اعترافگاه!

[Sss.lll]

اعتراف میکنم همیشه نسبت به همه شک داشتم و کلی سوال اما یه مشت باور خوب مزخرف ریختم تو پاچه ام کهه از همین کار ضربه های زیادی خوردم

 

[Asal_sh]

اعتراف میکنم که بیشتر اوقات با خودم حرف میزنم //////:

 

[Bastani]

اعتراف میکنم امسال لای کتاب های مطالعات و کاروفناوریو باز نکردم
اعتراف میکنم نصف حرفایی که میزنم تو روز باهاشون مخالفم
اعتراف میکنم با خودم حرف میزنم

 

[صوراسرافيل]

اعتراف مى كنم كه تا همين ديشب فكر مى كردم باقالى داغ رو بايد با پوست خورد و تا ديشب همينطور مى خوردمش:)

 

[Lady Macbeth]

اعتراف میکنم دو ساعت داشتم به یکی از بچه های سایت توضیح میدادم ....فلان کاربر هست ایدی ش سحر تبر ه !!!هی میگفت سحر تبر نداریم هی میگفتم داریم ...یه روز نوتیف سحر رو دیدم به سوتی م پی بردم ! @SaharTR

 

[zeynabgol]

اعتراف میکنم قرصایی که برای خودکشیم تعیین کرده بودم امروز معلوم شد ملین بوده!

 

[Ghazal84]

اعتراف می‌کنم تا دو سال پیش بلد نبودم بند کفشمو درست و حسابی ببندم همیشه واسم دردسر میشد

 

[:)shadow]

اعتراف میکنم از روزی که نوشتن یادگرفتم تا همین الان هر وقت میخوام بنویسم خانواده به طرز کامل ناخودآگاه و عجیبی دستم میره که بنویسم خوانواده ؛یعنی هربار نوبت نوشتن این کلمه میشه چند ثانیه مکث و تامل میکنم

 

[zeynabgol]

اعتراف میکنم چهار روز کذایی برای نصب اپ اینونتور تلاش کردم و بعد فهمیدم برنامه تحت وب بوده:)

 

[هور]

اعتراف میکنم که امسال قرار بود من عین چیز درس بخونم ولی نخوندم و موکولش کردم به سال بعد
خخخخ

 

[Melishanka]

اعتراف میکنم:
دقیقا۳۰شهریور دیدم یه بوی خیلی بدی تو کمدم پیچیده کیفمو که چک میکردم دیدم یه لقمه نون پنیر نخورده توش مونده از اخرین روز مدرسه
دیگه خودتون میدونین ازش نمیگم

 

[ثنا:/]

اعتراف می کنم وقتی راهنمایی بودم شفیعی کدکنی رو می خوندم cod,codany.
مدیونین فکر کنین هنوز نمی‌دونم چیه:/

 

[ShAkIbA08]

اعتراف میکنم هروقت که خیره شدم به پنجره و مامانم میاد میپرسه به چی فک میکنی و میخندم و سکوت میکنم،درواقع فکرم درگیر المپیاد کارن و موهای زینب و خواهر ارمغان و صدای بهار و همسر موازی و دانش آموزای پرنیان و ازین دست موضوعاته ولی مامانم چیز دیگه ای برداشت میکنه

 

[Mehrasa~]

اعتراف میکنم وقتی مامانم صدام میکنه همیشه قبل از رفتن پیشش یه بسم الله میگم که یه گندی نزده باشم

 

[Asaliiiii]

اعتراف میکنم از عربی حالم بهم میخوره و تا الان فقط بخاطر نمره عربی خوندم

 

[plotter]

اعتراف میکنم که من رو صفحه لپ تاپ الکل پاشیدم و مثل عکس رادیولوژی شد
و انداختم گردن داداشم

 

[lyamyy]

اعتراف میکنم وقتی داداشم ۷ماهه بود دستش بخاطر شیطنت من در رفت و من گفتم خودش باعثش شد:/

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

اعتراف میکنم هیچ وقت عاشقش نبودم و فقط و فقط بخاطر موقعیتش دوست داشتم بهش نزدیک شم
پ.ن:زود قضاوت نکنید!من فقط دوست داشتم باهم صمیمی باشیم؛همین!
حتی وقتی گفت من بنا به فلان دلایل نمیتونم باهات ازدواج کنم
منم خیلی شیک گفتم:خب منم نمیخوام باتو ازدواج کنم!!

 

[zeynabgol]

اعتراف میکنم تا قبل ا اینکه با @armaghannn صمیمی بشم حین تلفظ اسمش تحت تاثیر نام کاربریش میگفتم ارمغاننننننننننننننننن

 

[Lady Macbeth]

اعتراف میکنم نام کاربریم رو برا این گذاشتم armaghannn با سه عدد n چون گفتم ممکنه armaghan بوده باشع تو سایت