• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

بهترین یا بدترین خوابی که دیدید

روزی چند ساعت میخوابی؟؟

  • +10

    رای‌ها: 11 10.1%
  • 8-10

    رای‌ها: 32 29.4%
  • 6-8

    رای‌ها: 51 46.8%
  • -6

    رای‌ها: 15 13.8%

  • رای‌دهندگان
    109

newbazisaz

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
12
امتیاز
32
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی قم
شهر
قم
پاسخ : خواب

آقا ما تو کلاسمون به غیر از من دو سه نفر دیگه از کامپیوتر زیاد سر در میارن بعد کامپیوتر هم همیشه دست اوناست!
یه شب خواب دیدم معلم حرفه و فن مون اومده تو کلاس به من میگه:
(داخلی-لپ تاپ جلومه-صدای معلم کلفت(مثلا قوله!))
-یوها ها ها!اگه کامپیوتر بلدی با این نرم افزاره کـــار کــــــــــــــــن!
-(مظلوم!)آقا به خدا این بچه ها نمیزارن من با ابن نرم افزاره کار کنم بلد بشم!
-یو ها ها!اگه راست میگی عقب جلو کن! (آخه یه نرم افزاری توش اجرا بود که شبیه بازی جی تی ای بود (لازم به ذکره که اون موقع درس ساختمان سازی داشتیم!))
منم این دکمه های (wasd) رو زدم؛و عجب! اون آدمه تکون خورد! و معلممون هم ضایه شد!
-
-
بقیه شو دیگه یادم رفته ولی خوابای عجیب غریب زیاد میبینم!
:D
:D
:D
 

kousar73

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
241
امتیاز
1,667
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : خواب

دیشب خواب می دیدم موتور سواری بلدم ;))
آخه من به این ترسویی و موتور؟؟!! :-\
هیچی دیگه با سرعت بالا توی خیابون ها می روندم :D
حتی دیگه با سرویس نمی رفتم مدرسه، با موتور می رفتم :D
تازه موتورمـو می بردم سر کلاس :D

+اصن یه وضی خفن بود.... :D
 

meli_sampad

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
715
امتیاز
8,175
پاسخ : خواب

تستای حسابانو گم کردم..
بعد دیشب خواب میدیم پیداشون کردم و همه سوالاشو حل کردم.. x:
خیلی تو ذوقم خورد وقتی بیدار شدم.. :-<
 

Delaram95

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
343
امتیاز
478
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : خواب

من که کلا خوابایی رو که می بینم به محض این که از خواب پا می شم، فراموش می کنم، و وقتی هم بیدار می شم احساس می کنم این قدر ذهنم مشغول بوده که کلا نخوابیده بودم.
بعضی وقتا ها هم که این قدر استرس دارم توی خواب که وقتی پا می شم سوزش معده دارم.
پریشب خواب می دیدم که توی مدرسه یه همایش دو روزه برگزار کردیم، منم دبیر همایشم.
روز اول کارگاه همایش بود، من وسط بازدید بچه ها از کارگاه ها یه مشکلی پیش اومد رفتم، بعدش که برگشتم کارگاه تموم شده بود.
دیشب هم خواب ادامه ی همایش رو دیدم که بچه ها قرار بود مقاله ها رو ارائه بدن، این وسط هنوز اونایی که قرار بود ارائه بدن نیومده بودن. مهمونا هم رسیده بودن و ... جای حساسش بود که از خواب بیدار شدم.
حالا امشب احتمالا قسمت رو آخرش می بینم امیدوارم هپی اند بشه.
 

آرام

کاربر فعال
ارسال‌ها
47
امتیاز
238
پاسخ : خواب

بدترین خوابم این بود که با دوستام رفته بودیم اورست بعد با دوستام رفتیم بانجی جامپینگ....نوبت من که شد فک کنید از اون ارتفاع بعد یهو یه نفر که ازش متنفرم شد جای مسئول اونجا بعد منو هل دادو... X_X :-ss :-ssی نیم ساعت تو هوا بودم فک کنم :-ss :-s :-s

بهترین خوابمم این بود که رفته بودم بارسلون بازی اسپانیا x: با آلمانو میدیدم....90 دقیقشو حضور داشتم...بعد کنار نادالو شکیرا نشسته بودم دور همی تشویق میکردیم اسپانیا رو.....خیلی خیلی عالی بود x: :D :D
 

