• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اعترافگاه!

Mah O_o

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
254
امتیاز
3,509
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دلم میخاد مدیر داخلی بشم
20.gif
29.gif
 

esfrwms

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,325
امتیاز
19,283
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
NSU
رشته دانشگاه
General medicine
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا همین لحظه اسم یوزر ایشون رو نیرا میخوندم بعد فهمیدم زهرا هست :)) [nb]یادمه ی بار به یکی گفتم نیرا گفت نیرا کیه دیگه؟ گفتم همون که اسمش زهراس X_X [/nb] همچنین یوزر ایشون رو خازن میخوندم بعد فهمیدم خزان هست [nb]از اون جهت که تو مسائل مربوط به فیزیک فعاله خو :)) [/nb] :-"
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,767
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ملت رو ک :لایک می کنم اصن پستاشونو نمیخونم :-"
پ.ن: اینو نوشتم چون ملت فک نکنن منظور داشتم از :لایک یا باشون موافقم! صرفن از سر بیکاری :لایک میکنم! :D
 

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از
pw39o0szxvgcyrciwgyf.jpg

برای باز کردن صفحه ی جدید استفاده میکنم :))
 

gogory-8

کاربر جدید
ارسال‌ها
0
امتیاز
1,397
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه۱
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید باهنر کرمان
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکم که اگر 1 روز کامل داشتم اتاقمو جمع میکردم بخاطر این بود که تو جمع کردن اشپزخونه کمک ندم!! X_X ^#^
 
ارسال‌ها
376
امتیاز
4,978
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فــرزانگان ۳
شهر
طــهـران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم به نظرم آخرین حموم سال ( حموم قبل عید ) باید خیلی خاص باشه ؛ مثلا حداقل ۳ ساعت طول بکشه :-"
و اینکه باید واسه این حموم خاص (!) به شدت کثیف باشم تا وقتی درمیام مث فرشته سبکبال شده باشم :D [nb]البته قابل توجهه این حموم صرفا با جرم گیر قابل حله ‎:/‎ [/nb]
 

tinaradvand

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
325
امتیاز
3,074
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3
شهر
تهران
مدال المپیاد
نقره دوره 11 المپیاد نجوم و اخترفیزیک
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم معلم سوم دبستانم خیلی سعی کرد به من بفهمونه جامد مایع گازه نه جامد مایع گوز ( :-[ ) ( آخه دومی برام ملموس تر بود :-" باهاش بیشتر سر و کار داشتم )

خواهرم برای علومش آرمیچر گرفته بود بهار ازش به عنوان پنکه استفاده میکردیم بابام که کولرو راه انداخت کاربرد تابستونه اش شد آبمیوه گیری ؛ به این صورت که من میوه اعم از هلو و شفتالو و آلبالو گیلاس از یخچال می آوردم میشستم جلو آرمیچر دهنمو باز میکردم تارا آرمیچرو میزد تو میوه تیکه های آبمیوه ی پالپ دار توی چشم و دماغ و هر از گاهی دهنم میرفت ذوق میکردم بعد که بابام دعوامون کرد که به همه دیوار اتاق تیکه های میوه چسبیده تارا ازش به عنوان ابزار تنبیه من استفاده کرد هر موقع دعوامون میشد روشنش میکرد پره هاشو میزد بهم ... فقط حیف زیاد عمر نکرد زمستون پره اش پرتاب میشد وگرنه حتما باهاش آدم برفی ای چیزی هم میساختیم . ;;)

اعتراف میکنم بوی نون سوخته ای که همیشه مامانم ازش مینالید هم گردن من و تارا بود :-" نمیدونم مرضمون چی بود نون رو شمع آتیش میزدیم :-?
 

alma.t

کاربر فعال
ارسال‌ها
66
امتیاز
281
نام مرکز سمپاد
hell!
شهر
tehran
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم این آهنگی که صُبا که میخواستیم بریم مدرسه از شبکه دو پخش میشد میگفت زنده باد زندگی...زنده باد زندگی..من فک میکردم داره میگه ازدواج زندگی...ازدواج زندگی.. =))

آخه وقتی این آهنگ پخش میشد من تو رخت خواب بودم نیمه بیدار بودم..وهنوز کاملا هشیار نشده بودم..بعد صدای تی وی هم که بلند بود تا اتاق من می رسید..بعد از 2-3 ماه یه بار شب

