• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کتاب دهم: در رویای بابل

وضعیت
موضوع بسته شده است.
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,635
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

به نقل از نرگس¹ :
کسي نظري نداشت يعني که چرا بابل؟!
چرا، خوب شد گفتی! :D

به نظرم بابل، از نظر جغرافیاییُ فرهنگیُ اینا دورترین جا به جایی بود که زندگی میکرد.
ینی دقیقا چیزایی رو میخواست که برخلاف جاُ موقعتش بود.
و بابل که یه جای به نسبت ناشناخته تر بود بهترین جا برای فضاسازی ذهنیش بود و زندگی با ذهنیتش!
 

alemzadeh

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,829
امتیاز
14,281
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۱
شهر
مشهد - تبریز
دانشگاه
دانشگاه هنر تبریز
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

خوب اول یه صلوات ختم کنین بالاخره یه کتاب کتابخوانی رو توی همون زمان خودش خریدم و خوندم. :D

اولین کتابی بود که از براتیگان می‌خوندم٬ روونی نثرش واقعا فوق‌العاده بود یعنی جوری بود که راحت می‌شد نشست پای کتاب و تا آخرش خوند بدون این‌که بذاریش زمین٬ اون چیزی از نثرش رو که دوست داشتم کوتاه بودن فصل‌هاش بود که باعث شده بود حتی اگه یه بخشی یا یه موضوعی خسته‌کننده ست زود تموم بشه. نکته‌ی اصلی‌ای که کل داستان هم بر همون مبنا بود این بود که شخصیت اصلی داستان هرجا توی زندگی واقعیش به مشکلی می‌خورد یا به کمبودی می‌رسید با فرو رفتن توی رویای بابل اون کمبور رو جبران کنه یا اون مشکل رو حل کنه و تبدیل بشه به یه قهرمان تو رویاهاش٬ ولی درکنار همین جریان نویسنده سعی داشت خیلی از جاهای کتاب این رو برسونه که فرو رفتن زیاد توی رویا خوب نیست و باعث می‌شه توی زندگی واقعیت به مشکل بخونی و از خیلی فرصت‌ها جا بمونی٬ یعنی همونجوری که خودش هم می‌گفت با این‌که لذت‌بخشه ولی خیلی فرصت‌ها رو از دست داده توی زندگیش.

فک می‌کنم اون جریان جنایی بودن و کارگاهی بودن داستان یه چیز جانبی بود. پایان داستان رو هم دوس نداشتم خیلی مخصوصا این که یکی بهم گفته بود آخرش خیلی باحاله ( L-:) ٬ ۲۰ صفه‌ی آخر کلا استرس داشتم ببینم آخرش چی می‌شه٬ بعدش که تموم شد دقیقا گفتم خوب کی چی؟ ٬ کلا انتظار یه پایان شاخ‌تر داشتم با اون تعریف دوستان.

قسمتایی از حرف بچه‌ها که بیشتر موافق بودم:

به نقل از Shek8fe :
یه موضوعی! من از اینکه شخصیت ها رو با ویژگیشون نامگذاری میکرد به طرز شدیدی خوشم اومد !! اون " گردن " یا " لبخند" !

به نقل از sahere :
همش این سی کارد رو یه مرد 40 خورده ای ساله تصور میکردم جوون تر نمیخورد بهش.ولی فک کنم خ جوون تر بود یه ده سالی مثلا.

به نقل از هـامـون :
اوّلین انتقاد و شاید تنها انتقادم از این کتاب، اشاره ی مکرّر و بسی حوصله سر برِ نویسنده به ورزشکاران، هنرپیشگان، فیلم ها و... آمریکایی بود.
از این لحاظ، آقای براتیگان کتابشو به زمان و محدوده ی جغرافیایی خودش محدود کرده یه جورایی...ینی اگه من یه پیرمرد 70ساله ی آمریکایی بودم الآن، شاید این انتقاد رو از کتابش نمیکردم و حتّی جذابیت داستان واسم خیلی بیشتر میشد.

