد ، درست یک داستان جنایی بود. اما من از پایانش خوشم نیومد!
یعنی انتظار داشتم پایانش خیلی هیجان انگیز تر باشه.
اما خب ایده ی در رویا بودنش که خدا بود! بابل دقیقا همون فانتزی سی.کارد بود ، چیزی که میخواست باشه.
و اینکه همین توی فانتزی بودن باعث شده بود از دنیای واقعی عقب بمونه ؛ یا شاید هم عقب موندگیش از این دنیا باعث شده بود به فانتزی رو بیاره!
آها ؛ یه موضوعی! من از اینکه شخصیت ها رو با ویژگیشون نامگذاری میکرد به طرز شدیدی خوشم اومد !! اون " گردن " یا " لبخند" !
یه اشکال دیگه هم به ذهنم رسید. توی گهواره ی گربه اگر یادتون باشه فصلا کوتاه بود بعد به نظرم نامگذاری فصلها توی گهواره ی گربه خیلی جالب تر بود. در کل انتظار داشتم نامهای عجیب غریب و پیچیده تری براتیگان انتخاب کنه.
در کل قالب داستانیش ( اون جنائیه، نه اون بابلیه ) به نظرم زیاد قوی نبود اما خب توی عالی بودن نثر و همین طور قسمت تخیلی ( همون بابلیه ) حل شده بود.
خلاصه اینکه خوب بود.
 

م.ز

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
485
امتیاز
2,766
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک.
شهر
تهران
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

خب بنده هم این کتاب خوندم. :D
در کل بد نبود ولی حالا خیلیم خوب نبود.
به نظرم خیلی معمولی بود و ایده ی در رویا و اینا هم خیلی خلاقانه نبود.یعنی یه موضوع یک خطی داشت که شده بود کتاب.
کلا خیلی بی مزه بود به نظرم. :|
خوشم نیومد :|
 

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

سلام...

به خاطر ِ درس و مدرسه و بدبختی و زندگی! هنوز نتونستم کتاب و تموم کنم ولی تا اینجایی که خوندم خــــــیـــــــــــلی باهاش حال کردم...
شخصیت اون کارآگاه ه رو دوست دارم... کارا و فکرایی که می کنه رو هم به شدت لایک می کنم... نثر ِ داستان به شدت خوبه و اصلا" خسته کننده نیست... خیلی روونه و راحت جلو می ره...

تا اینجایی که خوندم احساس می کنم که شخصیت اول داستان شبیه ِ ما ئه... یعنی چیزی دورتر از یه آدم ِ معمولی نیست... ( مثل ِ یه ابر قهرمان یا یه همچین چیزی...) شخصیت پردازی ِ نویسنده خیلی خوبه... یعنی آدم با شخصیت ِ داستان همذات پنداری می کنه... ( حد اقل من که می کنم...) این تو رویای ِ بابل فرو رفتنش دقیقا" همون کاری ه که خیلی از آدما انجام می دنش... یعنی تا اینجاش شبیه ِ زندگی ه با اینکه یه موقع هایی یه ذره غلو و اینا داره...

تا اینجاش روند ِ کتاب رو دوست داشتم... یعنی به نظرم خسته کننده نبوده...
طنز داستان هم به نظرم خیلی خوب از آب در اومده...

کلا" تا اینجای ِ کار راضی ام ازش! :D


تمومش کنم، میام بقیه ی نظرمو می گم... خدایا تا اون موقع باز باشه...! :D
 

nbalinparast

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
885
امتیاز
2,105
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

خیلی جالب نبود کتابش به نظر من :-"
کتاب معمولی ای بود :D
ولی خوندنشُ توصیه میکنم به همه (آخر معلوم نشد خوشم اومده یا نه! :)))
 

nimche

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
542
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
مدال طلای بیست و ششمین دوره‌ی المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری و زبان و ادبی
غوغا