Ham!D ShojaE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
882
امتیاز
12,214
نام مرکز سمپاد
دبیرستان جابرابن‌حیان
شهر
تهران
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی آی‌تی
پاسخ : خواب

بهترين خوابم اين بود كه خواب ديدم نفر اول المپياد جهاني كامپيوتر شدم !
بدترينش هم اين بود كه خواب ديدم يه يارو دنبالمه شبيه اين زامبي ها ! بعد منم فقط درجا مي دوم و ميخوام جيغ بزنم كه صدام در نمياد !
 

mh.mostafavi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
115
امتیاز
458
نام مرکز سمپاد
علامه حلی1
شهر
کرمان
مدال المپیاد
چقدر اسمش برام آشناست
دانشگاه
باهنر
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : خواب

بد ترین خوابی که دیدم این بود که داشتم از خونه یکی می رفتم بیرون در واقع از خونش من رو بیرون انداخت.
ولی دختر بچه ی 4 یا 5 سالش نمی خواست که من برم. یه حرفای عجیبی می زد که باعث شد گریه بشم اونم گریه می کرد.
می خواستم ارومش کنم اما نمی شد گریه ی خودمم بیشتر می شد...........
 

آرام

کاربر فعال
ارسال‌ها
47
امتیاز
238
پاسخ : خواب

راستش من ی تاپیک زدم ی اسم خاطرات خواب زدگی ک اگه شما تو خواب حرفی زدید یا کاری کردید بیاین بگین جون ما خانوادتا زیاد از این اتفاقا برامون میفته :Dبعد آقا پوریا این تاپیکو حذفیدن چون گفتن این همون تاپیک خوابه!,البته من چون تو تاپیک خواب نمیشد این حرفا رو زد اون تاپیکو گذاشتم!,ولی حالا با اینکه به نظر من ربطی ب اینجا نداره ولی چون گفتن اینجا مینویسم دگ,شما ام اگه از این اتفاقا براتون افتاده بگید!

+من یه روز از خواب بیدار شدم بعد دیدم اکثر وسایلم تو اتاق نیست!
بعد گویا نصف شب وسایل اتاقمو خودم انتقال داده بودم به حال و واقعا نمیدونم چرا اصلا متوجه نشدم :-"

+یه بارم شمال بودیم بعد منم بیدار بودم تنها تو بالکن داشتم دریا رو نگاه میکردم یکی از اقوام ک هرشب باش داستان داریم کلا دیدم خیلی شیک بیدار شد و ملخفشو سرش کرد و با حجاب کامل رفت پشت پرده وایساد و پرده رو کنار زد و یه چند دقیقه بیرونو نگاه کرد بعد ملخفشو زد ب گیره!و سر جاش خوابید من ترکیدم اصن...فقط نگاش کردم ینی... ^-^ :))

+یه بارم کنار همین دوست گرامی بالا خوابیده بودم صبح پا شدم دیدم تموم ناخونام لاک داره و کوتاه شده :rolleyes: :))

ولی واقعا اینا ربطی ب این تاپیک نداره خداییش ,داره؟ :-?
 

DaMoN SaLvAtOrE

مهدی صفری
ارسال‌ها
487
امتیاز
2,402
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
شهر
قم - تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
Health IT
پاسخ : خواب

بدترین:خواب دیدم که یکی یکی دارن اعضای خانوادم میمیرن و من دارم توی تنهایی زندگی میکنم ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X(
بهترین:خواب دیدم با یکی از پیامبر ها دارم حرف میزنم(آدم مذهبی ای نیستم اما گفتم بهترین خواب چون اون خواب توی خوابم واقعا بهم آرامش داد!)
 

kousar73

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
241
امتیاز
1,667
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : خواب

دیشب خواب می دیدم یه گله مهمون به بهانه ی عید دیدنی اومدن خونه ی همسایمون :|
اونوخ نگو اینا دزد بودن :-\
هر چی تو خونه ی همسایمون بود، برده بودن :-ss
بعد از اینکه پلیـس اومد... همه می گفتن که حتما امشب میان خونه ی ما واسه دزدی :-s

+من امشب نباید بخوابم :-ss
 

mari.love890

کاربر فعال
ارسال‌ها
32
امتیاز
178
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان سمنان
شهر
سمنان
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : خواب