در پایان:
به نقل از ریــحــانــه :
دوسش داشتمُ خوب بود ولی محشر نبود! و جالب بود، ولی هیجان انگیز نبود!
 

ArtmisSoR

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
292
امتیاز
3,446
نام مرکز سمپاد
فرزانگان‎امین
شهر
Isf
دانشگاه
پلی‌پیکنیک
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

البته نامگذاری شخصیت ها با صفتشون یه ترفند رایج بین نویسنده هاست. و شاید هم هنر مترجم هاست! در کل مختص براتیگان نبود به هیچ وجه.
 

nimche

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
542
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
مدال طلای بیست و ششمین دوره‌ی المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری و زبان و ادبی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

شدیدا با اینکه بخوایم فکر کنیم چرا بابل و دلیل الکی بیاریم مخالفم...
خب چندتا با حکومت باستانی باشکوه داشتیم؟
خب بابل یکیشونه دیگه...
تموم شد و رفت....
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

خب سواليه كه پيش مياد. تاپيك جاى بحث و سوال نيست؟ اگر نيست، بهتره توقع نداشته باشيم تاپيك مطالعه گروهي شلوغ تر بشه.
 

nimche

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
542
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
مدال طلای بیست و ششمین دوره‌ی المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری و زبان و ادبی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

به نقل از نرگس¹ :
خب سواليه كه پيش مياد. تاپيك جاى بحث و سوال نيست؟ اگر نيست، بهتره توقع نداشته باشيم تاپيك مطالعه گروهي شلوغ تر بشه.
آخه شلوغ بودن به هر قیمت؟
پرسشهای آبکی؟
آخه خدایی یکبار دیگه کتاب رو بخونید و جای بابل ،"فینیقیه" قرار دهید و بنده را از میزان تغییرات و درجه ی اهمیتش باخبر بسازین!
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

هرچيزي توى كتاب ميتونه دليلي داشته باشه. نميشه كه گفت توي كتاب فلان عنصرُ با يه چيز ديگه عوض كن، ببين فرقي نميكنن. :-j
حرفم اختصاصي و درباره ى اين كتاب نيست؛ ميگم كه نبايد سطح فكر درباره ى كتاب اين باشه كه "شد كه شد!"
 
  • شروع کننده موضوع
  • #28

Mozartine

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
388
امتیاز
1,737
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

واسه چرا بابل من فکر نمیکنم براتیگان نشسته حساب کتاب کرده ببینه کجاس که صدو هشتاد درجه با امریکای اون موقع فرق کنه و بعدش به نتیجه برسه که بابل خوبه. نمیدونم شاید بابل پتانسیل داشتن کاراگاه و تکنولوژی جدید و منشی های خوشگلو داره تو ذهن نویسنده و خیلی پمشالوکی (ببخشید کلمه من در آوردی استفاده میکنم، منظورم پف آلود و خواب و نرم و ایناست) بوده واسه غرق شدن توش. اینش برا من جالبه که دوم راهنمایی که بودم موضوع انشا سفر به گذشته بود و من دقیقا رفته بودم بابل و یه شبه بابلو از تکنولوژی روز دنیا بهره مند کرده بودم و لقب دانش السطنه داده بودن بهم، خاصیت بابله شاید!
در مورد ایناضطراب زنگ زدن به مامان و آخر مواجه شدن باهاش نظری داره کسی؟
 

nimche

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
542
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
مدال طلای بیست و ششمین دوره‌ی المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری و زبان و ادبی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

به نقل از نرگس¹ :
هرچيزي توى كتاب ميتونه دليلي داشته باشه. نميشه كه گفت توي كتاب فلان عنصرُ با يه چيز ديگه عوض كن، ببين فرقي نميكنن. :-j
حرفم اختصاصي و درباره ى اين كتاب نيست؛ ميگم كه نبايد سطح فكر درباره ى كتاب اين باشه كه "شد كه شد!"
ولی دلیل بافتن بیخودی هم بیخودیه...
حرفم ویژه ی این کتابه فقط..
 
