
اعتراف میکنم تا همین 3 ماه پیش به خاطر جدا شدن از معلمام زار میزدم (و میزنم!به نقل از Lovesky :اعتراف میکنم...!
یه زمانیم بود (دوم ابتدایی) انقد خاک تو سر و لوس بودم که مدرسه ها تموم شد برگشتم خونه تا شب زار زدم!
دلم واسه معلممون تنگ شده بود!![]()
![]()
) رووز و شبببب!!
آخر نتونستم طاقت بیارم بازش کردم دل و رودش ُ ریختم بیرون ، هــــی هرجوری فکر کردم نتونستم بفهمم چه جوری کار میکنه X-(
آخه از این پیچی ـا بود که باس میپیچوندیش بـد نوکش میومد بیرون ، ولی تو دل ُ رودش هیچی نبود که این عمل ُ انجام بده!!!












اعتراف مى كنم همين ١ ساعت پيش دختر خالمو گاز گرفتم :-[اخه خيلى نازهبه نقل از MohaMMad RaPeR :اعتراف میکنم من یه بار بچه داداشم رو گریه انداختم بعد انداختم تقصیر اون یکی بچه داداشم![]()
بد گفتم يكى از پسرايه شره فاميل گازش گرفته بد همه كلى دعواش كردن...


:-[






اعتراف میکنم بچه ی قلدور و زور گوییم. 



اما خب حقشه دیگه