دوباره همین آهنگ پخش شد و من با کمی دقت دریافتم این زنده باد زندگی هست نه ازدواج زندگی :))
 
ارسال‌ها
599
امتیاز
6,845
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر خشن
سال فارغ التحصیلی
98
مدال المپیاد
زیستی ناکام
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم همین الا فهمیدم «کهربا» پسره. :))
 

ریحان خاتون

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
198
امتیاز
906
نام مرکز سمپاد
استعدادهای درخشان فرزانگان
دانشگاه
بیرجند
رشته دانشگاه
علوم ازمایشگاهی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم کوچیک که بودم فک میکردم شام غریبان به مسافرایی که غریبه هستن و ازجاهای دیگه میان شهرما شام میدن
 

کاواک

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
152
امتیاز
9,374
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : اعترافگاه !

یه بنده خدایی سوال امنیتیش "خوبی؟" بود منم زدم "نه" و اکانتش باز شد :-"
فقط پ.خ هاشو خوندم :-" بعدم اومدم بیرون :-"
اینه مال خ وقت پیشه! به خدا الان دختر خوبی شدم :D :-"
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,833
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم پس فردا و فردای پس فردا کلی امتحان دارم ولی اصلن اعصابه درس خوندن ندارم :-"

نقطه سره خط.
 

Mah O_o

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
254
امتیاز
3,509
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بعضی موقه ها ک دلم میخاد مامانم بیشتر بهم توجه کنه خودمو میزنم به مریضی :D
 

rataniot

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
357
امتیاز
425
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
مدال المپیاد
زیست شناسی,ریاضی
رشته دانشگاه
در حال حاضر کنکوری
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ترم دوم دانشگاه معدلم شد 6.25 و یه تنه معدل دانشکدمون رو کشیدم پایین ( با افتخار B-) )
:D :D :D
 

PlusME

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
290
امتیاز
1,492
نام مرکز سمپاد
HeLLi 1
شهر
KerMan
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اون اوایل که میگفتن میخای چه رشته ای بری و من واسه اینکه یه چیز الکی گفته باشم میگفتم مامایی فک میکردم یه چیزی مثه پرستاریه بعد کم کم که از واکنش ها یه چیزی دستگیرم میشد وانمود میکردم آره من میدونستم چیه و واسه مسخره بازی گفتم اینو... :D
 
ارسال‌ها
1,546
امتیاز
26,897
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : اعترافگاه !

:)) اعتراف می‌کنم امروز یه کیفِ پول تو ساختمونِ آی‌تی پیدا کردم توشو باز کردم دیدم X_X
10 تا تراولِ پنجاهی :)) :|

× دادم به مسئولِ اونجا :-" شما فک کنید من از رو جوانمردی برش گردوندم :-" اصلاً هم فکر نکنید که جرأت‌شو نداشتم، اصلاً :-"
 

Potter Harry

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
243
امتیاز
1,846
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان قـزوین
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که این من بودم که وقتی امتحان غیرمنتظره‌ی زیست روی روح و روانم تاثیر گذاشته بود؛از طبقه‌ی دوّم مدرسه،کتاب شیمیم رو به حالت بشقاب پرنده از پنجره‌ به بیرون پرتاب کردم و ساعت حدوداً یازده صبح،راست و مستقیم،خورد تو سر ناظممون و تنها کاری که کردم این بود که ناپدید شدم.
×آفرین بابا،آفرین.عجب نشونه گیری‌ای :د حالا چرا زیستو پرت نکردی و شیمی رو پرت کردی؟ :‌))
+واقعاً برای خودم جای سوال بود :‌دی
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,767
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم بچه که بودم می رفتم جلو آینه چشامو می بستم ببینم تو خواب چ شکلی میشم :-" [nb]اعتراف کنم دیروزم ی همچی حرکتی زدم ؟؟؟ :D :-"[/nb]

به نقل از میم اُ نون ت ظا اَ ر ؟! :
اعتراف میکنم اعتراف بالایی کاملا تکراری بود و قبلا هم دقیقا همین اعتراف رو کرده بود
جدی؟؟؟؟ کو پس؟؟؟؟؟
خب چ میدونم من خیلی از این مارا میکنم :-"
ولی تکراری نیس!
 
بالا