• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اعترافگاه!

ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,682
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : اعترافگاه !

همینه دیگه درست صحبت نمی کنین آدم مجبوره اعتراف کنه :-<
خیلی قبلنا فک میکردم کهربا دختره که فهمیدم نیستن.
بعد الان فکر میکردم ادیبه کهرباس اونم فهمیدم نیس
بعد گفتم کهکشان یه پسریه که فامیلیش ادیبه
همین الان فهمیدم کهکشان یه دختریه که فامیلیش ادیبه
L-:
:-<
 

Rain Man

Monsieur Noir
ارسال‌ها
198
امتیاز
1,750
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computing Science
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا همین امروز اون مدتی که صادق موهاشو بلند کرده بود
هرچی عکس ازش میدیم فک میکردم نامجو ــه!!! :D

اصن الان زندگیم به دوبخش تقسیم شد بعد از اینکه یکی از دوستام گفتش این صادق ـه نه نامجو!!! :))
 

iarsham

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
7,534
نام مرکز سمپاد
طلایه داران
شهر
شیراز
مدال المپیاد
ادبی
دانشگاه
تهران (هنرهای زیبا)
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از ♥hastikhanoom♥ :
خیلی قبلنا فک میکردم کهربا دختره
L-:
:-<
مگه نیست؟!؟!؟!؟؟ :O #-o
اعتراف میکنم که منم فکر میکردم دختره... X_X
:|
 

مت

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
3,640
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم زمانی اتاقم رو مرتب میکنم که بخوام وسیله ای رو پیدا کنم :-"

اعتراف میکنم یه بار سطل آشغال اتاقم کپک زده بود :-" (به عنوان یه دختر صوبتی ندارم :-")
 

paml

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
199
امتیاز
1,687
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتی
شهر
اهواز
دانشگاه
شهیدبهشتی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم ساعت 3 نصفه شب نشستم فيلم exorcist يا جن گير (نسخه اولش1966 ) رو ديدم

دقيق تا 1 هفته شبا با چراغ روشن ميخوابيدم.دست شويي هام به 10 ثانيه كاهش پيدا كرده بود. دوش به مينيمم رسيده بود...

و 1 هفته بعدش هم شبا زود ميخوابيدم به مامانم ميگفتم خوابيدي چراغ اتاق منم خاموش كن :D

يه همچين آدم شجاعي ام ( +البته فيلمش واقعا ترسناكه ها...)
 

Mah O_o

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
254
امتیاز
3,509
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم فک میکردم یه بیمارستانایی هس که بچه میدن به خانوادها
مامانا میرن دختر بهشون میدن
باباها میرن پسر بهشون میدن
البته فکرم میکردم ک این بیمارستانا ی قانونی داره که باید خیلی غذا بخوری که شکمت گنده بشه! :-??
 

ایلیا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,799
امتیاز
15,064
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
مدال المپیاد
تلاشی بیهوده در المپیاد زیست شناسی!
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
عکاسی
پاسخ : اعترافگاه !





اهواز ندارد

اعتراف میکنم دوروز اول نمیفهمیدم منظور این جمله رو! میگفتم اهواز ندارد یعنی چی؟ :|
 

ghezi

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
224
امتیاز
437
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرمانشاه
شهر
کرمانشاه
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی کرمانشا
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : اعترافگاه !


اعتراف می کنم وقتی میخوام از یه خیابون شلوغ رد شم وایمیسم تا یه نفر دیگه هم بیاد بعد به صورت کاملا نامحسوس پشت سر فرد مذکور میرم اون سمت خیابون اصلاااا هم به روی خودم نمیارم!!!خودم دارم از خیابون رد میشم اتفاقی همزمان با شمام!!! :-" :-" :-" :-?? :D
 

Roy@ 188

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
369
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بابل
سال فارغ التحصیلی
1395
پاسخ : اعترافگاه !