نخندینا ولی دیشب خواب دیدم سر یه دعوایی( اصلا نمیدونم قضیه چی بود) منو دوستم تیر خوردیم :-\ :-ss :-\
بعد ما با اتوبوس رفتیم به یه جایی که باغ بود چند نفرم بودن بعد ما رو گذاشتن تو قبر (زنده بودیماااااااااااااا) خاک ریختن رومون بعد روحمون همینجوری تو اون باغ میچرخید :-s
 

AUGUST II_PRINCE OF SAMPA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,126
امتیاز
1,905
نام مرکز سمپاد
ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﮋﺍﺩ II
شهر
ﻣﺸﻬﺪ
پاسخ : خواب

خوابی که الان دیدم:
تصمیم داشتیم بریم مسافرت بعد رفته بودیم خونه ی خالم که بغل دستمونه و به اونا میگفتیم و اینا و بعد راه افتادیم سوار ماشین شدیم رفتیم
هی میرفتیم جاهای مختلفو اینا و بعد یکبار خیلی کم تصادف کردیم و بعد یکجا خاستن اینا برن یکجایی من گفتم نمیام و من داشتم دنبال یک کسی میگشتم که نمیدونم کی بودو فقط از طریق نت میشناختمش بعد خونه ی اینا به خیابون مشرف بودو وقتی پیداش کردم دیدم یک عده جمعن رفتم جلو دیدم چند تا ماشین لهو لورده ی تصادفی هستو و توی ماشین خودمون که له شده کل خانوادمون مردن و هرکی یکجوری افتاره،همسایه ها خاستن دلداری بدنم اما من ناراحت نشدمو گریه نکردمو گفتم من خونسردمو اگه مردن که دیگه مردن ولی شاید زنده باشن و دویدم سمت ماشینو یک امدادگر اونجا بود که داشت چک میکرد و من رفتم تو ماشینو سعی کردم مامانمو در بیارمو داداشمو تکون بدم و امدادگرای دیگه اومدن کمک و تا درشون آوردیم همشون سرحالو سالم شدن یکدفه و حالشون خوب شد ولی مثلا بابام زخماش بود،بعدش تصمیم گرفتیم برگردیم به خونه تو اون شهرستانی که رفتینم(نه خونه ی خودمون)،بعدش من نگرانشون بودمو اونا میگفتن مهم نیست بریم
همین دیگه،خوشحالم شدم خیلی اونجا که دوباره خوب شدن تو خوابم
 

mishton

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
49
نام مرکز سمپاد
راهنمایی فرزانگان2
شهر
مشهد
پاسخ : خواب

عجیب ترین خوابایی که تا حالا دیدم خواب انیمیشنی بوده... نمی دونم چرا اما خیلی ازشون می ترسم! X_X
 

spider girl

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
102
امتیاز
665
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
بندرعباس
دانشگاه
هرمزگان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : خواب

بهترین خوابم این بود که خواب دیدم با هواپیما رفتم مشهد بعد یه خانواده بودن منو میشناختن قرار بود برم پیش اونا.خیلی پولدار بودن:D‏ هی قربون صدقم میرفتن!:D‏ بعد از دو روز من میخواستم برگردم خونمون؛رفتم خونمون دلم واسه پسرشون تنگ شد!برگشتم دیدم ااا اونم دلش واسه من تنگ شده بود بعد من دیدم اینجوریه به هم عادت کردیم گفتم پیششون میمونم!:D
کلا بعد از خواب خیلی حس خوبی داشتم:D‏ تو خواب عاشق شدم:D
 

AUGUST II_PRINCE OF SAMPA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,126
امتیاز
1,905
نام مرکز سمپاد
ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﮋﺍﺩ II
شهر
ﻣﺸﻬﺪ
پاسخ : خواب

مردم چه خوابایی میبیننا...!
یاد یک خواب عشقی خودم افتادم
یک سالن بزرگ بودو کشیده که انتهاش به یک دیوار شیشه ای ختم میشد و سقف خیلی بلندی داشت
خیلی کلاسیکو اشرافی بودو دیوارا گچ بریای طلایی و سفی د داشت
پرده ها طلایی بودن و داخل دیوارا آینه داشت
کف پوشش مرمر سفید بود
خیلی عجیب بود فضا و یک طرف سالن یک گروه موسیقی بودن و داشتن یک سینفونی اجرا میکردن
همه لباسای سیاهو و مجلسی داشتن و یکیشون یک خانمی بود که ویولن میزد و یک لباس یک دست سیاه سر تاسری زیبا و موهای سیاهو چشاش قهوه ای و پوست سفید و صورت کشیده داشت
بعد من یک چیزی تو مایه های عاشقش شدمو و خواب عشقی آلودی بود...
 

