- ارسالها
- 2,327
- امتیاز
- 19,364
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- رشت
- سال فارغ التحصیلی
- 92
- دانشگاه
- Fefu
- رشته دانشگاه
- General medicine
my best friends :)
میخواستم اینا رو یه جا ثبت کنم تا یادم بمونه
2ماه پیش به مامانم گفتم که میخوام کارت اهدا عضو بگیرم و عصبانی شد...
شاید واسه یه مادر سخته که بچش راجع به مرگش حرف بزنه...قبل رفتنم یاد این دیالوگ افتاده بودم:
فامیل:بزنم لهت کنم..
عزیزم:با چوب یا کمربند؟.
فامیل:چوب.
عزیزم:تو سرم میزنی یا بدنم؟
فامیل:تو سرت.
عزیزم:تو سرم زدی میمیرم یا زنده میمونم؟
فامیل:زنده میمونی.
عزیزم:بیمارستان میلاد بریم یا اختر؟
فامیل:اختر.
عزیزم:علتشو شکستگی اعلام کنیم یا ضربه مغزی؟
فامیل:ضربه مغزی.
عزیزم:میرم تو کما یا اهدای عضو میکنید؟
فامیل:اهدایه عضو میکنیم.
عزیزم:اول قلبم یا کلیم؟
فامیل:کلیت.
عزیزم:تو یخ میذارید یا در جا اهدا میکنید؟
فامیل:تو یخ میذاریم.
عزیزم:یخاش قالبی باشه یا از این تیکه یخا؟
فامیل:ترجیح میدم الان بکشمت.
عزیزم:ی راست بهشت زهرا میریم یا سرد خونه؟
فامیل:گم شوتا لهت نکردم.
عزیزم:با چوب یا کمربند؟
میخواستم اینا رو یه جا ثبت کنم تا یادم بمونه
شاید واسه یه مادر سخته که بچش راجع به مرگش حرف بزنه...قبل رفتنم یاد این دیالوگ افتاده بودم:
فامیل:بزنم لهت کنم..
عزیزم:با چوب یا کمربند؟.
فامیل:چوب.
عزیزم:تو سرم میزنی یا بدنم؟
فامیل:تو سرت.
عزیزم:تو سرم زدی میمیرم یا زنده میمونم؟
فامیل:زنده میمونی.
عزیزم:بیمارستان میلاد بریم یا اختر؟
فامیل:اختر.
عزیزم:علتشو شکستگی اعلام کنیم یا ضربه مغزی؟
فامیل:ضربه مغزی.
عزیزم:میرم تو کما یا اهدای عضو میکنید؟
فامیل:اهدایه عضو میکنیم.
عزیزم:اول قلبم یا کلیم؟
فامیل:کلیت.
عزیزم:تو یخ میذارید یا در جا اهدا میکنید؟
فامیل:تو یخ میذاریم.
عزیزم:یخاش قالبی باشه یا از این تیکه یخا؟
فامیل:ترجیح میدم الان بکشمت.
عزیزم:ی راست بهشت زهرا میریم یا سرد خونه؟
فامیل:گم شوتا لهت نکردم.
عزیزم:با چوب یا کمربند؟
آخرین ویرایش:

...روزای خوب...
❤
خندیدنای زیاد. جمع دوست داشتنی و واقعی. از اون مدل آدمایی که هرازچندگاهی برخوردمیکنم به شعور و بینش آدمای این جامعه دوباره امیدوارمیشم. .تهدید برای اوردن شام از فرط گرسنگی.رای گیری برای سلف سرویس یا سنتی.تهدید به مرگ کسایی که عکس میگرفتن قبل از سرو غذا.دعابرای کسی که غذای اصلی رو شروع کرد و از پیش غذاخلاص شدیم. دعوا سر دسر.قرعه کشی برای شستن ظرفا[آخر کار اسما رو نگاه میکنیم که کامل نوشته باشیا!!! -اممم یه لحظه صبر کنین اسم خودم رو اضافه کنم و بیام به ریسکش نمی ارزه
] فشفشه بزرگا که ناخودآگاه میترسیدم مثل بچه ها ذوق میکردم میپریدم عقب
]سینی بعدی چای و نپتون دونه دونه برای فنجونا


ولی خب میبخشمش چون دلیلش موجّه بود
خلاصه دوستان تشریف آوردن و نشستیم به دیدن عکسای باحال و اکثـرا خندهدار این چهار سال. سال اول که کلاً حرف نزنم درموردش بهتره




همه به فکر خودشونن... اخه قراره از مدرسه به خاطره اتفاقی که من در جریان نبودم ولی متاسفانه انگار همه کاره من بودم
دم همه ی دوستانه به اصطلاح fake گرم ، کلی خندیدم وقتی فهمیدم چی کارا کردم ، ولی خوب احتمالا روحی چیزی در کار بوده اصلا مهم نی مهم اینه که همه جا زدن