  • لایک
امتیازات: ali.m

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

بسم الله...

سلام...
بالاخره کتاب تموم شد به سلامتی!

یه چیزی بچه ها توی ِ نظر هاشون گفته بودن: همون اشاره ی زیاد به مشاهیر (!) ِ آمریکا در دوران ِ براتیگان... به نظرم اونقد خسته کننده و بد نبود... یعنی اونجوری که بچه ها رو رنج (!) داده بود، منو رنج نداد... در ضمن توضیح های مترجم هم خیلی خوب بود و باعث نمی شد آدم گیج بشه....
دیگه جونم براتون بگه که بر خلاف ِ روونی ِ روند ِ داستان در کل ِ کتاب، پایان ِ ش به شدت "نا روون "بود... واقعا" انتظار یه همچین پایان ِ الکی ای رو نداشتم... حس ِ "که چی؟" بهم دست نداد حس ِ شگفت زدگی نیز هم...
اسم ِ فصل ها هم به نظرم خیلی خوب بود... یعنی واقعا" با اسم ِ فصل ها حال کردم...
یه لایک ِ گنده به نعنا-دیرت و اسمیت اسمیت! ( کلا"! :D))

اون تیکه هایی که سی کارد آدما رو به صفت هاشون صدا می زد هم خیلی خوب بود... خیلی خوشم اومد...

این تیکه ش هم خیلی باحال بود: " بانوی ما، شاشدان ِ بی کران" =))

کلا" کتاب ِ خوبی بود... راضی ام!
 

profali

کاربر فعال
ارسال‌ها
24
امتیاز
86
نام مرکز سمپاد
بابل
شهر
تبریز
مدال المپیاد
شیمی :دی
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

کتابی که با پیشنهاد خوندم ! (6:30 زمان کل مطالعه)
از آخر داستان میرسم به اولش . حضور مادر تو آخر داستان تو قبرستون درست بعد از پایان تمام اتفاقات معنیش چی می تونه باشه . دیدار دوباره مادر بعد از مدتها جدای از فضای تلفن و حضوری :) . نکته مثبت که احتمال رو بر این میذاره کل داستان ساخته پرداخته خود مادره بوده .
شخصیت واقعی ای که سی.کارد تو داستان داره ( همتون خیالی فرض کردین ) . با تجربه های شخصی من سازگاره . ایده آلی که فرض کرده برای خودش و همیشه این ایده آل رو می خواد بدون تلاش بدست بیاره .
لحن متفاوتی هم نویسنده نداشته . اکثر کتابهای نوشته شده اون زمان آمریکا از این لحن استفاده کردن . بنابر این اثر ادبی شاخی نبود ! و یه جور رویه مشابه کاری داشته . این خلاصه ای از نقد من به اصل داستان !
بابل نماد تمدن متعالی و آرمانشهر نویسنده است . همه ما یه ذهنیتی نسبت به خود عالی خودمون داریم . بنابراین هر کسی نسبت به بابل نویسنده براداشتی می تونه داشته باشه . من بابل خودمو برداشت کردم ....

ساختار ترجمه اش مثل بقیه کتابای (ادبیات مدرن آمریکا) نشر چشمه بود . جزء دسته کتابهای که باید خوند و برداشت کلی و مثبت نسبت به خودش آدم داشت . شاید تا 2 سال دیگه یادم بره اصلا چی بود که خوندم :)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #32

Mozartine

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
388
امتیاز
1,737
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