Ogjfdnhdbkfrgccfvv

Dgbhvfjbjnjgh
ارسال‌ها
274
امتیاز
3,093
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
حقوق
پاسخ : خواب

بدترین خواب ک اگه بگم وحشت قلب میگیرید ولی یکم درجش کمتر از بدترینه :
تو ی بیابون بودم بعد کیفمم دستم بود!!!
بعد ب هر کی دست تکون میدادم سوارم کنه سوارم نمیکرد :|
بعد یهو خسته از زندگی پیاده راه افتادم.. :-"
بعد ب ی جایی ک رسیدم از خستگی رو زمین افتادم :|
بعد خوابم بلد همونجا بعد دیدم صدا میاد دیدم ی اتوبوس بوق میزنه :)
بعد دوان دوان رفتم سوار شدم :|
بعد دیدم عه؟
کیفم کو ؟ :(
جا گذاشتم حالا چی توش بود؟
هر چی ک با ارزش دارم
خوب شد بیدار شدم ...
وای :|
 

iman95

کاربر فعال
ارسال‌ها
32
امتیاز
77
نام مرکز سمپاد
بهشتي
شهر
بيرجينيا
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
ماوراي درك شماست نمي گم دلت
پاسخ : خواب

ديشب خواب مي ديدم مرحله دوم روز اولش تستي بعد آخر دفترچه سوالات يه متن واسه راهنماي هر سوال بود . بعد به خاطر اينكه تو شهر ما فقط دو نفر قبول شديم كسي بهمون كاري نداشت ما هم رفتيم پاسخ نامه رو كش رفتيم و همه رو درست زديم. راستي قبولم شدم ولي وقتي از خواب بيدار شدم ديدم همه چي خواب ( خيلي ضد حال بود )
خداييش يكي نيست بهم بگه لااقل 4 صفحه واسه المپياد بخون بعد از اين خوابا ببين :D
 

AUGUST II_PRINCE OF SAMPA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,126
امتیاز
1,905
نام مرکز سمپاد
ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﮋﺍﺩ II
شهر
ﻣﺸﻬﺪ
پاسخ : خواب

کلاس دوم یا سوم ابتدایی بودم اینخابو دیدم
اومدم بیرون از خونه و سوار یکی از بالشتای مخمل قرمزمون شدم و شروع به پرواز کردم باهش
تو راه دوتا مرد داشتن باهم حرف میزنم
یکی یک ریش مثاثی رخ داشت روچونشو لاغر بودو چشم آبی و اون یکی تپل با موهای قهوه ای طلایی و چشای قهوه ای
شبم بود
بعد منو دید تپله و به لاغره نشون دادو و در ادامه ی خواب تو کوچه ها سرگردان بودم و فرار میکردم از دستشون و یادم توی یک کوچه قایم شدم تا گمم کردن
 

violet sampadi

کاربر فعال
ارسال‌ها
47
امتیاز
93
نام مرکز سمپاد
فرزانگان اصفهان
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
دارم شیمی میخونم...
پاسخ : خواب

من بهترین خوابی که رفتم ، سر کلاس عربی و ادبیات بوده
حدود 1 ساعت خوابیدم
خییـــــــــــــــــــــــــــــــــــلی چسبید. :) :-"
 

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خواب

به نظرم موضوع تاپيك رو بهترين و بدترين خوابهاو خواباي جالب بذارين بهتره :-?
چون بعضي از خوابا نه جز بهترينان نه بدترينا فقط خيلي باحالن :)
مثلا من امروز صبح كه گوشيم زنگ ميزد داشتم خواب ميديدم كه يه بازي تو گوشيمه اما بايد گوشيمو بزنم زمين تا درست شه :D
خوشبختانه بغل پشتي ميزدم پرتش نكردم پايين :D
 
بالا