من هنوز هم وقتی مسواک میزنم میرم جلوی آینه دهنمو باز میکنم و دندونامو مرتب روی هم میذارم که ببینم سفید شده یا نه...دلم هم میخواد برق بزنه...
خیلی ضایعه؟؟؟
آخه اوندفه مامانم که منو تو این وضعیت دید گفت:نچ نچ نچ...خرس گنده شدی این کارا چیه میکنی؟؟؟همش به خاطر اینه که داری استعدادهای خاموش درس میخونی...
من:خب مامان میخوام برق بزنه برقشو ببینم...
مامانم:خاک بر سرت...خل شدی؟؟؟
من با خاک یکسان شدم...
 

Tooska.a

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
54
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
دانشگاه
بهشتي
پاسخ : اعترافگاه !

عاقا اعتراف میکنم سه سال تو دبیرستان فیزیک خوندم اخرش نفهمیدیم:
نیوتون اینجوریه یا اینجوری(نیوتن)
یا
پروتون اینجوریه یااینجوری(پروتن)
اگه میدونین منو از این بلا تکلیفی دربیارین :))
 

زﮩرا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
706
امتیاز
8,250
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کِرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
کرمان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

من با این سنم نمیتونم از خیابدن رد شم معمولا دنبال پل میگردم حتی اگه اون پل مال فرسخ ها اونطرف تر باشه یه راهی پیدا میکنم برسم به پل بعد چن وقت پیش پل ندیدم منتظر بودم چراغ قرمز شه همه برن بعد پسره رد شد گفت میخوای ردت کنم از خیابون اگه میترسی ؟؟؟؟ تا حالا اینقدر تو عمرم تحقیر نشده بودم
 

ریحان خاتون

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
198
امتیاز
906
نام مرکز سمپاد
استعدادهای درخشان فرزانگان
دانشگاه
بیرجند
رشته دانشگاه
علوم ازمایشگاهی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوزم یاد ندارم انواع پراید رو از هم تشخیص بدم!!!!
 

tara.7

کاربر فعال
ارسال‌ها
63
امتیاز
474
نام مرکز سمپاد
farz1
شهر
esfahan
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم وقتی خیییییییییییییییییییییییییییییییییییلی کوچیک بودم فکر میکردم پژوrd به این خاطر آر دی بهش میگن که رنگ آرد رو داره! :D :)) :-$

حواستون باشه، آخرین بار 10 روز پیش پست دادم ، حذف نکنینا!
 

مت

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
3,640
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مینکم یه روز که خیلی خوشحال بودم، داشتم از بیمارستان میرفتم بیرون
( مامانم پرستارن؛ رفته بودم یه چیزی بگیرم ازشون) دیدم جمعیتی میخوان برن داخل، و نگهبان نمیزاره،
خودم بعضی وقت ها که بهم گیر میدن کجا؟ میگم با خانوم فلانی(مامانم) کار دارم..
فامیل چند تا از پرستارا به جمعیت پشت در یاد دادم گفتم بگین با خانوم یا اقای فلانی کاردارین :D
 

iarsham

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
7,534
نام مرکز سمپاد
طلایه داران
شهر
شیراز
مدال المپیاد
ادبی
دانشگاه
تهران (هنرهای زیبا)
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم امروز صبح ساعت به مدتِ 40 دقیقه به طور مدام داشت زنگ میخورد و من نمیرفتم ساکتش کنم :-"
 

reflection

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
95
امتیاز
279
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
دانشگاه
UM
رشته دانشگاه
Genetics
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم، الان که اعتراف هاتونو می خونم دارم از خنده دلدرد میگیرم.

#خاطره از زمان حال هم خوب می تونه باشه :-"
 

farhid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
110
امتیاز
1,821
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
مرحله 1 کامپ
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
سخت افزار
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم همیشه "خانواده" رو اول "خوانواده" می نویسم بعد درست می کنم
اعتراف می کنم حتی الانم همین کارو کردم :D
 
بالا