به نقل از profali :
حضور مادر تو آخر داستان تو قبرستون درست بعد از پایان تمام اتفاقات معنیش چی می تونه باشه . دیدار دوباره مادر بعد از مدتها جدای از فضای تلفن و حضوری :) . نکته مثبت که احتمال رو بر این میذاره کل داستان ساخته پرداخته خود مادره بوده .
شخصیت واقعی ای که سی.کارد تو داستان داره ( همتون خیالی فرض کردین ) . با تجربه های شخصی من سازگاره . ایده آلی که فرض کرده برای خودش و همیشه این ایده آل رو می خواد بدون تلاش بدست بیاره .
میشه اینجا رو باز کنی لطفا؟ خصوصا اون بخشی که گفتی داستان ساخته پرداخته مادرش بوده و شنخصیت واقعی سی کارد که هممون خیالی فرض کردیم.
یعنی میگی سی کارد خودش یه آدمِ حساب کتاب کنِ همیشه نگرانِ زندگیه؟ تموم مدت خودش خودشو نهی میکرده؟ پس بابل چی؟
نفهمیدم کلا منظورو :D
 

profali

کاربر فعال
ارسال‌ها
24
امتیاز
86
نام مرکز سمپاد
بابل
شهر
تبریز
مدال المپیاد
شیمی :دی
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

یعنی انقدر نامفهوم بود :D ( کل نقدمه که )
رجوع کنید به کتاب "مرد مرد / ترجمه فریدون معتمدی"
موارد زیادی راجب اینکه میگم ساخته پرداخته مادره هست به دستتون میاد . با خوندن و درکیدنش !
خلاصه بگم : جریان اینکه تلفن های مکرر سی.کارد به مادرش دچار مشکل میشه . جریان تعقیب سی.کارد . وابستگی متقابل مادر و پسر به هم و .... همه نشان دهنده مقصد نهایی داستانه

بابل جهان واقعیه خارج از بعد مادیش . با تمام درگیریاش که سی.کارد بهترین حالتشو توصیف کرد واسه خودش !
یه بار دیگه کتابو بخون منتها به این روش . فقط مطالب مربوط به بابل رو بخون :)
 
ارسال‌ها
426
امتیاز
2,338
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
90
دانشگاه
خوارزمی
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر- علوم تصمیم و مهندسی دانش
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : کتاب دهم: در رویای بابل

به نام خدا

خب بعد دو بار خوندن کتاب بالاخره آماده نظر دادن شدم B-) :D
اول بگم که من خیلی وقت بود حال خوندن رمان تو این سبک رو نداشتم و خب با خوندن این کتاب حالش برگشت :D برا همین تشکر از دست اندرکاران مجموعه :D
خب در کل واقعا راضیم از کتاب به عنوان اولین کتابی که از براتیگان خوندم و واقعا از سبکش خوشم اومد /m\

اول در مورد شخصیت اول داستان:
شخصیت اول داستان از لحاظ رفتاری کسیه که به مرور زمان اسیر روزمرگی شده و به نوعی انگیزه ش رو برا زندگی از دست داده(اما نه به طور کامل)و بیشتر به فکر زنده موندنه تا زندگی کردن اما هنوز هم یه جرقه هایی تو وجودش می بینیم مثل وقتی که می خواد به مادرش زنگ بزنه. در کل می شه گفت این شخصیت به نوعی می خواد زندگی آدم های امروزی که اکثرا گرفتار روزمرگی شدن رو نشون بده، کسانی که بیشتر فکرشون معطوف پول درآوردنه و اونم به نوعی براشون تبدیل به یه عادت شده، یعنی این آدم ها تقریبا تبدیل شدن به موجوداتی مثل ربات ها با یه دستور ساده که می گه هرطور شده پول در بیار ولی گاهی هم جرقه هایی از زندگی در اون ها دیده می شه و ما هنوز هم می تونیم ببینیم که اونا انسانن! یکی از نکات البته جالب این شخصیت در اینه که می شه گفت اون انگیزه ش رو برای زندگی کردن در دنیای واقعی از دست داده بر خلاف خیلی هایه دیگه و اون انگیزه صرف زندگی در دنیای تخیلی خودش، بابل، می کنه که کم کم داره ارزشش از دنیای واقعی در ذهن سی کارد بیشتر می شه و به نوعی ماده اعتیاد آور تبدیل می شه، چیزی که اون رو از دنیای واقعی دور می کنه ولی همونطور که می بینیم تو داستان سی کارد هنوز قسمتی از اراده ش رو حفظ کرده که نشون می ده هنوز هم می تونه اگه بخواد به دنیای واقعی بر گرده. از خصوصیات جالبه این شخصیت یکی دیگه ش اینه که در عین این بعضی کار های بد :D رو انحام می ده مثل تلکه کردن اون دوست جنگش ولی در کل آدم خوبیه و این واقعا جالبه برای کسی که که چیزی برای از دست دادن نداره. دیگه فک کنم زیاد گفتم در مورد این شخصیت :D