نکته ی نخست:به نظر من،شاید تنها ترجمه ای که واقعا توش نثر و لحن براتیگان برتابیده شده،"پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد" نوش آذر هست."در رویای بابل"،اگر چه ترجمه ی روونی داره ولی به نظرم واقعا نثر براتیگان رو برنمیتابه،یکجور حالت بیخیالی و الله بختکی داده به نثرش.در صورتی که اینجوری نیست،واژگانی که به کار میبره در اصل،با وسواس و ریزبینی انتخاب شده اند...
و اما:داستان(منظورم ماجراست،سناریو(البته فیلم نیستش و اشتباهه بهره گیری ازین واژه ولی خب منظور رو باید برسونم))،قرار نیست چیز فوق العاده ای باشه،گوش بدین:از هر کتابی،داستان کوتاهی،خلاصه...از هر متنی،آدم نباید همه جور انتظاری داشته باشه...مثلا چمیدونم نباید از "شرلوک هلمز"ها،توقع نثر پیچیده و ادبی داشت.ازین کتاب هم نباید مثلا چیزهایی مثل تعلیق و هیجپیش بینی نشدنی بودن انتظار داشت.
در رویای بابل،به معنی تمام و کمال،مجموعه ی بینظیری از تشبیه ها و تلفیقهاست...
من واقعا با این کار براتیگان یک جور دیگه حال کردم...
توی بقیه کارهاش نمیشه چیزهایی مثل "گردن" و زنه که هر چی میخورد،دستشوییش نمیگرفت رو پیدا کرد(البته توی "یک زن بدبخت" اون کلاغه که سوسیس میخوره هم عالیه)...
یا مثلا "اسمیت اسمیت در جدال با سایه های روبوتی" بینظیر بود...
ژانر تلفیقی فانتزی-کارآگاهی،هم عالی از کار در اومده...مثل ژانر تلیقی فانتزی-وسترن-پورن ِ Hawkline Monster.....
 

nimche

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
542
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
مدال طلای بیست و ششمین دوره‌ی المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری و زبان و ادبی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

اوج زیبایی وقتیه که چهل و یک نفر میپسندن تاپیک رو ولی پرنده پر نمیزنه...
 
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,635
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

برای اولین چیزی که از براتیگان می خوندم تجربه ی خوبی بود!
اولین نکته ای که میخواستم حتما بگم این بود که، از همون اول که شروع کردم کتابُ، نثرُِ مدلش منُ یاد ناتور دشت انداخت! حالا نمیدونم این حس من ه یا واقعا این طوره یاچی! به هر حال خیلی یادش افتادم! :D

و در مورد کتاب ...
خب همه ی آدم ها تو ذهنشون یه"رویای بابل" دارن. و هیچ کس نمیتونه منکر این بشه! حالا یکی رویای بابل ش خونه شه، یکی پول شه، یکی معشوق شه، یکی بچه شه ...
به هر حال یه چیزی هست که افراد وقتی بهش فک میکنن بیخیال همه چی میشنُ کل فکرُ ذکرشون میشه اون رویا.
اینکه اومده بود به این مسئله پرداخته بود خیلی خوب بود و واقعا دوسش داشتم.
چیز دیگه ای رو که خیلی تو داستان دوست داشتم دید افراد به یه سری چیزا بود. مثلا اینکه همه ی افرادی که با اون زن ه همکار گردن ارتباط داشتن، فقط این ویژگی شُ میگفتن که دسشوئیش نمیگرفتُ اینا!
از بدیاش اینکه نمیتونم اسم داستانُ بذارم کارآگاهی به شخصه! اتفاقا قابل پیش بینی بودن اکثرا و روند "تقریبا" یکنواخت پیش میرفت. ینی جذاب بود برام ولی اینجوری نبود که یهو یه تیکش قلبم به تپش در بیاد که: " وای ینی چی میشه؟!" در صورتی که من همچین توقعی داشتم از یه داستان کارآگاهی و نویسنده ای مثه براتیگان که انقد تعریفشُ شنیده بودم.

در کل، دوسش داشتمُ خوب بود ولی محشر نبود! و جالب بود، ولی هیجان انگیز نبود!
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

کسي نظري نداشت يعني که چرا بابل؟!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا