آرزوی دوران بچگی!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع armitaa
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من آرزوی بزرگ دوران بچگیم این بود که تمام لباس عروسای دنیا رو آتیش بزنم!!
همه دوستام لباس عروس میپوشیدن تو تولداشون!! :-& من وقتی بچه بودم حالم به هم میخورد از این کارا!!
یکی از آرزوهای بزرگ دیگم این بود که قلدر(املا؟) مهدمون و بزنم!! که یه دفعه زدم!! بعد کلش و کوبیدم به زمین!! دهنش 5 تا بخیه خورد!! ;D
بقیه آرزوهام و بیخیال!!
چون اگه میرسیدم بهشون دنیا خراب میشد!! :)) =))
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من که یادم نمیاد ولی همه میگن ارزوم بوده یه روز داروساز بشم و معلم..



خدایا شکرت..
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

یکی از آرزو های دوران بچگیم این بود که .......که خوشبختانه بهش رسیدم!خدایاممنون
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

کلا من آرزوهام زیاد بود مثلا این که تو آسانسور گیر کنم بعد آسانسور سقوط کنه و اونجا سوسک ها و موش ها بهم حمله کنن و بعد من بمیرم ;D:-" (واقعا من پیش خودم چی فکر میکردم که این آرزو رو داشتم)
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

اینکه دکتر شم و مریضام پسر باشن وکلا محو تبحر من شن!!!!!!!!!!!!!! :-" :-" :-" :-"
 
  • لایک
امتیازات: N@R
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

آرزو داشتم یه بچه ذاشته باشم و تا میخوره کتکش بزنم ;D ;D ;D
بععله ;D
یه همچین بچه ی عقده ای و خشنی بودم من!!!!! =)) =)) =)) =)) =)) =)) >) >) >) >) >) >) >) >) >) >) :-ss
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

وقتی بچه بودم همیشه دلم میخواس سیل بیاد بعد باقایق تو خیابونا بریم ;)
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من در بچگی ارزوم این بود که بفهمم اشک تمساح چیه که همه بهم می گفتن اشک تمساح نریزم!!!
.
.
.
.
.
.
ولی اخرش فهمیدم!!!
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

آرزوم این بود که دستمو بکنم تو پنکه با پره هاش بازی کنم!(البته نه به قصد از دست دادن انگشتام!)
ما اینیم دیگه ;D
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

ارزوم بود تلویزیون بشکنم برم پیش جوجه سیاه(کارتون بود شبکه دو میذاشت) ;D
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من ارزوم بوددکترشم میرفتم امپولای توی یخچال روبازمیکردم توشون اب میکردم عروسکاموخییسه خییییس میکردم وباهاشون حرف میزدم اینم ارزوی من \:D/یکی دیگشم این بودکه یه عروسک کوچولوداشتم که باهام حرف بزنه وهرجاهرسوالی یاهرکاری روبلدنبودم بیادیواشکی بهم بگه که کسی نبینه...عجب ارزوهایی داشتیما :((
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

میدونم که میین چه ادم دارا اعتماد به سقفی ولی خب از همون بچگی عاشق دکتری بودم همیشه جا خاله بازی دکتربازی میکردم......... 8-| :-" :-" :-" :-" :-" :-"
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من بزرگ ترین آرزوی بچگیم این بود که یه آبجی داشته باشم , که بر آورده شد ... =P~

اینجا هم کاملا توضیحش دادم :-"
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

به نقل از غَــزالــه :
ساعت ـه برنارد 8-^...فراتر از یه آرزو بود...!
منم دلم یکی میخواست حال میداد واسه اذیت کردن دوستان میشد بقیه رو دیوونه کرد =))
یه ارزو دیگم هم این بود که این شخصیت های فیلما بیان بهشون مشاوره بدم کلا مشکلاتشون حل شه(چه اعتماد به نفسی داشتم من ;D)
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

منم آرزوم بود یه آبجی داشته باشم :(( :(( :(( :(( :((
ولی نشد :(( :(( :(( :(( :(( :((
حالا دوتا داداش انگل دارم!! ;D
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

این بود که یه روز یه کامیون گنده بیاد دمِ درِ خونمون،
توش پرِ این بستنی لیتری های شکلاتیِ میهن باشه،بعد راننده کامیون بگه همش ماله منه!8->>>
من عاشق این بستنی بودم وقتی بچچه بودم!:))
 
Back
بالا