و اما در مورد خود داستان:
چیزی که مشخصه(البته از نظر من :D ) اینه که نثر و ترجمه داستان هر دو واقعا خوب بودن و یکی از دلایلی که من از این کتاب خوشم اومد نثر اونه مخصوصا قسمت هایی که براتیگان از بازی با اسامی و یا اسم گذاشتن از روی قیافه و یا اسم گذاشتن برای سریال گاراگاهی به زیبایی استفاده می کنه و یه طنز واقعا خوب رو تو همچین کتابی به وجود میاره و مخصوصا به نظر من اوج این طنز تو فصل های مربوط به مرده شور خونه س اونجایی که اون آجان خپل :D با دزدا حرف می زنه :))
پایان داستان هم که خیلی از دوستان گفته بودن خوب نبود، به نظر من مناسب این داستان بود چون این داستان قرار نیست مثل یک کتاب جنایی یا فانتزی یا ... تموم بشه، این کتاب در حقیقت سرگذشت یک روز معمولیه سی کارده(که البته نسبت به روز های قبل کمی غیر معمول تره :D ) البته به علاوه گریز هایی که نویسنده به گذشته می زنه و نباید از این کتاب توقع داشت که پایان هیجان انگیزی داشته باشه همونطور که ما در پایان روزهامون خیلی کم پیش میاد که اتفاق هیجان انگیزی مثل داخل کتاب ها بیافته! :D
درون مایه ی خود داستان هم واقعا زیبا نوشته شده و نقاط اوج و فرود داستان واقعا قشنگ بهش پرداخته شده. و یه چیز دیگه که به نظر من نویسنده واقعا خوب اونو نشون داده حال و هوای زندگی در اون زمان(در زمان جنگ)در آمریکاس، مثل برخورد سی کارد با اون چینیه و حرف هایی که مادر اون پسر خلاف کار به سی کارد می زنه.

در مورد استفاده از بابل:
به طور قطع و یقین نمی شه گفت که آیا نویسنده نظر خاصی داشته که از این تمدن استفاده کرده یا نه، شاید تنها تمدن مورد علاقه نویسنده باشه اما چیزی که به نظر من قابل توجهه اینه که فک نمی کنم تمدن هایی مثل فینیقیه رو اگه جایگزین بابل می کردیم همون حس و حال رو منتقل می کرد که بابل الان می کنه، الیته این بیشتر برای من یه جور احساسه اما نمی شه منکر این شد که اگه اسم دیگه ای جای بابل گذاشته می شد از ارزش های کتاب کم نمی کرد! :-?

حرف آخر :D :
در کل این کتاب رو تحسین می کنم،‌ با اینکه همونطور که چن نفر دیگه هم گفتن جزو شاهکار ها نیست اما می شه گفت کتاب خیلی خوبیه ولی نکته اینجاس آیا پیشنهاد می کنم کسه دیگه ای هم این کتاب رو بخونه؟! خب مطمئنا این بستگی به تعداد کتاب هایی داره که می خوام بهش پیشنهاد بدم و سبکی که اون دوس داره :P
بازم ممنون از کسایی که کتاب رو معرفی کردن >:D< :D
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا